##هدف
دنبال نمونههای الهامبخشی هستیم که بهمون نشون بده چه سیستمهایی به بهبود نوشتهها کمک میکنه، تا بتونیم در مسیر رسیدن به راهکارهای نویی برای این سوال ازشون الهام بگیریم: «چی کار کنیم نوشتههامون خوندنیتر شه؟»
در مخزنهای مختلف، مثلا دنیای وب، کتابخانهها، … بگرد و یا به دانش خودت رجوع کن و بهمون بگو:
چه مواردی پیدا میکنی که به «بهبود نوشتن» کمک میکنه؟
این موارد میتونه آموزش، ابزار، پروتکل، و یا هر چیز دیگهای باشه.
یکی از چیزهایی نظرم رو جلب کرده اینه که وقتی دنبال نوشتن چیزی به انگلیسی هستم، چون زبان مادریم نیست، اغلب توی وب دنبال روش درست نوشتن و درست توصیف کردن مطلبم می گردم. معمولا هم این جستجو موفق از آب درمیاد و منبعی رو، حتی شده در فروم های غیررسمی، پیدا می کنم که توضیح میده که از اول ِ بسم الله باید چی کار کنم یا راهنمایی می کنه که در فلان موضوع چه نکاتی رو باید مورد توجه قرار بدم.
حتی شده سرچ می کنم که فرضاً اگر ایمیل کسی رو مدت هاست جواب ندادم، چه طور بنویسم که با وجود ابراز این مطلب که فراموش کردم ایمیلتون رو جواب بدم، طرف مقابل احساس نکنه ایمیلش برای من بی اهمیت بوده. و یا موقعیت های متفاوت ِ دیگه ای از این دست.
اما متاسفانه، در زبان فارسی به این چیزها نمی پردازیم. مثلا تا حالا شده به فارسی مطلبی به این عنوان ببینید که فرضاً «استاد راهنمام به ایمیلم جواب نداده، چه طور مودبانه بهش یادآوری کنم که جواب ایمیلم رو بده؟»
حتی در مورد نوشته های رسمی تر، مثل نوشتن پایان نامه، نامه های اداری برای موقعیت های متفاوت و … چنین راهنمایی هایی به فارسی وجود نداره، یا دست کم من ندیدم. و اغلب آدم ها در چنین مواقعی متوسل به دیگران و اطرافیان که معروف به داشتن قلمی خوب هستند، میشن.
برام سوال شده که چه چیزی باعث میشه احساس کنیم که چون زبان فارسی رو بلدیم، از فراگیری چگونه نوشتن به زبان فارسی هم بی نیاز هستیم؟
یه چیزی به ذهنم اومد :
میگم خیلی از نوشتنای آدما تو گفتگوهای مجازی یا چت اتفاق میفته . کاش میشد تو نرم افزارهای چت یه امکان برای ذخیره نوشته های خوب
به صورت دسته بندی یا طولانی مدت باشه یعنی آرشیو سازی یه جورایی و ویرایش و . . . شاید بعدنا این ها میشدن آثار ماندگار خوب.
بهترین ابزاری که در سال های اخیر در فرم های مختلف در دسترس افراد قرار گرفته و عادت های نوشتن رو بهبود داده، بلاگ ها هستن!
وردپرس، مدیوم، بلاگفا، بلاگ، … ، و حتی کانال های تلگرامی، همه ی این ها باعث شدن که افراد به صورت راحت تری به طیفی از خواننده ها دسترسی داشته باشن و در نتیجه تمایلشون برای نوشتن و بروز خودشون ارتقا پیدا کنه.
مشکل بزرگی هم که این ابزارها رقم زدن، ایجاد مخزنی از محتواهای خوب و بد در کنار هم بوده، طوری که از یه زمانی به بعد دسترسی به نوشته های خوب سخت شد و در ضمن خواننده ها زمان کم اوردن. و یه جورایی عادت نخوندن و فقط اسکرول کردن رو به وجود آوردن!
سلام دوباره … بعد مدت ها دوباره برگشتم به جمعتون … اونم با یه موضوع جذاب …
راستش در مورد خواندنی تر نوشتن خیلی میشه صحبت کرد …خوشحال میشم که بتونم تجربیات خودم و همچنین چیزایی که از دیگرون یاد گرفتم رو بهتون انتقال یدم …
اما قبل از اینکه ادا ه بدم… چند نکته رو باید یاد آور بشم …
اول اینکه نوشتن جور استعداد هست . همونطور که خوب صحبت کردن یجور توانایی هست …
ما همگی این استعداد رو داریم یسریا بیشترتر دارن … ولی باید دقت کنیم که چطوری بتونیم اولا کشف کنیم … دوما بهبود و توسعه بدیمش…
دوم چیزی که مهم هست هدف نوشتنه… اینکه چه چیزی باید بنویسیم مهم هست …و چطورنوشتن ، برای چه کسایی نوشتن و کجا و سوالا های دیگه که نهایتا به این ختم میشه که کاربر دوست داشته باشه… همه این ها به #هدف_نوشتن برمیگرده … بقیه ابزار هستن …
اما تیتر وار چندتا ابزار و توانایی رو ذکر میکنم …
کوته نویسی که به نظر من خیلی مهمه (هرچند خودم رعایت نمیکنم :-D)
*هنر دانستن لغات و جمله بندی…"
تسلط به موضوع …
علاقه داشتن بعه نوشتن… هر روز و هر لجظه
بقیش رو میزارم در ادامه بحث های دوستان… من هنوزم با شمام…
اره چرا که نه …
ببینید … اول باید ببینی برای چی میخوای بنویسی … هدفت کسب و کاره یا نوشتن روزانه از علاقه یا نوشتن رومان یا داشتان یا هر چیز دیگه …
بعد متناسب به حال و هوای هدفت مینویسی…
ولی متاسفانه نوشتن این روزا بیشتر محتوا های ما کسب کاری هستن که 80% اونها یا کپی هستن یا الگو برداری یا ترجمه (درست و غلطش بماند… )
خود من شخصا باری اهداف زیادی متن مینویسم … … با این که تخصصم نیست… ولی معتقدم که هرکسی در هر زمانی باید دست به قم بزنه … بنویسه …
خاطره … تجربه … نامه یا هرچیز دیگه ای …
اما #تجربه_شخصی_من برای اهداف بیشتر در حوزه کسب و کاری هست ولی برحسب سه معیار… 1.مطالعه هی زیادم…2…برداشت از مطالعاتم…3. تلفیق موارد 1و 2 با تجربیاتم
من با این سبک نوشتن موافقم فقط مشکل اینه که تا قالب مشخصی جلو روم نباشه که بتونم مشابهش بنویسم همه نوشته هام(چه اداری، چه کاری، چه مستندات خودم و …) تقریبا همشون یه شکل در میان(زیادی صمیمی و بدون چارچوب مشخص) و به نظرم این ایراد داره.
واسه همین دوست داشتم ببینم افرادی که حسی خوبی از نوشتن بهشون دست میده دقیقا چجوری قالب بندی میکنن برا خودشون.
بلاگ نکتهی جالبی بود . تاریخچه ی بلاگ رو در این سایت توصیف کرده:
نکات جالبش:
##آغاز بلاگری
وبلاگ نویسی از سال ۱۹۹۴ باب شده، توسط یه دانشجو و در هوم پیج اون دانشجو در آدرس لینکز. تا سال ۱۹۹۷ اسم وبلاگ نویسی نیومد روی این کار.
و در سال های ۱۹۹۹ بود که اولین سرویس های بلاگری اومدن رو کار، و جز اولین ها و مهمترین هاشون سرویس بلاگر.
##رشد بلاگها
سال ۲۰۰۰ فقط ۲۳ بلاگ روی وب در دسترس بود. و سال ۲۰۰۶ ، این عدد به ۵۰ میلیون رسیده!
جز اولین یوزرهای بلاگ ها، سیاستمدارها بودن. و از بلاگ برای معرفی خودشون در انتخابات استفاده کردن.
بعضی از بلاگهای مشهور کنونی، مثل بویینگ بویینگ، گیزمودو، هافینگتن پست، از سال ۲۰۰۰ شروع به کار کردن.
Weblog, Inc. که شبکه ای هست از بلاگ های مختلف، سال ۲۰۰۳ شروع به کار کرد و همون موقع ها ۲۵ میلیون دلار فروخته شد و نشون داد بلاگری میتونه یه کسب و کار باشه.
##درآمدزایی بلاگها
ورد پرس هم سال ۲۰۰۳ شروع به کار کرد. همین طور سرویس AdSense که اولین شبکه ی تبلیغاتی بود که تبلیغات رو به محتوای بلاگ مربوط میکرد. و کمک میکرد بلاگرها درامدزایی داشته باشن.
بعد از این نقطه که درامدزایی بلاگرها تامین میشد، تعداد بلاگرها سر به فلک گذاشت و شغل تمام وقت بلاگری ابداع شد.
از سال ۲۰۰۷ هم میکروبلاگینگ با تامبلر جون گرفت. ولی میکروبلاگینگ بیشتر با توییتر شناخته شده س.
برای من همیشه یه سواله که جه جور میشه که یه ایده هاییی یه جوری انقد گسترده میشن و به اصطلاح میترکونن . مثلن تو برای بحث ما تو نوشته ها فلان کتاب میشه پرفروش ترین من کمی مشکوکم میگم شاید بهتر از اونا هم هست ولی تبلیغ نشده پس عده زیادی نخوندنش یا نشناختنش که پر . . . ترین بشه. شک من به نظ رتون بی مورده ؟یعنی دنیای ما بیشتر دنیای تبلیغات نیست ؟
بنظرم سدی که در برابر خیلی از آ دما نه اصلن خود من برای خوب نوشتن هست اینه که میگن کی ما رو میخونه تو این بازار پر از نوشته و کتاب. من نوشتن و خوندن مطالب خوب رو دوست دارم و همیشه موقع نوشت دوست داشتم نوشته هام خونده شه چون فکر کردم خوبه ولی بعدن چیزایی که خوودم نوشتم رو ریختم دور و گفتم خوب شد نخوندنش
نه الزاما… ولی بی تاثیر نیست …
اگر ما توصیه های فردی به هم دیگه رو تبلیفات دهان به دهان بگیم اره … دنیای ما همون دنیای تبلیغاته …من کتابی رو میخونم که خوبه پس به تو هم وصیه میکنم…و تو هم به یکی دیگه … شاید اسمش رو بزاریم تبلیغات …
ولی در مورد اینکه چی میشه که یه ایده میترکونه…جای بحثی بسی بسیار است
اولا کاش ادامه میدادی…
نوشتن خیلی خوبه … درواقع نوشتن مثل ورزشکردن برای مغز و ذهنه میمونه … غذای روح و مغز رو اگر کتاب بدونیم … وقتی توی خوندنش زیاده روی کنیم …مغز فربه میشه… چاق میشه و باید تخلیه کنه … پس باید بنویسه یا حتی حرف بزنه …
این مورد هم که نویسندگی یه امر درونگرایی و برون گرایی هست بماند…
اما در مورد “سد نوشتن” که میگی تاحدودی درسته …ولی الان بیشتر مردم عطش دیده شدن دارن … یعنی هر کاری میکنن که دیده بشن…نمونش کانال های تلگرامی هستن که عین قارچ رشد میکننن …تند و تند…
ولی بیشترین عامل ننوشتن یجورایی کمال گرایی هست … مثلا خود من …باید تمام مطالبی که مینویسم دقیق…بر مبنی علمی و درست باشه … حتی کپی هم نبااشه :))
ولی باید نوشتت… و از یه جایی به بعد نوشتن رو بزاریم جزئ از عادت هامون…
یه روش خیلی خوبی میتونم بهتون پیشنهاد کنم…
نوشتن #سه_صفحه_صبحگاهی هست…
نکته خوبیه که کمالگرایی یا وسواس نوشتنو سخت میکنه ولی عوضش کار خوب از آ ب در میاد من با این نوشتن موافقم
راستی حالا که بحث . . . گرایی هست نطرتون چیه ؟برونگرا ها بیشتر مینویسن یا درونگراها ؟
من به آ شنایی بسیار برونگرا که طاقت نمیاره و تا با چند نفر راجع به مشکلاتش حرف نزنه آ روم نمیشه میگم بنویس خوبتر میشه حالت گیریم کسی نبود اونموقع ولی نمینویسه
اونموقع درونگرایی رو میشناسم با نوشتن خوبه حالش
من خودم برونگرا هستم …برونگرایی که به شدت درونگراییش رو دلوپ کرده … ولی تاحالا ندیدم جایی بطور 100% بگن درونگرا ها یا برونگراها نویسنده ان…
برونگراها تا حرف نزنن فکرشون کارنمیکنه … هرچقدر سرعت حرف زدنشون بالاتر بره …قدرت فکر کردن در لحظشونم بیشتر میشه … مثلا همین الان من دارم فی البداهه مینویسم … (البته اگر برونگراهایی مثل من حافظه های خوبی داشته باشن عالی=ترین حرف هار و برای گفتن و نوشتن دارن)
ولی غالبا برونگرا ها سخنران و درونگراها نویسنده های بهتر و حرفه ای تری میشن …
ولی برونگراها میتونن همون حرفایی که میزنن رو بنویسن …یعنی کورد کنن و بنویسن
ابزار های دیجیتالیه زیادی هست برای بوک مارکینگ و نت برداری…حرفه ای ترینشون همون تورنوت (evernote) هست …
ولی منم موافقم که تلگرام یه گزینه بوک مارک برای بعضی متن ها میزاشت … حتی من توی ریدیزاینی که برای تلگرام ارسال کردم این گزینه رو ه م گذاشتم
شاید انگیزه نوشتن رو باید جدا کرد از عادت و مهارت نوشتن. شاید اون برونگرایی که من توصیه نوشتن میکردم براش برای آرامش و جایگزین حرف زدن باید به عادت و مهارت نوشتن مجهز میشد و فقط انگیزه آ رامش روانی برای نوشتنش کافی نبود