خون و خونریزی تنها چیز بد دنیاست ؟ دزدی خودش به اندازه کافی زشت هست !
عزیز من اولا شما هم خودت جزیی از این مردمی !
دوما دلبل محکم تری بیار
دزدی دزدیه ! نمیشه با کم بودن مقدارش توجیه اش کرد ! بازم میگم دلیل محکم تر و منطقی ای بیار
متاسفانه جزو این مردمم اما بحثم واقعا جداست
همین ی جمله ام خوش گویای خیلی چیزاست نیازی ب دلیل آورد نیس
ما ذهنمون فرق میکنه
این دلالیل منکنه برای شما ساده باشع اما برای من محکمه
!
من نگفتم کار خوبی کرده
اما الانم که میخاد جبران کنه خوبه
پذیرفتن یا نپذیرفتن یک انتخاب شخصی است. اما در مواجه با این افراد احتیاط لازم را داشته باشید چرا که آینده آنان به آینده کسبوکار گره میخورد و اگر غرق شوند کسبوکار مذکور را هم غرق میکنند. اینکه این فرد جز طیف بیمجازاتهاست یا نه احتمالش هست این فرد سرنگون شود. ما اقتصاد نرمالی نداریم و خیلی مهمه که آینده این سرمایهگذار دزد را تا حدی پیشبینی کرد.
اما من توصیه میکنم هیچوقت سرمایه افراد حقیقی این چنین را نپذیرید. ابهام جدیدی بر کسبوکار اضافه میکنند. تا جایی که میتواند سعی کنید با نهادهای حقوقی بالادستی گفتگو کنید. هرچند که همکاری با نهادهای حقوقی پیچیدگیهای بیشتری دارد ولی خیالتان نسبت به آینده راحت خواهد بود.
ولی من در فرض سوالم اینها رو جدا نکردم. به نظرم سخت بشه جداشون کرد. مثلا تصور کنین کسی به واسطهی رانت اطلاعاتی، تونسته درآمد هنگفتی از بورس کسب کنه و خودش یا فامیلش در دستگاه حاکمه باشه. من این کار رو همون دزدی یا دستاندازی به بیتالمال میدونم. یا نهادهایی حکومتیای که در رقابت با بخش خصوصی وارد میشن و از بودجههای دولتی برخوردار هستن، اونها رو مجرم قلمداد میکنم و راه کسب درآمدشون رو ارتزاق از بیتالمال میدونم.
اره مثل فرار کردن از جواب دادن
فرض سوال مهم نیست ! این حقیقت هست که مهمه! ممکنه در فرض سوال بگید اون شخص دزدی کرده اما دزد نیست !!! خب این فرض سواله اما اهمیتی نداره فرضش چیه چون حقیقت امر چیز دیگست !
پس حاکمیت و جرم اصولا جدا هستن !
چیزی که هنوز خیلی از مردم فرقشو نفهمیدن !
دولت و حاکمیت جدا هستن ! دولت هربار توسط مردم تعیین میشه حاکمیت یکبار از طرف مردم تعیین میشه!
یعنی کسی توی دستگاه حاکمیت باشه نمیتونه مجرم باشه؟
هدفم از اینکه فرض سوال رو روشن کنم، اینه که در بحث بدونیم داریم در مورد چیزهای یکسانی صحبت میکنیم و حرف همدیگه رو بهتر متوجه بشیم. از صحبت شما اینطور برداشت میکنم که منظور سوالم رو متوجه نشدین. من نگفتم کسی دزدی کرده ولی دزد نیست. گفتم تعریفم از دزد عامتر از تعریف @realTirdad هست و شامل کسایی که درون دستگاه حاکم چه در نقش اجرایی چه قانونگذاری چه قضایی هستند هم میشه.
(البته ممکنه کسی بخواد در جواب به سوال اصلی مطرح شده در این پست، این موارد رو از دزدی که توی سیستم حکمرانی نیست جدا کنه و پاسخهای متفاوتی بهشون بده. چون واقعا مسئله فروع متنوعی میتونه داشته باشه و جواب به شدت وابسته به فرضیات هست.)
برای منو و تو و اونو اوشون نداره ! یک حرفی زدیم یا درسته یا غلط
چطور بفهمیم ؟ با معیار های منطقی میسنجیم
چیز عجیبی نداره و نیازی هم به اعتقاد به کیش و مذهبی نداره !
ضمنا رابین هود بازی کلا اشتباهه اگر ساختاری اشتباهه یا اینکه باهاش مشکل داریم باید درستش کنیم
این مسیله برای حاکمیت دو راه داره :
یکی انقلابه که با توجه به شرایط سیاسی و نظامی حال حاضر اگر اتفاق بیوفته کشورهای بیگانه هجوم میارن به داخل کشور و کشور پاره پاره میشه و اساسا ایرانی باقی نمیمونه !
یک راه دیگ اصلاح هست که این تنها راه بی ضرر در حال حاضر هست
البته مشکلی که تا الان داشتیم همین اصلاحات بوده !
بحثش طولانیه و ماهم قرار نیست بحثو سیاسی کنیم پس بریم سر موضوع خودمون
اگر با حاکمیت مشکلی دارید راهش اصلاحه یا (اصلا توصیه نمیشه) انقلاب
نه دزدی !
چه ربطی داشت ؟
من دارم میگم بحث جرم و حاکمیت ربطی ندارن شما میگی ممکنه مسیولی دزدی کنه ؟!
خب اون هم دزده ربطی دیگ به چی بودن حاکمیت نداره
بله البته که میشه مجرم باشه اما خب حاکمیت چه ربطی داره ؟
اگر منظورتون استبداد و دیکتاتوری هست خب اون اصلا دیگ بحث جرم نیست میشه حاکمیت !
ضمنا سوال شما مشخصه
ما داریم درباره دزدی صحبت میکنیم که میخواد با پول دزدیش کار خیر کنه نه حاکمیتی که توش دزدی اتفاق بیوفته ! فرض ما عام هست نه خاص !
یعنی به نظرتون دزد از قرارداد و قانون پیروی میکنه؟
چرا، متاسفانه میشه. معنی ارزشهای فردی همینه. کسی که میره سراغ دولتمردی، درستکاری نمیتونه جز ارزش های در اولویت اولش باشه. احتمالا تاثیرگذاری، جاه طلبی، مقام و جایگاه، و این جور چیزها براش مهم تر از اینه که ایا در اثر اقدامات و فرامینش انسانی کشته میشه یا نه، جایی غارت میشه یا نه، همیشه راست میگه یا نه و … .
آهان! دقیقا منظور من هم از ارزش شخصی همینه. اولی برای من در ارزشی بالاتر و خیلی بالاتر از خیلی چیزها قرار داره. خودم و ذاتم رو خیلی بیشتر از اینا دوست دارم که بخوام ارزون بفروشمش.
اولی رو نمیشه با دومی به دست اورد، ولی دومی با اولی قابل دسترسه.
تصورش اصلا دشوار نیست، تخیلم اون قدر قوی شده که احساس میکنم دارم جلو روم میبینمش …
خیر همه جای جهان دولتمرد فاسد وجود داره. اما برحسب واکنش مردم در پذیرش این مفاسد کشورها تقسیم میشن.
اما قبول دارم بحث و این موضعگیری خیلی آرمانی است و در حد کشور ما نیست. تحلیلگر فوربس براش جالبه چجوری کشوری با شدیدترین تحریمهای اقتصادی ، رکود و تورم اقتصادی ، رشد منفی اقتصادی ، رشد منفی سرمایهگذاری خارجی و … و امروزه هم درگیر با ویروس کرونا شاهد یک جهش خیرهکننده افزایش تعداد میلیونرهاست! برای تحلیلگر فوربس که یحتمل در ایالات متحده یا اروپای غربی ساکن است تعجبآور و غیرمنطقی است. برای ما ایرانیان خود منطق و واقعیت است. تخیلی آن است که جامعه بداند الیگارشی چیست و خود و نسل بعد خود را از شر آن نجات دهد. رد این پول یعنی بودن در فراواقعیت و گذر از زندگی واقعی!
پس جواب من با توجه به واقعیت تاریخی ، حال و آینده کشور ایران این است که: هیچ مشکلی نیست. بپذیریم. بیمارستان ، خیریه ، سرای سالمندان بسازیم (چه خوب) و یا خرج کسبوکار کنیم تا چندتا آدم دیگه نونبخورند ، ازدواج کنند و خلاصه عمری بگذرانند و معاشی داشته باشند. ممکنه این پولها هرکجا بره. چه بهتره که صرف اشتغال چندتا آدم بشه، مگه نه؟
مردم و جوانان این سرزمین همین رو میخوان. مسکن ، کار ، پول و شاید ازدواج. اون دزد هم داره به مردم کمک میکنه. هرچند آینده مترقیانه رو ازشون میگیره. ولی یه زندگی معمولی و رعیتی که میتونه براشون بسازه. همون سه (شاید چهار) مورد فوق. نهایتش یه حسرتی که یه زمانی کرهجنوبی از ما پایینتر بود و الان هیچوقت بهشون نمیرسیم بهجاش کیپاپ گوش میدیم که انصافا سبک نوینی در خوانندگی رو عرضه کردند مثل دوستان مشهور این سبک BTS و blackpink!
با وجود زندگی در ایران و تاییدهمه شرایطی که بیان کردید بازهم امثال من چنین کاری نخواهند کرد .و بانوجه به کامنت قبلی تون بعید میدونم شما هم چنین کاری انجام بدید .درضمن مشارکت با دزدان مخصوصا دزدان متنفذ به زندان اوین هم می تونه ختم بشه .حداقل دو نفر را شخصا می شناسم که این مسیر را رفتند .و درانتها همه چی را از دست دادند.ابرو وحیثیت و ثروت وحتی زندگی خانوادگی شون از کف شون رفت …
خوب در پینوشت این توضیح رو دادین که اصطلاح دزدی، یک دیدگاه شخصیه تا معیار اجتماعی. من هنوز این رو اول از خودم میپرسم که آیا توافق عمومی برای دیدگاه من وجود داره یا نه.
به احتمال زیاد مشکلی با کار کردن با پول این شخص ندارم ولی با کار عامالمنعه مشکل دارم. چرا؟ فرآیند کار کردن با پول به معنی بیزینس، صرفا یک فرآیند درآمدی با بازتاب اجتماعی محدوده. من با کار بیزینسی دیدگاهی رو در جامعه نقض نمیکنم، به افرادی برای زیستن معقول کمک میکنم و مهمتر اینکه «به تطهیر دیدگاهی که پشت سرمایه اولیه هست» کمک نمیکنم. در کار عامالمنعه، درسته که افرادی منتفع میشن ولی دارم به تطهیر عملکرد نامناسب کمک میکنم و خط قرمزی بسیار سنگین رو رد کردم. نفع الان مردم، در مقابل نفع بلندمدت جامعه و همین مردم، مسئلهای هست که از نظر خودم تمایز رو ایجاد میکنه.
بله مثلا من هنوز فرقشو نفهمیدم، آخه من و خیلیا خیلی نفهمیم
اما شما چرا خودتو زدی به ندونستن براااادر؟
من نگفتم نفهمن ! گفتم هنوز فرقشونو نفهمیدن
حرف تو دهن من نندازید
درباره چی ؟ بگید منم بدونم
خیلی نکتهی جالب و ظریفی بود. به نظرتون ممکنه در حالت استفادهی این پول در بیزینس هم این «تطهیر» که بهش اشاره کردین اتفاق بیفته؟
یه مقدار از بحث اصلی فاصله میگیرم ولی خواستم بگم با این دیدگاه در حالت کلی موافق نیستم. قبول دارم که مناسب بودن سطح رفاه در یک جامعه لزوماً جامعه رو مترقی نمیکنه ولی از اون طرف، در تاریخ بگردید و بگید کشوری رو سراغ دارید که در فقر مونده باشه و سراغ ترقی و دموکراسی و مسائل این چنینی رفته باشه؟
منظورم این نیست که هر روشی برای افزایش ثروت عمومی جامعه مجازه، اما اگر کسی مدلی ظاهراً «اخلاقگرایانه» برای زندگی فردی-اجتماعی در جامعهای توسعه نیافته پیشنهاد میکنه که در نهایت، خروجیش همچنان جامعه رو در فقر نگه میداره، نمیتونه با این روش منتظر ظهور اخلاق و کاهش فساد و حاکمیت دموکراسی در دراز مدت باشه.