در هفتهای که گذشت ایران با موجی از اپیدمی کرونا و ترس از فراگیرتر شدن این اپیدمی مواجه بود. در حالی که کشورهایی مثل چین و ایتالیا برای کنترل بهتر شرایط، قرنطینه کردن شهرهای مورد تهاجم این ویروس را در اولویت قرار دادن، مدیران و دولتی های کشور ما، ایران، ترجیح دادن از این تاکتیک استفاده نشه. البته به عنوان دلیل انجام ندادن این کار هم عنوان شد که روشی سنتی و قدیمی است. حالا بماند که هیچ روش جایگزینی ارائه نشد، که به نظر خودم بدترین عیب این قضیه همین ارائه نکردن روش جایگزین بوده.
با در نظر گرفتن شرایط مختلف اقتصادی و اجتماعی، فکر میکنین این تصمیم درستی بود یا غلط؟
برای مشارکت تو این بحث فقط ۴۸ ساعت بعد از آخرین پاسخ فرصت دارین.
کاربرهای معتبر، که نشان پادپُرسی رو دارن، میتونن تو این گفتگو شرکت کنن.
قرنطینه در چین با معنی است. با توجه به شناخت کوچکی که از مردم چین پیدا کردم، مردمی بسیار مطیع هستند و به سلسله مراتب اعتقاد دارند. اروپاییها نسبت به چینیها کمتر مطیع هستند اما همچنان به سلسله مراتب اعتقاد دارند.
ایرانیها نه تنها مطیع نیستند، بلکه کاملا برعکس خواستههای مافوق عمل میکنند. بنابراین، تقریبا مطمئن هستم که اگر قرنطینهای هم وجود میداشت، مردم ایران از آن تبعیت نمیکردند بلکه بیشتر سعی میکردند آن را نقض کنند.
این رفتار نه تنها در مورد قرنطینه بلکه در تمام جنبههای زندگی ما ایرانیها رایج است. ما هرگز حرف مافوق را نمیپذیریم و همیشه فکر میکنیم بهتر از رییس یا کارفرما همه چیز را میفهمیم.
به نظرم یکی از معدود جنبه های خوب این بیماریِ همه گیر، همین بوده که تونسته تا حدی مسئولیتپذیری رو در سطح جامعه بالا ببره.
خُب اگه بخوایم به قضیه از جنبه رفتاری نگاه کنیم، در حالت خیلی ساده انگارانه میتونیم اینطوری هم بگیم که رفتار مردم ایتالیا خیلی به ماها شبیهه(حداقل تا جایی که من از بقیه شنیدم) ولی بازم شرایط قرنطینه در کشورشون به خوبی داره رعایت میشه. من بعید میدونم در مواجهه با مشکلی مثل این بیماری، درصد زیادی از مردم ما به لجبازی رو بیارن. یعنی مثل این میمونه که حالا که دولت و وزارت بهداشت(با اون اس ام اساش ) از مردم میخوان بهداشت فردی رو رعایت کنن، مردم در تقابل اینکار رو انجام ندن یعنی از سر لج وقتی از بیرون میان دستاشون رو نشورن.
ولی چیزی که باعث میشه خودم هم تا حدی با قرنطینه عمومی شدن مخالف باشم اینه که در این صورت اکثر کسب و کارها(چه دولتی و چه خصوصی) باید تعطیل بشن. حالا این رو هم درنظر بگیریم که در پایان سال هستیم و تا همینجاش هم شرایط اقتصادی سختی رو سپری کردیم. به نظرم اگه این اتفاق میوفتاد سال آینده خیلی خیلی سختتر از چیزی میشد که پیش بینیش رو کردیم.
بهترین کار ممکن قرنطینه کردن قم بود که به لطف مسئولان نشد و حالا که تقریبا تمام کشور درگیر هستیم دیگه سودی نداره
و بهتر هست تا حد امکان تو خونه هامون بمونیم
قبل از این اتفاق حتی فکرش رو هم نمیکردم که خونه موندن میتونه چقدر لذت بخش باشه
کاش کلا مدارس رو تعطیل کنند و اجازه بدهند یک آرامش طولانی رو تجربه کنیم
به زودی مشخص میشود که قرنطینه در ایتالیا موفق بوده یا خیر. فعلا که چند مورد بیماری در سایر کشورها از ایتالیا منشا گرفتهاند.
آیا فکر میکنید قم نقطه شروع این بیماری بوده و نه شهر دیگری؟ اول این که ما هنوز از این بابت مطمئن نیستیم. در چین شرایط فرق میکرد به طوری که شهری که منشا بیماری بود، کاملا مشخص بود. چه بسا یکی از شهرهای مرزی نقطه شروع بوده و به دلیل نبود امکانات بهداشتی حتی متوجه آن نشدهایم.
با كليت اين حرف موافقم، فقط تو جزئيات نظر ديگه دارم: قرنطينه تو چين جواب ميده كه اعتماد اوليه اى بين مردم و تصميم گيرها وجود داره، و اين اعتماد از توان مديريتى و قدرت اجرايى تصميم گيرها ناشى شده. ايران فعلا تو مديريت كارهاى ساده تر هم مونده.
ضمن اينكه اينجا قانون براى همه يكى نيست، مثلا فرض كن يه شهر قرنطينه بشه بعد بعضى اهالى اون شهر اجازه خروج داشته باشن. چه جوى ايجاد ميشه؟
تصميم به قرنطينه نكردن با توان اجرايى دست اندر كارها سازگار بود.
همانطور که برخی دوستان گفتند قرنطینه کردن اقدام مفیدی نمیتونست باشه. از طرفی پتانسیل متمرکز و منسجم چین رو نداریم و از طرف دیگه این قضیه قرنطینه کردن ممکن بود به یک قضیه سیاسی و تنش بین مردم و ماموران نظامی _ بهداشتی تبدیل بشه و کرونا در کشور ما سیاسی بشه (که در کشور ما هیچی بدتر از این نیست که یک بحران سیاسی بشه!)
اما در مقابل با تعطیلی سراسری مدارس و دانشگاهها و تعدیل ساعات کاری میتونه جای قرنطینه شدن رو بگیره اگه مردم هم مراعات کنند و رفتوآمدهای بیمورد مثل مسافرت یا تفریح در پارک و تشکیل اجتماعات رو متوقف کنند.
قرنطینه به معنی اجبار هست و نه توصیه، این دو تا رو نباید با هم اشتباه گرفت. در چین هم این اجبار بود که کار رو پیش برد و نه توصیه. در واقع باید به شکل حکومت نظامی بهش نگاه کرد و نه نظارت پلیسی در حالت معمول.
آیا قرنطینه کار درستیه؟ به چه روشی هم مهمه. خود اجبار افراد برای موندن در خونه مشکل نیست. مشکل تامین مایحتاج اولیه به شکلی منظم و بهداشتیه. در واقع این قسمت مهمترین کار و پرهزینهترین قسمت این داستانه. در چین روشهای غیرمستقیم مثل پهباد یا رباتهایی برای تحویل مواد غذایی و بقیه مایحتاج استفاده شده که باعث موفقیت نسبی شده. متاسفانه این اتفاق در کمتر کشوری قابل انجام هست به این معنی که هم هزینه بالایی داره و هم رعایت بهداشت به شکل ارتباطی ممکن نیست.
نکته مهم اینه که در چه ابعادی از اپیدمی قرنیطنه باید شروع بشه؟ اگر در ابتدای کار که هنوز اطلاعات کاملی از میزان شیوع در دسترس نیست این اتفاق بیوفته، امکان اشتباه در شناسایی مراکز خطرناک بسیار بالاست. اگر در شیوع بالا این اتفاق بیوفته، قرنطینه به معنی تعطیلی و خونگی ممکنه برعکس عمل کنه، برای مثال وقتی شیوع در دانشگاه اتفاق افتاده و بالا رفته، تعطیل کردن خود دانشگاه کاری بسیار خطرناکه چون افراد احتمالا آلوده رو راهی خونهها میکنه و خودش منجر به نوعی گسترش میشه. مکان آلوده باید در همونجا قرنطینه بشه و نه اینکه تعطیل بشه.
اگر هزینه قابل تامین باشه، به طور عمومی قرنطینه موثر خواهد بود. این یک واقعیت قابل حساب و کتاب هست چون شیوع به ارتباط بستگی داره و ارتباط وقتی به شدت کاهش پیدا کرد اثر مثبت اتفاق میوفته. ولی برای کاهش ابتلا و تلفات کافی نیست بلکه باید آزمایش خونه به خونه برای شناسایی موارد و جداسازی اتفاق بیوفته که به هیچ وجه در ایران پیش نرفته. بدون جداسازی موارد مبتلا صرفا موارد سالم در معرض خطر قرار میگیرن و امکان ابتلای بسیار زیادی پیدا میکنن.
اینم باید در نظر بگیریم که تصمیمات در کشور ما کاملا عقلایی نیست. بلکه ترکیب احساسی _ آرمانی _ عقلانی است. نهایتا یک سوم تصمیمات ما واقعگرایانه است و این رو در برخی سخنان و مواضع این روزها میشه حس کرد. به همین علت در چنین مواقعی روشنضمیران ما مثل حافظ همیشه ورد لبشان بود که «کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز». امیدمان به باد است. ای باد شرطه! برخیز! ؛ باشد که باز بینیم دیدار آشنا را.
از خوبیهای قرنطینه دوستان نوشتن ولی به بدیهاش دقت کنید. ما درک درستی نداشتیم که منشا ویروس کجا بوده فلذا قرنطینه کردن قم کمک چندانی به مسئله نمیکرد. بعد از ماجرای آبان و هواپیما حاکمیت محتاط شده و سعی کرده کمترین فشار رو به مردم بیاره؛ قرنطینه برخلاف اونچیزی که تصور میشه صورت خوبی نداره. تصورم اینه که مردم همراهی نمیکنن. شاید راه حل بهتر و کمهزینهتر بازرسی خروجیها بود. کاری که از فردا قراره انجام بدن.
درسته و بحث اینه که دولت ایران توانایی قرنطینه کردن رو نداره. چه از لحاظ منابع و امکانات در دسترس و تکنولوژی و چه از لحاظ حرف شنوی افراد زیردست و زبردست خودش و مهارت های مدیریتی.
به نظرم میرسه که دولت ایران اتفاقا انتخاب های هوشمندانه ای در این روزها داشته که نشون میده جامعه و مردم ایران رو خوب میشناسه و با کم و کاستی های خودش هم آشناس! مثال ساده ش قرنطینه نکردن شهرهایی مثل قم و رشت و یا اعلام تعطیلی مدارس به شکل موقت دو-سه روزه.
اتفاقا من فکر میکنم باید شرایط فوق العاده و چیزی شبیه حکومت نظامی به مدت محدود اعلام میشد و از نظر توان اجرا، به نظر من قابلیتش رو داشتیم! (تصور کنین اگه مسئله امنیتی پیش اومده بود…)
برعکس من فکر میکنم اعلام شرایط فوق العاده به هیچ وجه به کنترل این مشکل کمکی نمیکرد که برعکس باعث هرج و مرج میشد. به نظرم نباید یادمون بره که در حال حاضر اعتماد بین حکومت و ملت تا حد زیادی مخدوش شده(خودش رو در انتخابات نشون داد) و در کنارش عدم شفافیت و صداقتی که الان هم باهاش مواجهیم بیشتر باعث میشد شرایط حادتر بشه. بعید میدونم صرفا با امید داشتن میتونستیم این مشکل رو کنترل کنیم و بیشتر از امید به هوشمندی، با توجه به منابع و محدودیتها، نیاز داریم.
در عین حال اعلام شرایط فوق العاده واسه وقتیه که حداقل دولت در ارزیابی مشکل پیش رو، به جزییات مختلف یه حداقل بینش داشته باشه. برعکس در کشور ما هیچ وقت مشخص نشد و احتمالا نمیشه که بیماری از کجا وارد شده و در مراحل اول پخشش تا کجاها پیش رفته. اگه دولت روزهای اول شروع ماجرا قم رو قرنطینه میکرد بعدش باید گیلان، اراک، تهران رو هم قرنطینه میکرد و چون کم کم براش شفاف میشد که بیماری در اکثر نقاط کشور پخش شده دیگه قرنطینه معنایی پیدا نمیکرد. در واقع حدس میزنم که از همون ابتدا خود متولیای این مسئله هم به این مشکل پی بردن که بیماری در نقاط زیادی از کشور پخش شده.
اتفاقاً به نظرم دولت لزوماً هوشمند برخورد نکرد، که اگه میخواست هوشمند باشه حداقل مسئلهی بروز به موقع و مناسب رو بهتر در دستور کارش قرار میداد. مثلاً با دیالوگی که آقای حریرچی به کار برد و عنوان کرد که قرنطینه کار بیهوده ایه، و در کنارش هیچ راه حل دیگه ای رو ارائه نداد، باعث شد این آتش بیشتر گُر بگیره. در حالی که میتونست خیلی سربسته و کلی عنوان کنه این موضوع رو. یا وقتی که رییس جمهور خیلی سعی کرد خونسرد و بیتفاوت نشون بده، در حالی که مشخص بود هفته های سختتری رو در پیش داریم، کار فوق العاده اشتباهی بود. در عرض دو روز وزیر بهداشت خلاف صحبت ایشون میگه هفته ی سختی رو در پیش داریم. که این نشون میده چقدر در ساختار دولت ناهماهنگی وجود داره. در نهایت اینکه مدیریت بی حساب و کتاب دولت رو بذاریم به حساب هوشمندیش به نظر من کاملا اشتباهه.