در خیلی از مواقع، در باشگاهها افراد با سطوح مختلف توانائی حضور دارن. بسته به زمان ورود، فرد ممکنه آماتور یا حرفهای هم باشه. این قطعا روی نتیجه عملکرد باشگاه اثر داره و ممکنه افراد حرفهای همه چیز رو از افراد در حال یادگیری و آماتور ببینن.
چطور می توان تعاملات سازنده را در یک باشگاه تقویت کرد،طوری که فرصت یادگیری برای همه فراهم باشد؟ آیا در مورد رشته های ورزشی همه افراد باید در یک سطح از توانمندی باشند؟ یا ترکیبی از افراد مفیدتر است؟
تعامل سازنده صددرصد امکان پیشرفت افراد و یادگیری ایشون رو در سطوح مختلف تحت تاثیر قرار میده. در عین حال یکی دو مورد هست که بازیکنان حرفهای و همین طور تازهواردها خوبه در نظر داشته باشن در این تعامل:
یه حرفهای باید بدونه که هیچ کی، حتی خودش از اول حرفهای به دنیا نیومده! و خلاصه اینکه موقعی که با یه تازهکار مواجه شد کمی صبر و حوصله به خرج بده! مخصوصا که اگه اکثریت تیم حرفهای نباشن، اون وقت فرد باید اون قدر واسته تا افرادی به لیگ حرفهایها اضافه شن تا بعد تازه بتونه لذت ببره!
این جور وقتا بهترین رهیافت اینه که فرد حرفهای به شکل مستقیم و رسمی در نقش مربی/کمک مربی و یا راهنمای سایرین حضور داشته باشه.
یه تازه کار هم باید بدونه که بقیه برا خدمترسانی بهش آفریده نشدن! و خودش هست که باید تلاش کنه. به هر حال حتی حرفهای ها هم با تلاش خودشون به اونجا رسیدن و نه ناز و نوازش شدن توسط دیگران. منظورم اینه که پیشرفت بخوایم نخوایم یه سری مراحل داره، و معمولا از پادویی یا توپجمعکنی شروع میشه!
چرا پادویی؟ چون تا پادویی نکنی، فرصت مشاهده کردن بازی بزرگان رو پیدا نمیکنی. در واقع اگه از همون اول بری تو بازی، اونقدر استرس و هیجان پیدا میکنی که اصلا نمیتونی با نگاه کردن به دیگران، ازشون یاد بگیری.
این دو تا رو از روی تجربهم به عنوان کسی که عاشق بازیهای تیمی بوده و حدود ۵-۱۰٪ عمرش رو تو سالنهای ورزشی و یا در حال ورزش سپری کرده گفتم.
آیا خوبه حرفهای ها و تازهواردها با هم بازی کنن؟
بازی حرفهای و تازهوارد کنار هم مثل اینه که یه سری بچه دبیرستانی رو بنشونیم سر کلاس بچه دبستانیها. به هر دو دسته ظلم کردیم و یادگیریشون رو به تعویق انداختیم.
در نتیجه با اینکه افراد با اختلاف سطح فاحش با هم یا کنار هم بازی کنن، موافق نیستم. یه تازهوارد نیاز به فرصت یادگیری بدون عذابوجدان و سر صبر داره و یه حرفهای هم حق داره از بازی خودش و چیزهایی که یادگرفته لذت ببره. در نتیجه قاطی کردن این دو دسته چندان جالب نیست.
صرفا زمانهای کوچکی مثلا بیست دقیقه آخر بعضی جلسات تمرین بد نیست حرفهای ها کمی رو دست تازهواردا بازی کنن. نه بیشتر!
پ.ن. چه کار خوبی کردین در قالب یه سوال جدید این موضوع رو مطرح کردین. در زیر سوال تعامل سازنده بحثش پیش اومده بود، ولی ترجیح میدادم سوال قبلی رو از موضوع اصلیش پرت نکنم تا اگه کسی دیگه اومد بتونه به راحتی به سوال اصلی پاسخ بده.