منظورم اینه که واسه شناسایی یه social network مناسب واسه این موضوع باید رو چه چیزهایی مانور داد؟ مثلا تلگرام واسه بعضی از کمپینها استارت خوبی میزنه ولی بعد یه مدتی هیجانش میخوابه!
ولی تو اینستا گرام میتونی یه صفحه داشتی باشی راجع به موضوع مورد نظر و روش مانور بدی !هرچند که تلگرام هم میتونی کانال داشته باشی ولی بعد از یه مدتی واسه کانال موضوع کم میاری و باید حاشیه کار کنی!
ابزار به هیچ وجه اولین چیزی نیست که لازمه در موردش تصمیم گیری شه. مثل اینه که میخوام حرکتی کنم و قبل از اینکه فکر کنم با چه هدفی و به کجا ، بیام به این فکر کنم که برای حرکت از دوچرخه استفاده کنم یا جت یا اتوبوس؟
ویرایش: خب این ذینفع کلی بود. حالا بیا دسته بندی رو کمی تنگ تر / کوچیک تر کن. چه جور رستورانایی؟ چه جور مشتری هایی؟ ایا رو رستوران میخوای تاثیر بذاری و رستوران رو مشتری تاثیر میذاره، یا تو رو مشتری تاثیر میذاری و اثر مشتری به رستوران میرسه؟ …؟
نه منظورم این نبود که اولین تصمیم ابزار ارتباطی باشه ،صرفا میخواستم سوال قبلیم یکم ملموستر باشه، منظورم اینه که شاید در دید اول ساخت یه کمپین اجتماعی راحت باشه در حالی که حتی تو قسمت معرفیش هم به مشکل بر خواهیم خورد،
ین کمپین مخصوص چه جامعه ای هست؟ میخواد/میتونه رو چه جامعه ای زودتر تاثیر بذاره؟ کی سریع تر همراه چنین کمپینی میشه؟
جامعه هدف ما کلیه ادمهایی که میرن رستوران که قراره عملگرهای این ایده باشن . اما حوزه تاثیرشون علاوه اونها ( ایجاد دغدغه ذهنی برای سوال پرسیدن در مورد هدر رفت غذا) رستوران داراست که اولا کارهای که در زمینه هدر رفت انجام دادن دیده میشه و دوما یه تبلیغ خوبه برای رستورانهایی که یه ایده خلاقانه برای جلوگیری از هدر رفت زدن.
منظورم اینه که واسه شناسایی یه social network مناسب واسه این موضوع باید رو چه چیزهایی مانور داد؟ مثلا تلگرام واسه بعضی از کمپینها استارت خوبی میزنه ولی بعد یه مدتی هیجانش میخوابه!
در مورد نتورکشم فکر میکنم در دیدگاه اول اینستا گرام خیلی خیلی خوب باشه و بتونه نیازهایی که ما برای کمپینمون نیاز داریم رو براورده کنه.
به نظرم متفاوت رفتار کردن یک رستوران میتونه خیلی توجه مشتریان رو جلب کنه.
اولین قدمی که یه رستوران برای کاهش هدررفت می تونه داشته باشه اینه که بفهمه چقدر هدررفت داره.
فرض کنید وزن غذایی که برای هر مشتری سرو میشه مشخص باشه و وقتی مشتری اونجا رو ترک کرد وزن غذای باقیمونده روی میز اندازه گیری بشه و از طریق اس ام اس بهش اطلاع داده بشه که شما امروز … درصد از غذاتون معادل … تومن هدر رفت.
بعد در وسط یا انتهای روز میتونه در تابلویی این رو بنویسه که امروز … غذا که می تونست … آدم رو سیر کنه هدر رفت.
این پیشنهاد باحال بود. تو اسکیل کوچیک تو سلف دانشگاه هم حتی قابل پیاده شدن هست، یه تخته سیاه و یه نفر که هر روز تعداد کیسه های زباله رو میشمرن و روی تخته مینویسن.
ایده ی بچه ها اینه که رستوران ها صفحه ای داشته باشن در جایی مثل ۴اسکویر یا پادپرس یا زودفود یا هر جا، بعد در این صفحه
کاربرها بیان چنین پیشنهادهایی رو مطرح کنن،
خود رستوران ها بیان بگن چه حرکت هایی زدن برا کاهش هدررفت.
رستوران ها بیان بگن چه کارهایی میتونن بکنن که هنوز نکردن.
یه گزینه ی ۴ و ۵ هم بود که یادم نیست. با توجه به اینکه بهزاد اسم ایده رو گذاشته بود گزینه ی پنجم.
بعد رستوران های نوآور تر در چنین صفحه ای رنک بندی بشن.
و به رستوران های نوآور، سمبلی مثل رستوران طلایی داده بشه، که معیاری هست از نوآور بودن رستوران.
و کاربرها به دلیل چنین سمبل هایی رستوران ها رو انتخاب کنن.
حالا بحث در این هست که چنین حرکتی از چه نقطه ای لازمه شروع بشه. چون حرکت چند بعدی هست، و بهتره برنامه داشته باشن برا شروع.
البته یه کارگر که برای تمیز کردن میز حضور داره.
هر مشتری یه کدی داره. می تونه ترازویی وجود داشته باشه که کارگز که باقیمونده سر میز رو میبره توی سطل بندازه اولا زباله خشک رو از تر جدا میکنه و زباله تر رو قبل از انداختن توی سطل روی یه ترازو میذاره و اون ترازو سیستمی داره که فقط کافیه کد مشتری رو بهش بدی تا یه پیام به تلفنش بره و این قضیه رو بهش اطلاع بده.
تجربه ای که من از حرف زدن برای مسلم و یا نایب داشتم این بودش که اونها کلی ایده زده بودن ولی برای خیلی از ادمها مهم نبودش و مثلا برای خوده من که قبلا از این ماجرا رفتم توی این رستوران برام مهم نبود که اینها دارن یه ظرف برای غذایی اضافی میدن هرچند کارش برام جالب بود ولی برام به عنوان یه مطالبه مطرح نشده بود. این برای خیلی از مردمی که به رستورانها میان هم مطرحه . یعنی کاهش هدر رفت هیچ وقت براشون یه مطالبه نیست .
این موضوع باعث میشه که رستوران ها خیلی به این موضوع حساس نباشن پس به نظر من تو گام اول باید ماه ااین مطالبه و یا نیاز رو تو مشتری های رستورانها ایجاد کنیم.
درسته ولی چند تا از مشتری ها حاضرن تا در قبال این حرکت دو الی سه هزار تومن به هزینه غذاشون اضافه شه.و چند تا از رستورانها حاضرن همچنین هزینه ای رو بکنند و یه نفر رو مختص این کار استخدام کنند و اصلا چند تا از مشتریها ممکنه بعد از رسیدن چنین اس ام اس براشون مهم باشه
بذار اینجوری بگیم که این تفاوت دقیقا میشه ایده ی جدیدی که اون رستوران برای "هدفمند کردن کاهش هدر رفت غذا " داره انجام میده.
و این تفاوت باعث بیشتر دیده شدنش در سطح جامعه بشه!
ولی مشکل اینجاست که اکثر رستورانها به این تفاوت شاید نخوان به راحتی تن بدن! رستوراندار چه نیازی به این تفاوت داره وقتی بدون تفاوت هم مشتری داره !
اینجاست که فکر کنم اگر یه جریان مناسبی واسه این منظور باشه ،رستورانها هم بدشون نیاد که سوار جریان بشن!!
میخوام بگم تا وقتی هدر رفت به صورت کاملا واقعی تو چشم ادم نباشه خودمون هم زیاد دقتی به کارایی که میشه کرد نداریم، ولی فرض کن تو قبلا از طرق مختلف یه لوگویی رو دیدی مربوط به "کاهش هدر رفت " غذا ، حالا اگر رستورانی مثل نائب این لوگو یا تندیس رو تو رستوران داشته باشه، و یا حتی حک کنه رو بسته بندی مواد غذاییش ، باعث میشه مردم بدونن که اونا میدونن.
منم با اینکه یه نشان social responsibility به رستوران ها داده بشه موافقم. اونجوریه که رستوران ها نسبت به هم تمایز پیدا می کنند.
به هر حال هر طرحی که بخواد اجرا بشه نیاز به هزینه داره. لازمه مکانیزم برگشت هزینه و زمان بازگشتش و تاثیر اون روی مقبولیت اجتماعی رستوران سنجیده بشه.
من درست متوجه نشدم یعنی هدف از این ایده طراحی و رواج یک تندیس مثل تندیس اسکار برای کاهش هدررفت غذا برای رستوران ها هست؟ ایا مراسمی مثل مراسم اسکار برای اهدای چنین تندیسی در نظر دارین؟ معیارهای داوری برای دریافت چنین تندیسی چی هست؟
این موضوع به عنوان یه بخشی از نقش جامع من و @somo849 برای کاهش هدر رفت که تو فاز بعدیش قراره چنین تندیسی به تبلیغ مثبت رستورانها کمک بکنه و قرار رستورانها رو بابت تعهداتشون نسبت به رعایت بند ها پروتکل هدر رفت غذا سنجیده میشوند و خدارو چه دیدی شاید بشه تو ستاره دادن به هتلهام استفاده کرد
من یه نقدی به این ایده (تشویق رستورانها به غذادوست بودن) دارم. رستوران جوری رفتار میکنه که مشتری رو خوشحال کنه. رستوران هیچ وقت به خاطر هیچی سیاستهاشو تغییر نمیده.
تنها دو راه برای تغییر رفتار یه رستوران وجود داره:
۱. تغییر رفتار مشتریها
۲. اعمال نیروی خارجی از طرف نهادهای قدرت
۳. آدم حسابی بودن صاحب رستوران (که از همه نامحتملتره)
علی میشه دقیق تر بگی کدوم ایده؟ از غذا اینکه ادمها غذای اضافیشونم ببرن خیلی برای رستورانها خوشحال کننده هستش.
تجربه ( رستوران مسلم)
1-تصور کنید که شما یه روز خیلی خوب برید و از رستوران مسلم ته چین خیلی معروفش رو بگیرید و بعدش با توجه به حجم زیاد اون نتونید همه اون رو بخورید در اینصورت شما مقداری از اون غذا رو ببرید خونتون و فرض کنید که ادمهای خونه شما به هیچ وجه تا به حال به رستوران مسلم نرفتند حالا وقتی که شما بگیر که من به رستوران مسلم رفتم افراد خونه شما بدون کمترین هزینه میتونند مقداری از طعم غذای معروف اون رستوران رو بچشند و از اون ور با توجه به اینکه غالبا این حجم از غذا کمه بیشتر به طعمش دقت میکنند و در نتیجه اون رستوران یه تبلیغ پنهان کرده.
و اما برای اینکه ذائقه مردم تغییر بکنه ما این کمپین رو طراحی کردیم تا بتونیم نوعی تبلیغ مثبت و نوعی دیده شدن رو برای رستورانها به وجود بیاریم و از طرف دیگه خلاقیتهایی که در این زمینه وجودداره رو به مردم معرفی کنیم و اساس ایده گزینه پنجم اینکه توی این الش ادمها بگردن ببیند چه ایده های خلاقانه ای برای کاهش هدر رفت غذا وجود داره و البته در ناخوداگاهشون این حس مطالبه گری برای کاهش هدر رفت غذا رو ایجاد میکنیم.