یعنی فکر کنیم که هیچ حسی (حواس پنج گانه) وجود نداشته باشد باز هم میتوانیم بگوئیم که عقل موجود است یا خیر؟ حال آنکه حس بدون عقل قابل مشاهده است در حیوانات و انسان های مجنون.
درینصورت جایگاه عقل و حس را مقایسه کنید!
دنباله‌ی موضوع درباره محسوسات، معقولات و معلومات چی میدانید؟
حس شامل یکسری از فعالیت های شیمیایی هست که در مغز اتفاق می افته و همیشه بوده ولی عقل چیزی نیست که از قبل در انسان بوده باشه . عقل یک نوع توانایی هست که فرد باید بدست بیاره.
امکان داره فردی کاملا با احساس باشه و خیلی هم باهوش ولی عقل نداشته باشه. چون عقل یک نوع توانایی هست برای مغز و انسان اگر بتونه پرورشش بده می تونه یکسری از حس هارو معنی کنه یا بوجود بیاره
هوش و احساس همیشه با انسان هستند ولی عقل می تونه روشن یا خاموش باشه مثلا شخصی و می بینیم که تو مسائل استدلالی خیلی خوب استدلال میکنه ولی به موضوعات مذهبی و دینی که میرسه عقل خودش و خاموش می کنه و بر میگرده سراغ احساساتش
تشکر میکنم از پاسخ تان در جایش پاسخ نغزیست ولی فقط همیدنقدر میخواهم پاسخ ارایه کنید که آیا عقل بدون حس میتواند باشد یا خیر؟
فکر نمی کنم عقل بدون حس باشه. چون نوزاد انسان بدون حس از بین میره. چندین بار چندین آزمایش انجام دادند(روم روسیه اسرائیل) روی بچه های نوزاد که این بچه هارو میشه بدون مادر و نوازش مادر بزرگ کرد ولی موفق نشدند و خیلی از این نوزاد ها از بین رفتند.
عالی!
عقل بدون حس ناممکن است یعنی وقتی هیچ حسی در کار نباشد کمال عقل هم ناممکن است چون ابتدا انسان از درک محسوسات است که به درک معقولات میرسد و اولین پایه معرفت هم حس است. گفتگویی خوبی بود ممنون. به امید گفتگو های بیشتر “فرشید”
به نظرم بحث خیلی مسیر بدیهی رو طی کرده. من مسیر برعکس رو بیشتر می‌پسندم. اگر عقل توان اندیشیدن، استدلال و استنتاج باشه، الزامی به وجود حس وجود نداره. مثال خیلی ساده، ریاضیات رو جز معقولات به حساب میاریم یا نه. در پیشرفت و توان ریاضی، حس هیچ نقش نداره.
ولی اگر عقل رو به معنی انطباق حقایق ذهنی (نتایج استدلال و استنتاج) با واقعیتها در نظر بگیریم، اون موقع به طور خودکار سئوال را بی‌معنی کردیم. چون خود به حود الزام وجود حس رو وارد کردیم.
برعکس، حس به معنی ادراک داده‌های ورودی به ذهن، نیازمند سطح اولیه‌ای از استدلال و استنتاج هست که به طور ذاتی در مغز اجرا میشه تا حسی که داریم به معنی و مفهوم تبدیل بشه. بنابراین میتونم نتیجه بگیرم که عقل بودن حس ممکنه، ولی حس بدون عقل بی‌معنی.
همه این حرفها رو میشه از فلسفه به زبان مدرنتر عصب‌شناسی هم بیان کرد. البته کلماتی که در بحثها به کار می‌بریم از منظر علمی، ابهامهای زیادی دارن و دقیقتر شدن اونها میتونه از تعارض مسیر بحث بکاهه.
با تشکر، نظر شما محترم است توجه من بیشتر روی این مبحث است که حس بدون عقل وجود دارد!
نمونه این را شما میتوانید در حیوانات مشاهده فرمایید حیوانات حس شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه و حس دید را دارند حتی بعضی از احساسات را بیشتر از انسان ها دارند ولی شما عقلی در وجود شان مشاهده میکنید یا خیر؟ البته که جواب شما خیر خواهد بود چون حیوانات نمونه بارز از موجودات اند که حس بدون عقل را دارا هستند البته شعور دارند در حد غریزی.
حالا سوال من این بود که شما تصور کنید که انسانی از نگاه حواس پنجگانه معیوب باشد و کاملا از نگاه درک محسوسات عاجز باشد آیا میتواند عقل داشته باشد یا خیر؟ وقتی چشمی برای دیدن، گوشی برای شنیدن، شامه ای برای بوییدن و حس لامسه برای لمس کردن و ذایقه ای برای چشیدن نباشد پس معلومات و آگاهی و داده ها از کدام طریق به معقولات ما میرسند؟ ما تعریف اندیشیدن را سیر صعودی از محسوسات به معقولات و سیر نزولی از معقولات به محسوسات میدانیم خوب بنا بر این وقتی حسی وجود نداشته باشد محسوسات معنی پیدا نمیکنند حس است که محسوس را درک میکند و به معقول راه پیدا میکند. “فرشید”
یه چیزی که میتونیم همینجا تمرین کنیم، دقیق بودن در بحثهاست. بدون دقت در تعریفها، بیشتر به سمت جدل میریم و از بحث ارزشی بیرون نمیاد.
برای اینکار، دعوت میکنم ازتون که دو مفهوم عقل و حس رو به طور کارآمد و قابل تحلیل تعریف کنید. پیشفرضی در بحث هم نداشته باشیم، یعنی واقعا میخوایم بدونیم که آیا عقل و حس رابطه علت و معلولی دارن یا نه؟
نکته مهم: در تعریفتون باید استقلال این دو رو حفظ کنید تا سئوال بامعنی بشه. یعنی این تعریف که عقل به سنجش استنتاج ذهنی با نتایج حسی گفته میشه، از اول سئوال رو بی‌معنی میکنه.
عقل ابتدائی یا پایه عقل در نهاد هر انسانی نهفته است و این دنیا مکانیست تا با آگاهی آنرا تکامل بخشیم
و این تکامل با دریافتهایی که از حواس داریم ممکن میشود.گاهی با عمل گاهی با پرهیز
من از این چیزهایی که شما و دوستمون فرشید گفت خیلی سر در نمیارم،ولی سوالی که برای من ایجاد شد این بود که آیا عقل بدون حواس پنجگانه کاری از دستش برمیاد یا نه؟ و خب به نظرم بدیهی هست،عقل تا زمانی که ورودی نداشته باشه چیزی نمیگه،اصلا چیزی وجود ندارد جز یک سری اصول بدیهی،شاید بشه وجود خودمون رو درک کنیم ولی به صورت کلی عقل بدون حواس پنج گانه،یک چراغ بدون برق هست که جایی رو نمیشه باهاش روشن کرد
ببین انسان بدون جسم یعنی روح
روح فراتر از انسانه چون محدودیت نداره