وجدان کاری از سالها قبل به گوشم خورده، مثلاً پدرم از کارخانه برمیگشت و میگفت همکارانش بسیار وقت هدر میدهند و کار نمیکنند، و خودش بسیار کاری بود و . . .
من هم فرزند همان پدر پرکار و کمالگرا، در سازمانی کار میکنم که معیارهای سنجش کم کاری و پرکاری یا بهتر بگم درستکاری اش را قبول ندارم، به من نیاموختهاند و بر من خوب نظارت نکردهاند و نمیکنند و با معیارهای خودم آنقدر کار هست برای انجام دادن که تمام شبانه روزم را پر کند و باز کاری بر زمین بماند!!!
حالا هم که کرونا آمده و نوع کار عوض شده ولی همچنان حد و مرزش معلوم نیست!
مثلا من امسال که فیلم کمتر میسازم و بیشتر پخش زنده در شاد داریم، وقت بیشتری برای خودم میماند ولی باز به خیلی از کارهایی که لازم است انجام بدهم نمیرسم . . . ارزشها و نظم شخصی هم مهم است اما باز حس میکنم باید چیزهایی باشد که من نمی دانم، و دیگران بلندند و انجام میدهند تا کارخوب و با کیفیت و به اندازه و به موقع انجام دهند . . .
خودم را گاهی با همکار پرکارم مقایسه میکنم و کمی عذاب وجدان میگیرم! باز میبینم او هم میگوید: که
نمیرسد!
نمیرسیم مثلا بازخورد مناسب و به موقع به دانشآموزان بدهیم!
خیلی خوب میشد با اولیا هم تا حدی مرتبط بودیم …
بیشتر و بهتر پیگیر بچههای بی انگیزه میشدیم …
فرصت تعامل و تبادل تجربه با همکاران در بستر مناسب خودش رو داشتیم
مطالعه و جستجو کنیم برای بازدهی بیشتر
بر اساس توان و شرایط شخصی چطور کار کنیم که زیاده روی یا کم کاری نشود؟ و عذاب وجدان نگیریم؟
ساعات کاری تعیین شده توسط شرکتها و سازمان یک ایده خوب است و کمک کننده، ولی مثلا معلمها که حتی در حالت غیر کرونا تعطیلاتشان بیشتر است، هم میشود با این ایده پیش بروند؟!
یا اگر میگویید بر اساس نیاز، نیاز مخاطب ما که تمامی ندارد!
نیاز شخصی؟؟؟ خب اینجا ممکن است گاهی آدم خودش را را فریب بدهد یا مقایسه نامناسب بکند!
چگونه بین میزان کار کیفی و زندگی سالم، تعادل رضایت بخشی ایجاد کنیم؟
راستی، از اینکه کار، آنقدر زیاد برای پدرم مهم بود هم راضی نیستم! چون از نیازهای دیگر خودش و خانواده باز میماند. من با پدرم فرق دارم، صفحاتی از کتاب در ستایش بطالت را که @yousef معرفی کرده بود را هم دیدهام . . .تازه یوسف تعبیر جالبی از وجدان و عذاب وجدان داره.
آیا حاضریم با بازدهی بالا و با وجدان کاری بالا کار کنیم؟ این هزینه سنگینی است که بعید میدانم تعداد زیادی از ایرانیها (از جمله خودم) حاضر به پذیرفتنش باشند.
بله به نظرم معیار مشخص برای اندازهگیری وجود دارد. اولیهترین معیار رعایت کردن ساعتهای کاری است. توجه کنید که هر چیزی که در راستای کار باشد را در نظر بگیرید مثلا حتی زمانی که به کار فکر میکنید (مثلا فکر میکنید که چه سوالهایی به دانشآموزان بدهید).
بنابراین تعداد ساعتهای کاریتان را در روز و در هفته یادداشت کنید و به نظرم حرفهای است که کمتر یا بیشتر از زمانی که در قرارداد کاریتان وجود دارد کار نکنید. فکر کنم برای یک شغل تمام وقت این زمان به طور متوسط روزانه ۸ ساعت و یا هفتهای ۴۰ الی ۴۴ ساعت باشد.
بین کار و زندگی تفکیک قائل شوید
حفظ تعادل در زندگی برای سلامت جسم و روح خیلی مهم است. سلامت شما روی کیفیت کارتان هم تاثیر میگذارد. بنابراین از نظر وجدانی و اخلاقی باید به زندگی غیر کاری خودتان احترام بگذارید. بیش از اندازهای که باید کار نکنید و اگر وقت اضافهای دارید آن را صرف کار کردن نکنید.
وجدان کاری لزوما زیاد کار کردن نیست
سعی کنید بازدهی خودتان را بالا ببرید به جای این که زیاد کار کنید. متاسفانه من در ایران خیلیها را میشناسم که روزانه بیشتر از ۸ ساعت و گاهی حتی تا ۱۴ ساعت کار میکنند. متاسفانه چنین شکل کار کردن پایدار نیست و زیاد دوام نمیآورد. از طرفی کار بیش از حد احتمال خطا را بالا میبرد و به بازدهی نهایی آسیب میزند.
نقاط عطف کارتان را مشخص کنید
یکی دیگر از معیارها برای این که بفهمیم کارمان را درست انجام میدهیم یا نه این است که نقاط عطف کارمان و انتظاراتمان از آینده را مشخص کنیم. مثلا این که سه ماه بعد میخواهیم به چه چیزی برسیم؟ هفته بعد چه طور؟
در این صورت میتوانیم ببینیم تا چه حد به اهدافی که برای یک سال یا سه ماه آینده در نظر داریم رسیدهایم. این مشخص کردن مسیر از بینظمیهای احتمالی پیشگیری میکند.
گمان میکنم
بهتر هست مقداری از وقت غیر کاری رو به تنظیم بازدهی و برنامه ریزی برای چگونگی پیشرفت خود و بقیه که به نوعی با کار شما مرتبط اند اختصاص بدید و این رو اجتناب ناپذیر میدونم. حتی شده یک دقیقه هم قبل از کار اصلی براش برنامه بچینید.
نیازی که تعریف شده برای کار مهم هست . میتونید یک صفحه اینترنتی یا صندوق سوالات بذارید و جواب اونها رو در فضای مجازی یا حقیقی بصورت فیلم،عکس ،صوت و… توضیح بدید تا دچار عذاب وجدان نشید.