در کشور ما تمام اختیار یک زن به مرد سپرده میشه. و زنی ازدواج کند برای هر کاری باید از مرد اجازه بگیرد مگر زن عقل نداره و مگر خدا زن یا مرد را با اختیار نیافرید.
مرد به راحتی میتواند بگوید من دلم نمیخواد بروی خانه ی پدر و مادرت و قانون هم با مرد هست و اگر پای خود مرد باشد.می گوید من مردم و از زن نباید اجازه بگیرم
ایا از لحاظ انسانیت درست هست این کار؟
آیا این قانون درسته
آیا درسته زن برای بیرون رفتن و هر کاری از مرد اجازه بگیرد؟
بنظر میرسد از این، بعقیده من، بیعدالتی سیستماتیک عصبانی هستید و البته حق دارید. حقوق زنان به صورت سیستماتیک در کشور ما پایمال میشود متاسفانه و فرصت های رشد ازشان گرفته میشود. بدتر اینکه بجز روابط، قانون نیز از این موضوع حمایت میکند و دست مردان را برای تعیین اختیار بانوان به صورت گسترده ای باز میگذارد.
بهترین کار معاشرت و ازدواج با کسی است که این دغدغه ها را حقیقتا درک کند. در سطح اجتماعی تنها مبارزات زنان میتواند به برابری حقوق و فرصتها منجر شود.
بعضیا مثل تو نشستنو حرص میخورن اما چند سال پیش خانوماییو دیدم که حسابی خودشونو گول زده بودنو فکر میکردن دارن از شرایط استفاده میکنن (که اگه استفاده ای هم باشه ،سواستفاده اس ،بنظرم اگه نشستن تا یه مرد کار کنه وبراشون خرج کنه (حقشونه )،کسی که آزادی میخواد باید فکر همه جاشو بکنه ،نمیشه که همه چیو باهم داشت (حالا بنظرت زنای جامعه ما سواد کافی ندارن یا سواستفاده گرن ؟
من نشستم که حرص بخورم😁 سوالی بود ذهنمو درگیر کرده بود شاید زن ها در دهه های گذشته هم به این موضوع فکر نمیکردن چون در اجتماع نبودن و تحصیلات کمی داشتند امروزه خانوم ها اختیارات بیشتری دارند و وقتی که یک دختری در خانه ی پدرش عادت کرده هم سرکار بره و دانشگاه . مردی میخواد باهاش ازدواج کنه مجبورش کنه توی خونه بشینه چون شوهر اون دختر حساب میشه و دلیل بزرگتر از این نیست.
با گذشت زمان خانوم ها اختیارات بیشتری کسب کردندو برای زندگی خودشون حقه انتخاب دارند و به نظر من مردهای امروزه باید نگاهشون رو تغییر بدهند نباید مثل پدرانشون و پدربزرگشون فکر کنند و بر اساس شرایط روز فکر کنند و حق اختیار رو به خانوم ها بدهند. در این دهه خیلی مزحکانه است که مرد اجازه ندهد زنش برود خانه ی پدرو مادرش و حق دیدن پدرو مادر زنش را بگیرد چون شوهر او است.
در اخر منظور شما از سواستفاده گر چی هست ؟چرا این واژه را برای خانوم ها به کار بردید؟
ممنون میشم نظرتون رو بگید
خیر درست نیست
حالا چی؟
باهاتون موافقم ، فکر نکنم ی زن مستقل با ی همچین مردی ازدواج کنه (ولی بازهم اگه الان متوجه شدین هیچ اشکالی نداره برین دارک وب ،بفروشینش (کلیه ها مغز قلب )خلاصه خونش حلاله /ببینی مثلا پارسال با یه خانم که محقق اسلام بودم صحبت میکردیم راجب (اینکه چرا دیه ی زن مثلا نصف مرده (خانوم گریز میزدن که اگه یه مردی تصادف کنه دیه ی دو برابرش به خانومش میرسع ،ب نفع خانوما میشه که (یه همچین استدلالای مسخره ایی )من میگم این مردم دیوونن فقط از دیوونه هاش فاصله بگیرن (جامعه ی ما بیماره بیمار )
کاملا اشتباهه. جای بحثم نداره. والسلام
چرا موقع ازدواج برای ی زن مهریه در نظر میگیرن و برای مرد هیچ و پوچ؟
چرا در هر شکلی از درگیری در ایران اگر دست مرد به زن بخوره(یک زن غریبه) مرد محکوم هست اما زن به راحتی میتونه هر نوع توهینی به مرد بکنه و دوتام بزنه زیر گوشش؟
چرا در صورت زنا دست مرد رو قطع میکنن و نهایت حکم برای زن ازدواج هست؟
چرا یک زن در طول زندگیش دوبرابر دیه خودش خرج آریش میکنه و مرد رو موظف به تامین میدونه؟
چرا رفتار مرد ها در خصوص منع خانم ها انقدر زیر زره بین رفته در حالی که تجربه من میگه در زندگی مشترک این خانم ها هستند(عموما) که مرد رو از معاشرت با خانواده و دوستان قدیمی و حتی کمک مالی یه خانواده خودش منع میکنند و همون پولو میرن غذا میخرن میدن به سگای ولگرد؟
چرا واقعا؟
بنظرم این اشتباهه که خانما رو پول جنازشون هم بحث میکنن در حالی که بسیاری از دختران و مادران کشور با دید بسیار محدود صرفا دنبال برابری های کاملا بی معنا هستند.
زن اگر حق برابر میخواد باید از درگیری ها تا فضای مریض کاری و خطرات دائمی موجود رو بپذیره. باید بجای یک مهربان و دلسوز و از این مسائل یک ستون باشه، شجاع، ماجراجو و از مسائل واقعا غیر قابل توجیهی از قبیل صرف کردن 20 ساعت زمان در ماه برای خرید پوشاک بگذره
از امثال بالا منظور شخصیت قالب بود
زن اگر معتقد به برابری هست باید قبول کنه جوشکاری اسکلت ساختمان هم میتونه یک شغل باشه براش
زن اگر به برابری اعتقاد داره باید متوجه بشه که یک مرد هم براحتی در هنگام شب در خیابون قدم نمیزنه و فرقش اینه که در موقع لزوم بجای جیغ زدن از خودش دفاع میکنه
هرچند به آزادی معتقدم ولی به نظرتون اگه اینطور نباشه چرا ازدواج میکنن ؟ اصلا ازدواج یعنی قید زدن که من عشقم رو با فلانی قسمت میکنم پس غیر از موارد ضروری مثل سر زدن به پدر و مادر و خرید کردن و کار کردن که قبل از ازدواج طی شده باشه چه چیز دیگه ای برای آزاد بودن هست؟ اگر اینطور باشه که دیگه به نظر من باید قانون ازدواج رو بردارند مهریه هم نباشه و یجور همزیستی باشه که در اون صورت دیگه اسمش ازدواج ( بصورت فعلی)نمیشه . میشه علاقه و همیاری آزادنه مثلا!
خب با این حال چرا مردان تن به ازدواج میدهند؟ یه چیز بهتر و برابر که حقوقشون برابر باشه رو انتخاب کنن
خب اگر زنی با چنین مردی ازدواج کرد یعنی فرض و بر این میذاریم که عقل نداره پس باید برای هر کاری اجازه بگیره
مثل این می مونه که من بگم اصلا این و دوست ندارم بعد برم همون و بگیرم خب . . .
این یک اجبار برای مرد نیست که از مفهوم تن دادن براش استفاده کنیم
موضوع این هست که زن و مرد بصورت پایه باهم تفاوت هایی دارند و همین تفاوت های ایجاب میکنه که حقوق و شرایط متفاوتی برای هرکدام تدارک دیده بشه
اینکه حق محدود سازی زن یا برعکس وجود داشته باشه رو کاملا رد میکنم . این تجاوز به حقوق انسانی یک فرد هست
البته این موضوع دال بر موافقت من با آزادی کامل نیست و محدودیت هایی رو عالم سلامت جامعه میبینم و جایگزینی هم در ذهن من براش وجود نداره چون تمام افراد در یک سطح فرهنگ و شعور نیستند که قرار باشه همه یک عکس العمل مشابه به عمل های یکسان نشون بدن.
محدود شدن زن بعد از ازدواج مربوط به انتخاب خودش هست
شرایط رو اینطور در نظر بگیرید، شما یک مرد موفق هستید، کسب و کار خودتون رو دارید و بلحاظ مالی توانایی لازم رو دارید، ازدواج کردین، صاحب فرزند شدین و …
شما هر روز باید تصمیم های سختی بگیرید و تنها یک تصمیم اشتباه کافیه تا کار و درآمدتون رو از دست بدین و بعد از اون هم همسرتون رو و قطعا فرزندتون هم از شما دور میشه بواسطه حمایت قانونی که در این شرایط از زن برای نگهداری بچه میشه. اگر همسرتون مراعات شمارو نکنه بعد از ورشکستگی کاری دچار ورشکستگی های خانوادگی میشید و این از پرداخت مهریه در شرایطی که لنگ خوراک خودتون هستید شروع میشه!
حالا آیا چنین موضوعی به زن یا بچه یا همکارای شما مربوطه؟ خیر، مسئولیت تمام و کمالش با شماست.
پس مسئولیت چگونگی زندگی بعد یا قبل ازدواج هم ربطی به شرایط و مسائلی از این دست نداره ، کاملا بر میگرده به انتخاب زن یا مرد.
خلاصه کلام، زن ها اگر میخوان به حقوق برابر برسن اول باید خوب فکر بکنند، چرا؟ چون در حقوق برابر زن با یک شرایط زبر تری نسبت به قبل روبرو میشه و باید باهاش کنار بیاد
بعد اگر به این نتیجه رسیدن که با این شرایط مشکلی ندارن باید خودشون تلاش کنند و انتخاب هاشون رو در راستای دستیابی به اهدافشون انجام بدن. همونطور که یک مرد اینکار رو میکنه.
اگر از جایی که هستید راضی نیستید، جایتان را عوض کنید، شما درخت نیستید ( جیم ران)
کسی نمیاد و جایگاه بهتری برای شما فراهم نمیکنه
،کی قانون اساسی رو کامل خونده ؟،جالب اینجاست مردها زن ستیز شدن (فکر میکنن خانم ها دارن ازشون استفاده میکنن و سوارشون شدن و همینطورهم برعکس خانمها هم قیافه ی حق به جانب گرفتن که حق و حقوق ما پایمال میشه ،و در آخر هرکسی به نفع خودش ازین ماجرا استفاده میکنه (زوج هایو دیدم که میگفتن ،با عقدنامه عربی ازدواج کردن توی ایران زندگی میکنن و… اما از زندگیشون راضی و خوشبخت اند_دختری رو دیدم که 4سال پیش یه فرش فروشی رو از چنگ شوهرش دراورده بود (مهریه اش )_ و این بازی ها و سرگرمی مردم (که متاسفانه به نتیجه هم نرسیدن )به نفع خیلی ها بوده،لپ کلامم اینه که با این کاغذ بازی ها خیلی کارها میشه کرد (همینطور که یه خانوم میتونه زندگی یه مردو جهنم کنه یه مرد هم میتونه زندگی خانونشو جهنم کنه (مثلا: بخاطر یه مشکل بین خودشون از قدرتی ک. قانون بهش میده استفاده که و بگه من دلم نمیخواد تو پاتو از خونه بزاری بیرون )،ولی جالب ترینش اینجاست که مغزها ویروسی شدن انگار ،این دلیل نمیشه که چون یه خانم واکنشش به ترس اظطراب و…جیغ کشیدن و اقایون فریاد میزنن ،نتونه جوشکاری کنه ،الان مثلا خیلی کار شاقیه ،اینو قبول دارم که قدرت بدنی خانوم ها بطور طبیعی کمتر از مردهاست(که وقتی به متوسط قد مؤنث های دیگر کشورها نگاه میکنم ،ماجرا بهم میریزه )،قرار نیست حقوقشون کمتر باشه ،خیلی از مذکر ها هم ممکنه به دلایل زیادی توانایی جسمیشونو از دست بدن ،ولی هیچوقت ندیدم حق و حقوقشونو عوض کنن،بعدشم الان عصر مغزه نه جسم،هرچند ایران عقب مونده اس ولی کارهای سنگین توی کشورهای دیگه با ماشین انجام میشه ،مردها هم نشستن و از مغزشون استفاده میکنن ،حالا یه سوال ،رفتار دختر ها با پسرها واقعا فرق داره ؟(متاسفانه من چون خودم رفتار دخترونه ایی در درون خودم نمیبینم ،فکرمیکردم شاید رفتارهای بقیه هم یه جورایی تقلیدو تلقین باشه )نظرشما چیه؟
موضوع نتوانستن نیست
موضوع خواستن و انتخاب کردنه
موضوع این هست که یک فرآیند ممکنه برای آقایون مناسب نباشه و یک فرآیند برای خانم ها
اما برابری موضوع دیگریست
برای مثال خانم ها ریز بین تر و زیبا بین تر هستند، بهتر هست که در طراحی فضا ها، مد و لباس و مسائل این چنینی از توانمندی های خانم ها استفاده بشه
در مقابل مرد برای رفتن روی اسکلت ساختمان و حمل دستگاه جوش و مسائل این چنینی مناسب تر هستند پس بهتر هست در این زمینه از آقایون استفاده کنیم
به نوعی افزایش راندمان
آیا یک مرد ناتوان میتونه بره سر کار؟ چنین آدمی فارق از جنسیت و سن در جامعه ما براحتی نمیتونه رفت و آمد کنه، در حالی که چندین و چند سال در این کشور مشکل کمبود کار و مسائلی از این دست وجود داره یک فرد ناتوان جسمی زندگیش چندین برابر سخت تر از زندگی یک فرد عادی میگذره
از طرف دیگه از دست دادم توان جسمی با ساختار فیزیکی متفاوت که میتونه باعث ضعف یا قدرت بشه ارتباط خاصی نداره.
یک فرد درصورتی که تواناییش رو از دست میده ( فارق از جنسیت) باید مورد حمایت قرار بگیره، این یعنی حقوقی علاوه بر حقوق گذشته بدست بیاره
از طرف دیگه آیا خانم ها بخاطر کمتر بودن قدرت بدنیشون حقوق کمتری در کار دریافت میکنند؟
خیر،
مثالی میزنم، به بازاریاب های یک شرکت پخش میگن شما هر چقدر بفروشید فلان درصد میگیرید و تفاوتی هم در جنسیت وجود نداره. اتفاقا خانم ها در این بخش خیلی خوب هم تونستن فعالیت بکنن.
یا آیا فرد میگه من به منشی زن بیشتر از ماهی 500 هزار تومان نمیدم؟ خیر، فرد میگه من یه منشی میخوام با ماهی 500 هزار تومان، احتمال اینکه یه مرد در چنین کاری فعال بشه و کارش رو هم درست انجام بده خیلی کم هست پس عقل حکم میکنه که در این شرایط از یک خانم استفاده بشه، نهایتا خانم ها هم میتونن قبول نکنن و دسته بندی کلا بین طبقات اجتماعی ایجاد بشه بجای جنسیت.
به همین دلیل هست که میگم خود خانم ها باید تصمیم بگیرن، انتخاب و تلاش کنن و به چیزی میخوان برسن
بله، از نظر من رفتار بین پسر و دختر کاملا متفاوت هست
یک بخش هم اضافه میکنم.
حس جاه طلبی
چیزی که در خصوص کسب و کار و پست و مقام در مردان بسیار قویتر از زنان عمل میکنه و باعث میشه یک حرکت همه گیر در مردان برای بدست آوردن قدرت وجود داشته باشه
اما بسیاری از خانم ها شاید اصلا دوست نداشته باشن مسئول دادگستری، مسئول کلانتری، وزیر کشتی رانی و امثال اینها باشن.
اما اقلیتی در اونها وجود دارند که به این سمت حرکت میکنن و اگر درست از فرصت هاشون استفاده کنن میتونن پیشرفت کنن. این ربط چندانی به جنسیت هم نداره، یک مرد هم برای پیشرفت باید تو زمین بازی درست بازی کنه تا نبازه
جاه طلبی کمتر در خانم ها باعث میشه در کل تعداد بسیار کمتری از اونها در فرآیند ها مهم حضور داشته باشند و از این تعداد کم بعد از ریزش ها و حذف های انجام شده یک تعداد معدود به جایی میرسن که فرصت پیدا میکنن تا خودشون رو معرفی کنند.
فکر میکنم بیشتر بخاطر شرایط فرهنگی جامعه باشه خانوم ها هم مجبورن همچین شغلیو داشته باشن (البته من جای اونها نیستم و تجربه ایی ندارم )اما ی
به شخص جوشکاریو تشخیص میدم ،چون یه جا نشستن واقعا کسل کننده است،(حالا بگذریم که خبر ندارین چه خبره؟ازاونجایی که با اقشار مختلفی سروکار داشتم (اوضاع افتضاح بنظر میرسه )
حرف من این نبود،بحثم اینه که چرا باید دیه ی زن نصف مرد باشه ؟(فقط بخاطر شرایط جسمیش )
گویا تو اجتماع نیستین ،(خیلی جاها به زن ها زور گفته شده )
کاش بقیه هم نظر میدادن ،مخصوصا دختر ها
یه مقدار از بحث خارج شدید
سواله من این بود آیا مردها حق دارند زن را محدود کند و زن برای هر کاری از مرد اجازه بگیره؟
در بحث کار کردن که گفتید برای مثال جوشکاری خوب به نظرمن اینه انسان ها میتوانند هر کاری رو انجام بدهند چه زن چه مرد
من به عنوان که دختر هستم علاقه ای به این جور کارها ندارم
بابت بحث ورشکستگی که وقتی مرد ورشکسته میشه مرد رو ترک میکنه حتی مهریه اش رو میگیرد
از لحاظ قانونی حقه یه ادم هست زندگیش رو بکنه
ولی از لحاظ انسانی و بحث ازدواج این که رن موقع سختی مردش رو ترک میکنه واقعا کار اشتباه و غیره انسانی هست وقتی که انسان ازدواج کرده تعهد کرده که در سختی و خوشی هم کنار هم باشند.