آیا میشه جنگ افروزی به هر اسمی رو پایان داد؟

جنگ و کشتار انسانها به دلایل مختلف، یکی از وحشتناکترین مسائلی‌ست که جامعه بشری در ادوار مختلف با آن روبرو بوده و احتمالا خواهد بود. دلایل جنگ‌افروزی تفاوتهای بنیادی با هم دارند، از تعارض بر سر منابع تا تفاوتهای ایدئولوژیک. آیا می‌توان به طور اساسی به جنگ‌افروزی به هر دلیلی و با هر بهانه‌ای پایان داد؟ یا این مسئله در ذات بشر و جوامع بشری نهفته‌ست؟

7 پسندیده

من نظر کارل گوستاو یونگ رو در این مورد میگم البته کمی با تغییر
انسان در صورتی می تونه جلوی جنگ افروزی رو بگیره که جنبه های مختلف شخصیت رو سرکوب نکنه
شاید بشه گفت نتیجه جنگ جهانی دوم له کردن غرور ملت آلمان بود
خونین ترین جنگ ها رو مسیحی ها داشتند که به جنگ های صلیبی معروف بود و جنگ های ادیان دیگه!

دلیلش هم خیلی مهمه
انسان در درون مقداری خوی حیوانی داره چه بخواد چه نخواد تعالیم مسیحی این بخش از شخصیت رو سرکوب می کنه و بهش اجازه رشد نمیده.
اگر خوی حیوانی انسان رو سرکوب کنیم و بهش اجازه رشد ندیم این بخش از شخصیت ما در تاریکی قوی و قویتر میشه و در نهایت مثل یک عقده انقدر قوی میشه که انسان و در بر میگیره و چون رشد نکرده به بدترین حالت آشکار میشه و عصیان میکنه و ملت هارو به خون و خون ریزی و کشت و کشتار می کشونه.

ما باید به این بخش از وجود خودمون اجازه حضور بدیم و سرکوبش نکنیم چون انسان هر چیزی رو سرکوب کنه اون چیز بالاخره یکجایی با قدرت بیشتر به صورت رشد نکرده طغیان می کنه و وجود آدمی رو میگیره

4 پسندیده

خیر . به نظر میرسد جنگ یک فرآیند جدا نشدنی از تمدن بشری است و صلح یک استراحت کوتاه میان دو جنگ است به این دلیل که جنگ صرفا خرابی و تاریکی نیست . جنگ از دیدگاه سیاستمداران اتفاق بدی نیست ، جنگ میتواند به رشد اقتصادی کمک کند و چرخ بسیاری از کارخانه‌ها را با سرعت بیشتری بچرخاند ، جنگ باعث افزایش رشد علمی پیرامون صنعتِ نظامی میشود که بعدها ممکن است در صنایع دیگر مورد استفاده قرار گیرند (مثل موشک) و …

با وجود این همه تضاد منافع اقتصادی و سیاسی گمان نمیکنم وارد دورانی شویم که جنگ افروزی به پایان برسد .

البته دو ایده به نظر میرسد که از نظر تحقق گاهی غیرممکن جلوه میکند :

۱. تمامی کشورها ، تمامی سلاح‌های نظامی را نابود کنند یا اینکه حداقل سلاح‌های سنگین از بین برود.

۲. تمامی کشورهای جهان منحل شده و تحت یک کنفدراسیون سراسری و یک حکومت فدرال جهانی به نام زمین قرار گیرند تا تضاد منافع بین ملتها از بین برود زیرا ملتها از بین رفته اند و تنها یک ملت وجود دارد !!

5 پسندیده

ممکنه. امانوئل کانت طرحی در مورد صلح جهانی داره که دو موردی که امیرعلی @Amirali مطرح کرد رو شاملش میشه ؛ به طور خلاصه:

1- انحلال ارتشهای جهان.
2- جمهوری شدن کشورهای جهان (جمهور به تعبیر کانت).
3- ابطال هرگونه توافق صلحی که با نیت جنگ بسته شده باشد.
4- عدم دخالت در سیاست کشورهای دیگر.
5- عدم تعدی به مرزهای سرزمینی یک کشور (اشغال ، الحاق ، تشویق تجزیه‌طلبی و …).
6- تشکیل کنفدراسیون جهانی با کشورهایی که سیستم جمهوری دارند به منظور اداره جهان.

مثلا نهادی مانند سازمان ملل تا حدی برپایه برخی از همین اصول است ولی حداقل به عقیده کانت تا زمانی که تمامی مفاد اجرایی نشود ، خبری از صلح جهانی و جهانی باثبات نیست.

4 پسندیده

موانع اجرایی شدن این مفاد چی هستند؟
چه تغییراتی باید اتفاق بیوفته تا بشه به رسیدن به دنیای متمدن امیدوار بود، الان هیچ نشانه ای از امید هست؟
نوشته های بازگشت به برجام رو که میخوندم، این سوال به ذهنم اومد آیا کشوری نیست که دنبال تقویت نیروی دفاعی نظامی نباشه و خیالش راحت باشه که قوی هست و خواهد بود؟ خواستم سوال بپرسم ولی قبلش واژه صلح رو در پادپرس جستجو کردم و به اینجا رسیدم و فهمیدم که ذهنیتم احمقانه نیست که سلاح ها و ارتش ها برچیده شوند، اما زمانش نرسیده، پس می پرسم که چرا و چگونه و کی؟

4 پسندیده

هیچ وقت
چون حرص و طمع و برتری جویی وخودخواهی نوع بشر حد و مرزی نداره

3 پسندیده

در تاریخ معاصر جالبه که اکثریت مطلق نهادها و سازمانهای بین‌المللی و همکاری محور پس از جنگ ویرانگر جهانی دوم شکل گرفتند. حتی جنگ جهانی اول نتوانست ریشه جامعه ملل را قوی کند و باید جنگی گسترده‌تر شکل میگرفت.

با این حال دوباره اکنون می‌بینیم که ملی‌گرایی در شکل افراطی ، تخریب اتحادیه اروپا ، برگزیت «اول بریتانیا» ، انزواگرایی «اول امریکا» و امثال اینها دوباره داره مطرح میشه. در کنار نبردهای مرسوم ابرقدرتها.

احتمالا باید جنگ جهانی سوم با ویرانگری خیلی شدید رقم بخوره به طوری که به هیچ وجه از اذهان بشر پاک نشه و سرآغازی باشه برای دورانی صلح آمیز و پایدار!!

2 پسندیده

منظورتون اینه که این جنگهای بزرگ قدرت طلبها رو برای مدتی ادب که نه ساکت می کنه و می نشونه سر جاشون، یا بشر آسیب دیده، بیشتر و بهتر و عمیق تر لزوم تلاش برای صلح رو درک میکنه؟!

2 پسندیده

هر دو مورد. هم به حاکمان و قدرتها نشون میده جنگ اون فتح الفتوح آسانی که گمان میکردند نیست و هم مردم را از آن (گاها) شادی‌ها و هیجانات و شور ملیگرایانه قبل و ابتدای جنگ تهی میکند. نسل جنگ‌دیده ، صلح‌طلب میشه. اما خب به مرور زمان خاطرات جنگ فراموش میشه و نسلهای بعدی (چه حاکمان چه مردمان) ممکنه دوباره هوس هیجان و شور جنگ به سرشون بزنه. مثلا اروپایی‌ها به فاصله زمانی کمی دوبار درگیر جنگ با هم شدند. 1914-1918 و 1939-1945. اما الان با اطمینان بالایی میشه گفت که ملل اروپایی دیگه هوس جنگ با هم رو نخواهند داشت.

مثل همون ضرب‌المثله که آدم تا سرش به سنگ نخوره عبرت نمیگیره. هرچند که این امید همیشه بود که انسانها با خرد و تفکر به این نتیجه برسند که با میل و اشتیاق جنگ و ستیز رو فراموش کنند و دنبال ارتش و سلاح و بمب نباشند و با همکاری صلح رو برقرار کنند. شاید تا تحقق چنین وضعیتی زمان زیادی مونده باشه و شاید قبلش یه جنگ جهانی دیگه نیاز باشه!!

3 پسندیده

سلام
انسان همیشه با امید زندست، امید اینکه یک روز خوش بیاد و دیگه جنگ و فقر و قتل و خونریزی از جامعه بشری باروبندیلشو ببنده و بره ولی این اتفاق هیچ وقت نمیفته و همش تقصیر بخش مرکزی مغز انسان یعنی مغز خزنده هست. ولی بیاین امیدوار باشیم که یه روز خوش بدون جنگ برای بشریت بیاد.

2 پسندیده