آیا میشه مهاجرت معکوس برای تهران ایجاد کرد؟

قبل از اینکه به امکان پذیری سوال بالا بپردازیم بهتره یه مقدار در مورد اعداد و ارقام و دلایل مهاجرت به تهران بیشتر بدونیم.

– طبق اطلاعات منتشرشده توسط سایت اطلس تهران، تهران با جذب 31% از جمعیت مهاجر کشور، اولین کانون جذب مهاجرین هست.

– استان هایی که بیشترین مهاجرین رو به سمت «شهر تهران» گسیل می کنند به ترتیب کاهشی استان های مرکزی (21.9%)، تهران (7.15%)، اصفهان (5.7%) و آذربایجان شرقی (5.4%) هستند.

– عمده ترین دلایل مهاجرت به تهران 1) پیروی از خانواده و 2) جستجوی کار و تحصیل بیان شده.
که در مورد 1 به نظر میرسه انگیزه والدینی که فرزندان خودشون رو هم به تهران آوردن جستجوی کار بوده.

– افزايش جمعيت تهران از سال 1318 تا 1335 خصوصاَ تحت تأثير پيآمدهای سوء ناشی از جنگ دوم جهاني بر اقتصاد كشور و نابودي و ورشكستگي اقتصاد روستاها، تعداد قابل توجهي از جمعيت روستاها را به مناطق شهری به ويژه تهران جذب مي‏ نمود.

– حدود 59% مهاجرت ها به تهران از مناطق شهری صورت می گیره.

با چه راه های خلاقانه ای میشه مردم استان های مختلف رو ترغیب کرد که در استان خودشون به کار و فعالیت مشغول بشن؟ از اونجا که در مراکز شهری سایر استان ها زیرساخت ها وجود داره امکان ایجاد کسب و کار هم فراهم هست.

1 پسندیده

بدون شک میشه مهاجرت معکوس ایجاد کرد. اما همونطور که سیاستمدارها اراده‌ای برای حفظ محیط زیست از خودشون نشان ندادن، این مسئله هم جزو اولویت‌هاشون نیست.

فعلا هر عملی که من می‌بینم در راستای افزایش مهاجرت به تهرانه:

  • ایجاد قطار تندرو بین تهران و قزوین (مهاجرت روزانه را افزایش می‌دهد)
  • انبوه سازی در تهران به خصوص در غرب تهران (به ساخت و سازهای دیوانه‌وار اطراف دریاچه چیتگر دقت کنید)
  • دادن مجوز ساخت برج‌های بلند
  • ارایه خدمات بهتر به شهروندان تهرانی

در مورد این آخریه می‌خوام یه کم با جزییات منظورم رو بیان کنم. من از کودکی در تهران بزرگ شده‌ام. نزدیک به چهار سال هم در زنجان زندگی کرده‌ام. کرمانشاه هم زادگاه من بوده و بنابراین به این شهر هم زیاد سفر کرده‌ام. جدا از همه امکاناتی که در تهران هست (آموزشی، فرهنگی، شغل، زندگی شهری) و در شهرستان نیست چند نکته خیلی برام عجیب بود:

  • قیمت میوه در تهران از شهرستان‌هایی مثل زنجان و کرمانشاه پایین‌تر است. این رو به وضوح در زنجان دیدم در حالی که انتظار داشتم این مسئله کاملا برعکس باشه.
  • پولی که خانواده من در تهران بابت مصرف گاز و برق می‌دهند تقریبا ده برابر کمتر از پولی است که سایر اقوام در کرمانشاه می‌دهند (پدر بزرگ من فقط یه بخاری گازی داره و خونه‌اش کوچکتر از خونه ما در تهران است).
  • بیمارستان تخصصی قلب (آیت الله موسوی) در زنجان آمبولانس ندارد. (متاسفانه این رو زمانی فهمیدیم که یکی از هم‌دانشگاهی‌ها دچار ایست قلبی شد و آمبولانس بعد از بیست دقیقه رسید. در نتیجه دوست عزیزمان دچار مرگ مغزی شد.)

پرسش

۱. خریدن دو آمبولانس و استخدام چند نفر مگه چه قدر هزینه داره؟
هزینه ساخت سردر دانشگاه علوم پزشکی زنجان (که خیلی هم زشت و بدقواره است) دو میلیارد تومان بوده.

۲. چرا شهرهای بزرگ ما حمل و نقل عمومی ندارند؟ (مترو خیلی بلند پروازانه است، حداقل اتوبوس)

۳. چرا در استان کرمانشاه به فکر ساخت مونوریل افتادن در حالی که این شهر هنوز حمل و نقل اتوبوسی هم نداره؟

پرسش مهم‌تر

با توجه به انفعال سیاستمدارها، چه کاری از شهروندان در راستای ایجاد تعادل بین شهرها بر میاد؟

1 پسندیده

اگر قیمت کالاها و خدمات در تهران کمتر هست احتمالا دو دلیل میتونه داشته باشه:

1- یا شهر تهران یارانه جداگانه ای برای رفاه بیشتر شهروندانش میگیره (ولی من بعید میدونم چونکه هزینه کلی زندگی در تهران بسیار بالاتر از شهرهای دیگه هست. خرج متوسط یه خانواده چهار نفری در تهران حدود 3 میلیون در ماه هست.)
*البته ممکنه در زمینه انرژی که گفتید یه مقدار تهران با شهرهای دیگه فرق کنه.

2- یا هزینه تمام شده برخی کالاها و خدمات در تهران کمتر از بقیه جاها باشه.

اما همه اون نشانه هایی که گفتید در مورد مشوق های مهاجرت به تهران نگران کننده هست.
در هر دوره سقف جمعیتی مشخصی (با توجه منابع اقتصادی و طبیعی در دسترس) برای تهران تعیین میشه اما بر مبنای خبر “ظرف جمعیتی تهران لبریز شد”، همونطور که شما اشاره کردی بر مبنای ساختمان های داخل تهران، جمعیت کنونی تهران از سقف ظرفیت آن در سال 1405 گذشته است. تهران بر مبنای خدمات شهری و منابع آب کنونی اش، می تواند پذیرای 9.1 میلیون نفر باشد.

اما در مورد پرسشی که گفتید با توجه به بی تفاوتی سیاست مدارها چه میشه کرد؟
به نظرم یه مقدار ناشی از انفعال مردم هم هست. من خودم به شخصه در انتخابات شاید به گروه مشخصی رأی بدم و صرفا خوشحال باشم که اکثریت کرسی ها مجلس در دست گروه مورد نظر من هست اما بعد از اون ما مردم کمتر مطالبات خیلی مهممون رو به نماینده ها تحمیل می کنیم. آیا میشه با کمترین هزینه مطالبات شهروندی خودمون رو با نماینده هامون در میون بذاریم؟

من برعکس این رو انتظار دارم. استان زنجان یکی از بزرگترین تولید کننده‌های میوه است و انتظار میره که میوه اونجا ارزونتر باشه. یا مثلا بخش زیادی از بنزین تهران در پتروشیمی شازند تولید میشه اما قیمت بنزین در تهران با اراک فرقی نداره. در مورد پول برق و گاز واقعا ایده‌ای ندارم.

شاید قیمت ارزان بودن میوه در تهران به خاطر بازار رقابتی و حجم بالای عرضه باشه.

به نظرم همین که در انتخابات بین گزینه‌های موجود بهترین‌ها را انتخاب کنیم خودش کار خیلی مهمیه. بقیه‌اش رو باید به نماینده‌ها و احزاب بسپاریم. متاسفانه من هنوز سیاست‌مداری ندیدم که حداقل در شعار نگران محیط زیست یا مسئله مهاجرت باشه. در این شرایط سعی می‌کنم فقط با حرف زدن اطرافیانم رو از فاجعه‌ای (بی آبی) که در انتظارمونه آگاه کنم. زمانی که تعداد آدم‌های آگاه به یه حدی برسه روند تغییرات شروع میشه.

البته آگاهی به تنهایی کافی نیست. یه آدم فعال کسیه که علاوه بر آگاهی از خود گذشتگی هم داره. بدون از خودگذشتگی و فداکاری نمیشه به محیط زیست کمک کرد چون کسی بابت کاری که می‌کنید به شما پاداشی نمیده.

پرسش

دکتر یوسف ثبوتی، محمدرضا خواجه‌پور و محمدتقی توسلی مرکزی علمی در زنجان ایجاد کردند که به نظرم در ایران بی نظیره و در سطح جهانی حرفی برای گفتن داره. خیلی از دانشجوهای این مرکز غیربومی هستند و شاید این یه مثال از مهاجرت معکوس باشه. آیا شما کسی رو می‌شناسید که تا همین جا به مهاجرت معکوس کمک کرده باشه؟

البته آزادی سیاسی در ایران کمه ولی ما هم به اندازه ای که هنوز جا داره از نماینده هامون مطالبه نمی کنیم.

** تاسیس دانشگاه کار بزرگی هست اما انتقاداتی هم به پروفسور ثبوتی وجود داره که اینجا جای بیانش نیست. شاید لازم باشه مستقیما به خودشون گفته بشه و جواب خودشون شنیده بشه.

نمیدونم اسمش رو بشه گذاشت فداکاری یا نه. ولی به نظرم اگه هر شهروندی طبق اصول و قواعدی زندگی و رفتار بکنه که به حقوق زمین و دیگر شهروندان احترام بذاره - رفتاری که لزوما توسط بقیه انجام نمیشه و شاید حتی مورد تمسخر و بی تفاوتی قرار بگیره - می تونه سهم خودش رو در ارتقای سطح سلامت فردی و اجتماعی و زیست محیطی ایفا کرده باشه. و این رفتارها به مرور باید الگو و همه گیر بشه. همیشه باید کسانی باشند که علم دار و سرلشکر بعضی حرکت های مثبت باشند. و خوشبختانه این جور افراد و این حرکت ها داره کم و بیش در کشور ما ظهور میکنه. اما نمیدونم که قدرت کنار زدن الگوی رایج رو داشته باشه یا نه؟! و اینکه چقدر زمان لازم باشه تا این گذار اتفاق بیافته.

1 پسندیده