تمام محتوای مشخص شده برای یک درس باید در زمانی که برایش در نظر گرفته می شود در کلاس منتقل شود. هیچ کوتاهی قابل قبول نیست. اگه غیر از اینه، این ضعف استاده.
معتقدم استادی که کارش به کلاس جبرانی بکشه داره وقت دانشجو و وقت خودش رو حروم میکنه. حتی داستان گویی سر کلاس لازمه کاملا اگاهانه و حساب شده باشه. و نه فی البداهه. یعنی استاد رو مسئله مسلط باشه. اگه شوخی میکنه که جو رو عوض کنه، روش مسلط باشه.
خیلی ها معتقدن از ۷۵ دقیقه کلاس، 45-50 دقیقه ش بازدهی یادگیری وجود داره. بعضی استادای قدیمی هم هستن که ۴۵ دقیقه درس میدن و میرن و میگن دانشجو و کلاس بیشتر کارایی نداره. درست هم میگن. ولی اینا میتونن از اون یه ربع هم به نفع دانشجو استفاده کنن. مثلا من اون یه ربع باقی مونده رو میام فضای فکری بچه ها رو باز میکنم که از یه ساعت و ربع حداکثر استفاده رو ببرم.
البته لازمه افراط و تفریط هم اتفاق نیفته در کلاس. مثلا یه درس آزمایشگاهی که اهمیتش رو با درس نظری مقایسه کنیم، نمیشه بگیم از لحاظ سخت گیری لازمه خیلی سخت گیرانه تر باشه (صرفا از لحاظ سخت گیری). ولی نگاه کنیم میبینیم در برخی آزمایشگاهها دانشجو لازمه از هفت خوان بگذره و همه نوع چیز رو یاد بگیره تا پاس بشه. سمینار بده، گزارش کار تحویل بده. مصاحبه بشه. زمان کلاس ها بیشتر از زمان معمولا ازمایشگاه بشه. و همیشه هم اخرین نمره ای که گزارش میشه نمره ی ازمایشگاهه! چه خبره؟ درس دوره لیسانسه و دانشجو لازمه لذت ببره. هیچ جای دنیا این طوری نیست. اگه من مدیر بودم و اختیارات داشتم شش ماه حقوق فرد رو میدادم و پول سفرش رو هم میدادم میگفتم بره اروپا گشتی بزنه و دانشگاه های مختلف رو تجربه کنه. ازمایشگاه ها رو ببینه. برا اینکه با سیستم های مختلف آشنا شه.
در ضمن من اعتقاد دارم فضای ارتباط با دانشجو که قرار نیست فقط کلاس باشه. کلی روش ارتباطی وجود داره. تلگرام، ایمیل، گوگل پلاس و … گاهی استاد میتونه یه گروه در درسی تشکیل بده و مطالبی رو به اشتراک بذاره برای بچه های کلاس. و یا گاهی سراغ تک تک این دانشجوها بره و باهاشون حرفی بزنه و عکسی نشون بده و … . این طوری فرصت کافی برای رسیدگی به درس و در ضمن ارتباط با دانشجو مهیاست. ولی اینکه شما یه استاد رو قانع کنین وارد این فاز بشه خیلی سخته.
در ادامه ی موضوع تعریف یه کلاس درس برای استاد و دانشجو چیه؟
و موضوع چه نکاتی سر یه کلاس دانشگاه هست که ممکنه تو ذوق دانشجو بزنه؟
و موضوع در کلاس درس دانشگاه، چه طرز فکرهایی رو میشه جا انداخت؟
و موضوع چی میشه که اکثر دانشجوها بعد از ورود به دانشگاه، انگیزه شان افت میکند؟