سلام
آگاهی چیه؟ از کجا بفهمیم نسبت به بودنمون آگاهیم؟ آگاهی رو چطور بالا ببریم؟
توانایی ادراک، تجزیه تحلیل، مشاهده، پردازش و در کل چطور بودنمون رو ارتقا بدیم؟ تا مثل یه آدم مکانیکی با یه الگوریتم ساده فکری نباشیم که فقط داره واکنش نشون میده!
چه کنیم که بودنمان بهتر باشد؟
6 پسندیده
سوال بنیادی و خیلی مهمی است، از نظر من خود آگاهی درک و فهم از چیزی است وقتی چیزی را درک کنیم به آن آگاهی پیدا میکنیم، و ادراکات به حسی و عقلی و شهودی تقسیم میشوند، انسان دارای عقل و حس است و چون عقل و حس دارد ادراک میکند و میاندیشد و چون میاندیشد پس حتماً هست، چون اگر نبود که درک نمیکرد و نمیاندیشید، پس چون است میاندیشد، هر اندیشیدن و ادراکی دلیل بر هستی است ولی هر نیاندیشیدنی دلیل بر نیستی نیست چون حیوانات نمیاندیشند ولی دلیل نمیشود که نباشند چون حد اقل ادراک حسی داردند پس هستند اگر ادراک عقلی نیز میداشتند پس مانند انسان ها میاندیشیدند در نتیجه “چون ادراک میکنیم پس هستیم و چون تصمیم میگیریم پس هستیم”.
وقتی بودن مان بهتر است که از آگاهی عقلانی برخوردار باشیم و از آن به وجه احسن استفاده کنیم و همه چیز را بر معیار عقل مان بسنجیم اول در صدد اصلاح خود مان باشیم از اصلاح فردی شروع تا اصلاح جامعه پیش برویم.
4 پسندیده
آگاهی یعنی مطلع بودن از چیزی که داره درون من میگذره.
ما به طور کلی 12 % نسبت به خودمون آگاهی داریم اگر مشکل خاصی نداشته باشیم.
88% از خودمون آگاهی نداریم.
یعنی دلیل 88% کارهامون رو شاید ندونیم چیه و چرا اینطوری فکر می کنیم یا تصمیم می گیریم.
حالا از این 88 درصد نا آگاه 80 % مربوط به دوران کودکی تا 8 سالگی میشه
و از این 12 درصد آگاه 4 % مربوط به دوران کودکی تا 8 سالگی میشه
یعنی 80 % ما از کودکی تا 8 سالگی هست و برای شناخت خودمون باید این دوران 8 ساله رو با دیدی باز و درست بررسی کرد.
5 پسندیده
این عدد و رقمها از جایی اومده؟ میتونید مرجع معتبری براشون ارائه کنید؟
خیلی برام جالبه بدونم که در مورد چیزی که به سختی قابلیت کمی شدن رو داره، چطور درصد ارائه و اندازه‌گیری میشه.
4 پسندیده
این درصد ها که دقیق نیست اصلا در مورد روان نمیشه اینطوری درصد ارائه کرد از نظر کلی درصد ها درسته.
من درصد هارو دقیقا از کتاب افسردگی دکتر هلاکویی در اوردم.
5 پسندیده
بارها گفته ام و بار دگر میگویم .
هر دانسته ای که به عمل تبدیل شود موجب آگاهی است ! این یعنی اگر کسی که زیاد میداند ولی عمل نمی کند فرد مطلعی هست ولی فرد آگاهی نیست حضررت سعدی میفرماید
گلستان
باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۳
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپاپیی برو کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر
از آنجائی که آگاهی از جنس نورست مثل عمل خیر .انعکاسی دارد و با عمل به دانسته ها میتوانیم آگاهی بیشتر کسب کنیم
3 پسندیده
چطور میشه به ناخوداگاه تا حد زیادی مسلط شد 
2 پسندیده
اگر تسلط پیدا کنی که دیگه ناخوداگاه نیست ، می شه خوداگاه.
تسلط نمیشه پیدا کرد ولی میشه ازش با خبر شد. تو حالت خواب میشه فهمید چی میگه.
ما تازه به خوداگاهی رسیدیم یعنی به درجه ای از دانش رسیدیم که می فهمیم که این رفتار و چرا انجام میدیم یعنی از خود شخصیت آگاهی داریم به مرور زمان این بیشتر میشه و نواحی ناخوداگاه کمتر میشه.
انسان نخستین کاملا در کنترل ناخوداگاه بود.
3 پسندیده
بقول دکتر آزمندیان ضمیر نا خود آگاه دفتر نمایندگی خداوند در درون هر انسانیه!!!
اگر این حرف براتون قابل قبول باشه ایشان سی راهکار برای سی روز ارائه کردن که با انجام آنها دارای روحیه میشوید و قادر به تسلط بر ضمیر نا خودآگاه میشوید.
مبانی دینی هم برای همین از طرف پیامبران به بشر ارائه شده .برای اینکه ما آگاه شویم .منتها ما اینقدر شیطان درونمان نفوذ دارد که اگر مثلا دعا می خوانیم بد موقع میخوانیم و هیچ نتیجه ای نمی گیریم .
اگر خدا گفته نماز بخوان برای گرفتن انرژی بوده مثل خودروئی که هر روز باید بره پمپ بنزین تا بتونه به مقصد برسه ولی ما نماز را برای وقت گذرانی و سوزاندن ارباب رجوع میخوانیم .
کلید در دوزخ است آن نماز / که در چشم مردم گذاری دراز
1 پسندیده