شده تو مسیری که داری میری، در لحظات حساس جا بزنی و بیخیال تموم کردن کارت بشی؟
فکر کن بعد یه مدت طی کردن یک مسیر، فکر کنی راه رو اشتباه اومدی و نمیتونی دیگه ادامه بدی. دقیقاً نمیدونی انتهای مسیر چه چیزی در انتظارت هست. ولی دیگه توان و جسارت ادامه دادن نداری. آیا ریسک میکنی و راهتو دیگه ادامه نمیدی یا به خودت میگی الان وقت درجا زدن نیست و ادامه میدی؟ میذاری دلت تصمیم بگیره یا منطقت؟
اره شده و اشتباه کردم و یه جاهایی با دلم پیش رفتم و هر چند اشتباه بوده راضی بودم چون تا حالا هر چیزی رو میخواستم با دلم انجام بدم میگفتن فکر کن منطقی و عاقلانه نیست اما اینکار رو انجام دادم برای یه بار و باعث شد جرات داشته باشم و خودمو نترسونم از عقل و منطق و هزار جمله که میترسونن و باعث میشن تو راهشون ادامه ندن.
توان جسارتم با کاری که از ته دلم میخواستم و انجام دادم شروع شد.