به نظرم برای مدیریت بهتر زباله ها در خانه ها و به طور کلی بهتر عمل کردن سیستم مدیریت پسماند باید چند تا کار کرد.
اول از همه اینو بگم که توی بازدیدی که ما از مرکز فرآورش پسماند آرادکوه (کهریزک) داشتیم، مهمترین مشکلشون رو تفکیک نشدن زباله ها از مبدا میدونستند.
پس مسأله تا حد زیادی مشخص هست: «زباله ها از مبدا تفکیک نمی شوند.»
خوب چیکار میشه کرد که زباله ها از مبدا تفکیک شوند؟
برای چنین کاری هم امکانات فنی لازم هست، هم منابع اقتصادی و هم مشارکت مردم. ولی مهترین بخش قضیه که اگه بهش توجه نشه پروژه شکست میخوره همین بخشی هست که با اجتماع سر و کار داره.
باید توجه داشت که این «تفکیک زباله از مبدا» باید توسط تمام مردمی که در یک شهر یا کشور زندگی میکنند اتفاق بیافته و البته همکاری نهادهای مربوطه هم خیلی مهم هست.
به چنین پروژه هایی که گروه های مختلفی از اجتماع (مردم عادی، نهادهای اجرایی و بنگاه های اقتصادی) در اون دخیل هستند و قبل از اجرا باید آگاه سازی اجتماعی برای اون صورت بگیره پروژه های ترویجی گفته میشه.
اینجا می خوام به بخش اول ماجرا که آگاه سازی مردم هست بپردازم. اینجا میشه به دو تا دلیل برای «تفکیک نشدن زباله از مبدا» توسط مردم اشاره کرد:
1- ندانستن اهمیت موضوع
2- دانستن اهمیت موضوع اما نداشتن انگیزه
(به دلیل اینکه میگن همه این زباله ها تو یه سطل ریخته میشه و کامیون همه اونها رو توی یه مخزن میریزه.)
برای رفع مشکل اول پیشنهادم اینه که شورایاری های محلات با همکاری نهادهایی مثل فرهنگسرا ها و مساجد کلاس هایی و همایش هایی برای آشنایی مردم با این موضوع ترتیب بدن.
برای رفع مشکل دوم (که اگه حل نشه، راهکار اول هم بی فایده میمونه) باید با تغییر برخی مکانیزم های جمع آوری زباله مردم رو متقاعد کرد که واقعا تلاش اونها برای تفکیک زباله ها بی ثمر نمیمونه.
چند پیشنهاد برای رفع مشکل دوم، یعنی جمع آوری زباله به صورت تفکیک شده (که البته باید به همراه هم اتفاق بیفتند):
1- سطل های زباله سر کوچه ها مثل تصویر زیر اونقدر گویا باشند که افراد واقعا متوجه بشن که زباله تر رو کجا و زباله خشک رو کجا بندازن. تبلیغات گسترده در صدا و سیما و روزنامه ها از این اتفاق منعکس بشه.
2- در اوایل طرح، کارمندان مسئول جمع آوری، زباله هایی رو که توی سطل اشتباهی قرار گرفته جا به جا کنند و ماشین های مکانیزه زباله های تر رو جمع کنند و وانت ها زباله های خشک رو. (چون نسبت اونها 70 به 30 هست)
3- بعد از مدتی که آموزش+تغییر مکانیزم ها جا افتاد؛ همچنان آگاه سازی های رسانه ای وجود داشته باشه و کم کم جریمه هایی برای افرادی که به این الگو بی توجه هستند اعمال بشه.
(در انگلستان این کار توسط دوربین های مدار بسته اتفاق میفته.)
4- روی کانکس های بازیافت تبلیغ بشه که زباله های خطرناک رو مثل دارو و باتری و ظروف خالی سم ها و آفت کش ها جمع آوری می کنند و مردم ترغیب بشند که زباله های خطرناکشون رو به این مراکز تحویل بدن.