تا حالا این شکلی به مسئله ی غذای باقیمونده نگاه نکرده بودم، نوآوری ساده ای حساب میشه برا بازاریابی رستوران ها، فکر کنم حتی بتونین نقطه شروع جذب رستوران ها رو همین بذارین: به شوق بیارینشون که بسته بندی بدن به مشتری هاشون و بعد این حرکتشون رو مثل یه تبلیغ در کمپین شما/تخته سیاه شما یادداشت کنن.
نكته مهمش اينجاست كه ما تا نرفتيم و با اقاي راستگو صحبت نكرديم متوجه اين موضوع از ديدگاه بازاريابيش نشده بودم. خدا كنه توي كمپينمون از اين گزينه پنجميا بيشتر به پستمون بخوره
آدرس اینستاگرامی که برای این کمپین ساختین چی هست؟
ادرس اینستاگرامی این کمپین
gozineh_panjom
هست که البته فرادی که جلوی رستورانها هستند میتونند با استفادهاز
gozineh_panjom#
مارو با خبر کنند.
چون طرح موضوع در این دسته بندی ها بسته شده/زمانش به سر اومده. عکس اپدیت شد.
دسترسی به دانشگاه ها و مشتری های غذاخوری دانشگاه ها نسبتا راحته، و اتفاقا تو دانشگاه ها غذای زیادی حروم میشه و رفتار فردی میتونه این هدررفت رو کم کنه.
با توجه به اینکه به چندین دانشگاه از طریق اعضای پادپُرس دسترسی داریم، اگه برنامه ی خوبی برای شروع در سطح دانشگاه بچینیم، میشه جامعهی مخاطب اولیه ی خوبی جذب کنیم.
###پرسش
- چطوری میشه این کمپین رو در سطح یکی-دو دانشگاه در دسترس شروع کرد؟
- راه اندازهای کمپین چه برنامه ای برای اجرای معرفی چنین کمپینی دارن؟
- چه کمکی از نیروهای داوطلبی مثل من برمیاد؟
خوب اخه یه مشکلی هست. این کمپین اختصاصا برای رستورانها طراحی شده بود ولی دانشجو ها تو روستورانها با یه سلف روبرو هستن .ولیی باید یه سری تغییرات اساسی باید بدیم که مثلا بچه ها بتونند توی خوابگاهشون موقع درست کردن غذاهاشون تو بعد از شهر بتونن از خودشون عکس بگیرن و البته باید تا میتونیم جنبه فان قضیه اش رو زیاد کنیم. یه مقدار باید بیشتر روش فکر کنیم.
نهایتا بتونیم از اطلاعات کمپین شازی و تجربیات بدست امده استفاده کنیم.
خیلی نگرفتم چی گفتی
تصورم از کمپین گزینه پنجوم در سطح دانشجوها:
-
نکته هایی که سلف سرویس دانشگاه انجام داده تا هدررفت غذا کم بشه در این کمپین لیست میشه. مثلا همین که دانشگاه شریف میاد و برنج رو کمتر میپزه، و فقط برنج خیس رو آماده نگه میداره.
-
این نکات میتونه در اختیار دانشگاه های دیگه قرار بگیره، هم رقابتی بین دانشگاها ایجاد شه برا سبزتر بودن و هم از تجربههای هم کمک بگیرن.
-
دونستن این نکات باعث میشه بیشتر قدر زحمت هایی که در سطح سلف کشیده میشه بدونیم و تشویق شیم ما هم هدررفت مون رو کم کنیم.
-
بعد یه جور امتیاز دهی به بعضی غذاهای دانشگاه هم میتونه در چنین کمپینی راه بیفته. مثلا به این شکل که غذاهایی که خوبه و با هشتگ تا_ته_خوردمش یا همچین چیزی بیشتر براش عکس به اشتراک گذاشته شده، یعنی غذای بهتر و متناسب تر. مثلا بچه ها میگفتن ماهی همیشه اضافه میاد، اون وقت دانشگاه یه آمار میگیره که حجم ماهی یا طعم ماهی رو متناسب تنظیم کنه.
یه نقطه ی ابهام چنین کمپینی در سطح دانشگاه اینه که درامدزایی نخواهد داشت! و بیشتر به هدف جذب دانشجوهاس. یعنی برای نفوذ به جمع دانشجوها که اتفاقا از رستوران های دیگه هم استفاده میکنن میشه از چنین کمپین های دانشجویی بهره برد.
البته میشه درامدزایی رو هم از طریق کاهش پسماند دانشگاه ها ردیف کرد، ولی اگه کمپینی بسازین که جامعهی وفاداری داشته باشه و ارزش افزوده ای برای خود جامعهی کاربری ایجاد کنه درامدزایی ش هم ردیف میشه.
نقطه ی مبهم بعدی هم جنبه ی فان قضیه س. چون کمک میکنه راحت تر بین دانشجوها جا بیفته.
دانشگاه فکر کنم نقطه استارت خوبی باشه واسه کمپین اجتماعی راه انداختن ،کمکهای خوب و مناسبی میشه داخل دانشگاه گرفت از دانشجوها، بعدش میشه انتقالش داد به خارج دانشگاه
اینکه بشه دانشگاه ها رو به رقابت انداخت برای کاهش هدر رفت غذا منوط به حمایت دانشجوهاست ولی چیزی که من تو سلف شریف یاد گرفتم اینه که پشت اون غذایی که به دست دانشجوها میرسه چندین ساعت زحمته که اصلا اطلاع رسانی نشده واسه بالا بردن دغدغه دانشجوها
از اون طرف هم بر اساس تجربه ای که خودم به عنوان دانشجو داشتم این بود که هیچکی از من دانشجو هیچوقت نمیپرسید چه غذایی رو مناسب خودت میدونی، یعنی حق انتخاب خاصی نداشتم !ولی فکر کنم با امکاناتی که الان در دسترسمون هست(شبکه های اجتماعی) میشه یه اندرکنش مناسب بین دانشجو و امور تغذیه دانشگاه ها و در ادامه بین مشتری و رستوران بوجود اورد!
به نظرم دانشگاه جامعه مناسبیه برای شروع این کمپین، چون باید اول این دغدغه رو توی مردم به وجود بیاریم و بعد به رستورانها منتقل بشه. اما چطوری؟!
میشه مثلا بچه ها رو از اتفاقایی که پشت این غذا رخ داده آگاه کرد. مثلا اینکه میدونی برای هر یه کیلو برنج که به دست ما میرسه چقدر آب و انرژی مصرف شده؟ میدونی با این همه منابع چیکارا میشه کرد؟ برای اجرا کردنش مثلا یه مسابقه طراحی کرد به این شکل که یه سوال در مورد آبی که برای یک وعده غذای خاص مصرف شده رو پرسید و بچه ها از ظرف غذای اون روزشون عکس بگیرن و مقدار آبی که برای اون وعده مصرف شده رو تخمین بزنن و بفرستن برامون
ایده ی شروع خوبی بود
تیم گزینه ی پنجوم، چه میکنید؟ @GZN5
الان ایده های اولیه ی خام وجود دارن و میشه قدم های کوچکی برای اجرایی کردن بردارین تا باز در مسیر حرکت که به نکته های قابل نقد برخوردین و یا نیاز به فکر خارج از برنامه بود، مطرح کنین.
فکر کنم واسه اینکه بتونیم خیلی خوب تو دانشگاه شریف مانور بدیم یکی از ابزاری که بدردمون بخوره ، فیلم مستند گونه باشه. یعنی ابزاری که داریمش و میشه ازش استفاده کرد واسه اطلاع رسانی.
مسابقه هم واسه اینکه بیشتر جذابش کنه واسه دانشجوها ابزار مناسبی هست واسه این قضیه
آره موافقم. فیلم و عکس همیشه تاثیرش بیشتر از حرفای طولانی و تکراریه. میشه مثلا همین حرفا رو تو قالب کلیپای کوتاه منتقل کرد.
راجع به مسابقه، به نظرتون چطور میشه جذاب ترش کرد برای دانشجوها تا تعداد بیشتری شرکت کنن؟
شایدم راه بهتری برای آگاهسازی وجود داشته باشه که هنوز بهش فکر نکردیم
-
ما كلا دوست داريم اعضای گروهمون حال بكنند. برن رستوران غذا بخورن و بعدشم عكس سلفي بگيرن به همين راحتي . تازه ازشون ميخواييم بعد غذا انگشتاشونم نشون بدن، البته نه براي اينكه ببينميم خوردنشون يا نه ؟بلكه ميخواييم امتياز بدن.
-
ااااا مگه اكادميه كه امتياز بدن !
-
پس چي ؟ ادما اين المانها رو نگاه ميكنند ميرن تو رستوران نگاه ميكنند و غذا ميخورن و بعدشم شايد شايد يه قريم بززن كه اقا ظرف يه بار مصرفت كوو و اگرم گفتم نداريم ميرن بيرون رستوران و يه سلفي ميگيرن و يه انگشتيم نشون ميدن.
-
اي بي تربيت !
-
نه نه بد برداشت نكن با انگشتاشون قرار نشون بدن چند تا از اين المانها رعايت شده.
-
خوب حالا اگه نمي خوايي انگشتاتو بهم نشون بدي بگو المانها كوش .
-
اينهاشش ببين رو تخته كشيدم
-
اون پنجمي چيه چقدرم بد نقاشي شده
-
اون چيز مشخصي نيست. قراره چيز مشخصي نباشه
-
خوب پس چرا كشيديش؟
-
خوب همين! اون گزينه اي كه رستوران براي خودش ابداع كرده كه هدر رفت رو كاهش بده. و تمام زور مام همينه كه ببينيم كي ميتونه يه رستوران پيدا كنه كه علاوه بر اون چهارتا يه گزينه ديگه هم بهش اضافه كنه؟
-
خوب كه چي؟
-
هيچي ديگه ادمها تو سراسر دنيا ميفهمن كه اين رستوران چقدره به فكره كه علاوه بر موارد روتين اومده يه حركت خلاقانه زده و كلي مشترهاش زيادش ميشه و اگه يه روزم قحطي اومد همه داشتن مي مردن اون رستورانش بسته نميشه و مام يه روش جديد ياد گرفتيم و به ليستمون اضاه كرديم.
-
اهان
-
اي بي ادب