یه متن زیبا، یه داستان و یا یه خط شعر اینجا بنویس!

یه خواهش دوست داشتنی ازتون دارم:

روزی یک داستان زیبا و یا یک شعر زیبا بخون و یا یه متن زیبا و یه خط شعر از خودت بنویس. در سال میشه چندین هزارخط شعر و داستان دوست داشتنی :heart: دلنوشته هایی که یه روز خیلی به هیجانت میاره :heart_eyes:

منتظر متن‌هاتون هستم … .

4 پسندیده

سخته هااا
نوشتن واقعا سخته برام
شاید ماهی یبار بتونم . خوندن رو ولی هفته ای یکی دوبار میشه

حتما امتحان کنید منم اول خیلی سخت بود
الان روزی کلی مطلبو شعر از خودم میگم
بازم از حسن توجهتون سپاسگذارم

2 پسندیده

گاهی وقتها اگر حرف دلتو ننویسی
ناچار میشی
با اشک و التماس به دیگران
به زبان بیاری

1 پسندیده

هر روز از خودتون تشکر کنید
چون شما واقعا تنها کسی هستید که به فکر خودتونین
دیگران تا شما نخواهی نمیتونن روتون تاثیر بزارن
با عشق از خودت تشکر کن :love_letter: :gift_heart: :smiling_face_with_three_hearts:

2 پسندیده

چه پست زیبا و آرامش بخشی
ممنون :kissing_heart: :kissing_heart: :kissing_heart:

صحبت دل با کسی کن که دلش سوخته است / وز دل سوختگان معرفت اندوخته است

1 پسندیده

خودم را در دنیا همچون بیگانه حس می‌کنم. اگر نه به خدا پیوندی داشته باشی نه به نوع بشر، آن‌گاه بیگانه هستی.

ویتگنشتاین

1 پسندیده

از خودتون بود؟…

1 پسندیده

بعد از خدا بهترین یاور مادر است .

این متن بدون کپی نوشتم . (هیچ چیز در این دنیا غیر ممکن وجود نداره ).
از تصورات خودم است

1 پسندیده

نه بزرگوار . من شعر نمی گم چون خیلی پر محتوا بود نوشتم

1 پسندیده

گاه چیزی در عمق وجود خویش می یابم که ندانم آن را چه نامم؛ فریاد سکوت، آوازی خاموش یا شاید هم دلی سرشار از ناگفته ها و ناشنیده ها…
روزگار عجیب و غریبی است، چرا که پر است از آشناهای غریبه و غریبه های آشنا…

2 پسندیده

به جای “همیشه اینجا خواهم ماند” بس بود که بنویسی “اینجا خواهم ماند” و خودت را با همیشه اسیر نکنی. همیشه هرگز وجود ندارد. به زودی می بینی که همیشه آنجا نمانده ای. آن وقت شاید از خودت بدت بیاید.

کتاب: شب یک، شب دو
نوشته ی بهمن فرسی

:cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves:

مدّتی باران و تاریکی را گوش کردم…
چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن…
گوش به باران دادن…
چای درست کردن…
پادشاه وقت خود بودن…

:fountain_pen:روزها در راه
:pen:شاهرخ مسکوب

:cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves:

تو دیواری هستی که هیچ دری از غمگینی‌ات کم نمی‌کند
همیشه چای می‌خوری و شعر می‌خوانی
صدای تو دلتنگم نمی‌کند
تنهایم می‌کند.

:cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves::cherry_blossom::leaves:

گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همهء تاریخ است؟ و چرا آدم‌ها در یاد من زندگی می‌کنند و من در یاد هیچ‌کس نیستم؟

سال بلوا
عباس معروفی

2 پسندیده

مرا اگر بر در بهشت بیارند اول در نگرم که او در آن‌جا هست. اگر نباشد گویم او کو؟

2 پسندیده

منتظر تغيير نمون :upside_down_face:
تو بايد بدويي دنبالش :hugs:
بدو دختر!از همين حالا شروع كن :relieved: :dizzy:

1 پسندیده