آیا شما نرد هستید؟

شاید شما هم برچسب نرد بودن خورده باشید یا این برچسب رو به کسی زده باشید. در فرهنگ عام دانشگاهی، به بچه هایی که علایق عجیب و غریب دارن و تا حدی منزوی هستند این برچسب چسبونده میشه.
طبق یک تعریف اصولی تر از سایت بهترین پاسخ به چنین فردی نرد گفته میشه:

  • فردی که به یک حوزه‌ی تخصصی علاقمند است (معمولاً تکنولوژی، برنامه نویسی، مطالعه، ریاضی یا علومی که برای عموم انسان‌ها چندان جذاب نیست).
  • این حوزه را نه فقط به خاطر پول، بلکه برای لذت شخصی دنبال می‌کند و برای آن وقت بسیاری صرف می‌کند.
  • مطالعه و وقت‌گذرانی برای آن حوزه را به تعامل با مردم و ارتباط با آنها و وقت‌گذرانی‌های اجتماعی ترجیح می‌دهد.

آیا کسی به نظر شما نرد بوده؟ اون شخص چه ویژگی هایی داشته؟

12 پسندیده

به نظر خودم پادپرس باز بودن یکی از مصادیق نرد بودنه :smile::sweat_smile:

5 پسندیده

بله من فکر میکنم اَبَر-نرد هستم یعنی ناط نظر نِردها هم نِرد به حساب میام :nerd_face: از این لحاظ به نظر برای مدیریت پادپُرس گزینه خوبی بودم :grin:

5 پسندیده

خب پس یه کم از تفریحات و علایقتون بگید که بیشتر آشنا بشیم با ویژگی های یک ابر-نرد :grin:

4 پسندیده

لاله جان @lolmol شما که زحمت ادیت رو کشیدید، دعوت می کنم به سوال هم جواب بدید :smiling_face_with_three_hearts:

4 پسندیده

خب باید طبق تعریف پیش بریم:

برای من آموزش کودکانه
پ.ن: برای عموم جذاب است یا خیر؟ :thinking:

گویا این مساله هم مورد تایید است. چون پول که توش نداره، در عین حال داریم فعالیت می کنیم و البته لذت میبریم :heart_eyes:

در این مورد هم به وفور دیده شده چنین رفتاری رو از خودم بروز دادم.
پس من هم یک نرد هستم. :sunglasses:

5 پسندیده

خب یه کم از عادت ها و تفریحاتی که فکر می کنید ممکنه به نظر بقیه عجیب باشه بگید.
یکی از نردهای تیپیک که من دیدم این دو تا عادتش برای همه تعجب برانگیز بود:
-تفریحش این بود که ویکیپدیا باز کنه و صفحات تصادفی بخونه و تقریبا هر روز این کارو انجام میداد.
-برای تمرکز صدای جاروبرقی گوش میداد.

3 پسندیده

در ادامه ی تعریف نرد از ویکی‌پدیا هم میشه کمک گرفت:

من میتونم جز نردسانان حساب بشم و نشم:

  • لزومی نمیبینم حتما به وقت گذرونی های اجتماعی بپردازم و ترجیح میدم وقتم رو برای هدفا و رویاهای شخصیم صرف کنم،
  • به بعضی قسمتای علوم مثل کوانتوم علاقه مندم که خب لزوما برا همه جذاب نیست،
  • سرگرمی هایی دارم که هدفشون پول نیست، بلکه لذت هست.

از یه طرف دیگه احساس میکنم با این تعاریف هر کسی میتونه نرد حساب بشه! و خب وقتی همه نرد باشن یعنی هیچ کی نرد نیست :roll_eyes:

8 پسندیده

موافقم که با این تعریف تیتروار خیلی ها ممکنه شاملش بشن. ولی عملا یه سری افراد هستن که اکثرا گیج میشن از اینکه چطوری از این تفریح خاص لذت میبره! یا اون علاقه به علوم خاص به شکل خوره ست.
یه چیزی که اخیرا متوجه شدم و باعث شد که ای سوالو ایجاد کنم این بود که کسانی که میشه برچسب نرد رو بدون شک کردن بهشون چسبوند اکثرا آدم های تنها و درک نشده ای هستند. اما وقتی که شروع می کنی به تفریحاتشون علاقه نشون بدی انگار کم کم شکوفا میشن و شروع می کنن به گفتن اینکه دنیا از چشم اونا چه شکلیه. موردهای خیلی جالبی بین شون دیدم که تحلیل های منحصر به فردی می کنن. نه از جهت عمق تحلیل، از جهت زاویه دید.

6 پسندیده

تجربه شخصیم
من تو دوران لیسانسم به شخصه یه ادم نرد بودم البته به تعریف اطرافیانم. در اون دوران من به تنها چیزی که توجه داشتم درسم بود و اینکه بتونم از دانشگاه گیلان سطح خودم رو بالاتر ببرم. با توجه به مشکلاتی برای کنکور لیسانسم پیش اومده بود سعی میکردم خودم رو ثابت کنم در نتیجه خیلی وقتها به صورت کاملا تک بعدی فقط و فقط به درس دقت میکردم. نمی دونم چقدر تو چهارچوبهایی که بالا تعریف میکنید میگنجه یا نه ولی من کلا تو دوران لیسانسم تو دانشگاه گیلان فقط یکبار رفتم انزلی رو گشتم و کلا هم یکبار رفتم خیابون گلسار که البته باید بگم برده شدم.
الان که فکر میکنم می بینم دنیا از نگاه یه ادم نرد چطوریه. با توجه به اینکه تو زمینه هایی دیگه احساس قدرتی نداشتم سعی میکردم تو دنیایی که قوی بودم بمونم یعنی درسم. و خوب تو اون دنیا به شدت دیکتاتور بودم و همه ادمها رو برحسب میزان سوادشون میسنجیدم. مطمئنا متوجه هستید که با این شرایط سراغ خیلی از موارد جدید نمی رفتم چون میترسیدم ضعیف باشم. این داستان تا سال سوم لیسانسم بود تا اینکه به مرور وارد ابعاد دیگه زندگی شدم. بنابراین اگه بخوام نرد بودن رو از نگاه خودم تعریف کنم میگم کسانیکه تو یه بعدی که قویی هستن خیلی خیلی مستحکم می مونن و به خودشون اجازه نمی دن ابعاد دیگه ای از زندگی مثل تفریحات و کارهایی دیوانه وار رو تجربه کنن.

6 پسندیده

با این تعاریف من یه بچه نرد واقعی بودم :wink: شایدم یه موجود عجیب غریب دیگه ای هستم که هنوز دانشمندا ماهیتش رو کشف نکردن :thinking:
تفاوتهای من از نوزادی شروع شده، شخصا تا حالا نوزادی رو ندیدم که گریه نکنه، شما دیدید؟ به نقل از مادرم و دیگران با تولید اصوات خیلی یواش و کوتاه که شباهتی به گریه و بی قراری نوزاد نداشته مادرم متوجه میشده که مثلا من گرسنه هستم یا مشکل دیگه ای دارم،اینقدر آروم بودم و ابراز وجود نمیکردم که یه بار توی نوزادی منو خونه ی داییم جا میزارن و بعد از چند دقیقه مامان بابام متوجه میشن که منو برنداشتن :smile: و برمیگردن
دوران کودکی و قبل از مدرسه م هم تفاوت خیلی فاحشی با هم سن و سالام ،هم جنسهام و حتی خواهر و برادرم داشت، نوع بازی هایی که برام لذت داشت و سوالات فلسفی که گاهی ساعتها بهش فکر میکردم، یادمه شیش هفت سالم بود یه بار دخترداییم که هم سنم بود ازم پرسید وقتی چند ساعت بازی نمیکنی و ساکتی به چی فکر میکنی؟ و من نمیتونستم براش توضیح بدم که چه سوالی برام پیش اومده. کلا دیوونه ای بودم واسه خودم

البته چون از سن خیلی خیلی کم این وضعیت کاملا مشهود بود و از اونجایی که یه دختر بچه ی خیلی خجالتی بودم ترجیح میدادم معمولا توی جمع مخفی کنم بعضی علایقمو که توجه بقیه جلب نشه و یا احتمالا مسخره نشم :smile:
چیزهایی که بچه های دیگه در مورد نرد بودن گفتن من هم داشتم، مثلا خوره ی کتاب بودن و علاقه عجیب غریب به کشف جزئیات یه مساله بدون اینکه اصلا لازم باشه ،حتی از وقتی دبستان بودم و مسایل خیلی ساده بودن و خب منم همیشه اولین کسی بودم که میتونستم مسائل رو حل کنم در همون سطح ساده ای که بهمون آموزش داده میشد، با اینحال علاقه مند بودم یه مساله ساده رو اینقدر از زوایای مختلف بررسی کنم و بپیچونمش که بیشتر وقتا یه بچه دبستانی تا ساعت دو و سه شب بیدار می موند و خداروشکر که مادرم با روحیه م کاملا آشنا بود و بهم سخت نمیگرفت …

توضیحش خیلی مفصله که این تفاوتها تا الان منو دچار چه چالش هایی کرده
حتی حدود ده، دوازده سال پیش فکرم مشغول شده بود که نکنه من مغزم مردونه ست که با همه ی هم جنسهام متفاوتم. شاید توی یه بخش دیگه ادامه ش رو براتون بنویسم .

4 پسندیده

من نمیدونم نرد حساب میشم یا نه
مطالعه بعضی کتابها رو بیشتر از بعضی از تفریحات دوست دارم ولی تنوع طلب هم هستم و فقط در مطالعه خلاصه نمیشم عاشق بازی و تفریح و هم نشینی و تبادل نظر بین آدمهای منطقی هستم در عین حال اکثر مواقع از جامعه گریزانم

5 پسندیده

من به قولی نرد هستم. چون واقعا یه سری علایق و چیزهایی هست ک واقعا نمیشه بیان کنم و خیلی خیلی عجیب غریبن و بعضی وقتا خندم میگره از این علایق و کارهایی ک میکنم البته بد نیستنا ولی …

4 پسندیده

حالا بعضی هاشو که میشه بیان کن

1 پسندیده

ای بابا یعنی سال سوم به بعد مساله عوض شده بود؟ من حاضرم شهادت بدم که سال چهارم هم شما یک ابر-نرد بودید :sweat_smile:

2 پسندیده

این خیلی نکتۀ ظریفی بود. واقعا افرادی که چنین ویژگی ای دارن از نظر بقیه غیر قابل درک میشن.
با نکته ای که من دربارۀ تنها بودن و درک نشدن گفتم موافقی فاطمه؟ یعنی این حالت برای تو وجود داره؟

6 پسندیده

خرخون شاید واژه مناسبی نباشه اما نرد برام این معنی رو داشت تا به حال. اما دوستان معنیشو برام تغییر دادن. فقط نکته اینه که اگر اینجوری بهش نگاه کنیم هرکسی ممکنه توی هر زمینه ای نرد باشه. البته هستند افرادی که توی این دسته بندی جا نمیگیرن.
به نظرتون این موضوع با ضریب هوشی و IQ ارتباطی داره؟ یا بیشتر به شخصیت و هویت فرد بر میگرده؟

5 پسندیده

من فکر می کنم یه بخشیش یه جور رشد نامتوازن در ابعاد شخصیتیه. مثلا کسی که در زمینه علمی رشد زیادی داشته ولی در روابط اجتماعی نه. یا مهارت جستجوی عمیق در اینترنت یا خوندن کتابهای پیچیده در یک موضوع خاص رو در خودش پرورش داده (یا دیگران پرورش دادن) ولی مهارت استراحت کردن رو نداره.
((میشه یه سوالی مثلا مطرح کرد و نظر پرسید که آیا استراحت و تفریح مهارت هستند؟!))

یه بخش دیگه ش ولی ذائقه متفاوت نسبت به مد جامعه ست. مثلا ممکنه خوندن یه سایت آموزشی که ظاهرا چیز مفرحی نداره برای اکثر جامعه تفریح نباشه (نه اینکه ازش استفاده نکنن ولی به عنوان تفریح استفاده ش نمی کنن) اما برای یه نفر که لذتی در اون کشف کرده این یه تفریحه. این میشه که از نظر بقیه متفاوت و غیر قابل درکه.

3 پسندیده

الهام جان ،من یه جستجوی سریع انجام دادم توی مطالب ولی متوجه نشدم دقیقا منظورت کدوم صحبتت هست؟لطفا بعدا برام دقیقا اون مطلب رو بفرست که متوجه سوالت بشم
البته راستش تنهایی برای من یه انتخابه و چون آدم درونگرایی هستم ازش لذت میبرم ،معدود افرادی هستند که هم صحبتی و وقت گذروندن باهاشون رو به تنهاییم ترجیح میدم. البته نه اینکه آدم منزوی ای باشم به اون شکل. دوستان زیادی هم دارم ولی اولویت هام بر اساس شخصیتم جوری هست که خیلی وقتا ترجیح میدم از یه مهمونی طولانی مدت بتونم در برم به علایق خودم برسم و تمرکز کنم روی کارهایی که دوس دارم. در مورد درک نشدن خب برام عادی شده دیگه، چون از بچگی این مورد رو داشتم سعی کردم خودم رو با دیگران تطبیق بدم تا جایی که خودم و دیگران اذیت نشیم.هیچ وقت تلاش خاصی برای درک شدن نکردم ،بیشتر سعی کردم بقیه که با من متفاوت هستند رو درک کنم تا بتونم انعطاف پذیرتر باشم. همون یکی دو نفری که بجز پدر و مادرم توی زندگیم هستند که درکم میکنند برام همیشه کافی بوده

3 پسندیده

از این لحاظ که من اصلا نرد نیستم :grin:

یکی از علایقم خوندن و کار کردن روی ریاضیات بوده! یکبار توی دوران دانشجویی که از دست همه عصبانی بودم، رفته یک دوره کتابهای پایه‌ی ریاضی رو خریدم، از منطق و نظریه مجموعه‌ها تا جبر و هندسه. سه ماه تابستون کلا روی مرور و مطالعه همینها گذشت!

حالا چرا این سئوالها رو می‍پرسی؟ نکنه زدی توی خط تولید نِرد :grin: شاید هم میخوای نظریه نردشناسی ارائه بدی :thinking:. مشکوک شدم باید کمی محدودیت بزارم روی این تاپیک، به نظر خطرناک میاد :face_with_monocle:

4 پسندیده