چقدر به این جمله معتقدید که شما هم در روز، لحظات مختلفی رو صرف فروش چیزی میکنین؟ اون چیز شامل چی میشه؟ و در این فروشها چقدر موفقین؟
دنبالهی موضوع برای فروش موفق چه عبارت ها و دیالوگهایی رو میشه بهتر مطرح کرد؟
چقدر به این جمله معتقدید که شما هم در روز، لحظات مختلفی رو صرف فروش چیزی میکنین؟ اون چیز شامل چی میشه؟ و در این فروشها چقدر موفقین؟
دنبالهی موضوع برای فروش موفق چه عبارت ها و دیالوگهایی رو میشه بهتر مطرح کرد؟
بله گران قیمت ترین چیزی که میفروشیم عمر وقت و زمانی است که در اختیار داریم.حضرت سعدی در حکایتی زیبا به این موضوع میپردازد:
ز عهد پدر یادم آید همی / که باران رحمت بر او هر دمی
که در خردیم لوح و دفتر خرید / برایم یکی خاتم زر خرید
بدر کرد ناگه یکی مشتری / به خرمائی از دستم انگشتری
چو نشناسد انگشتری طفل خرد / به شیرینی از وی توانند برد.
حضرت داستان کودکی خود را تعریف میکند تا به این بیت برسد که باید آنرا با طلا نوشت.
تو هم قیمت عمر نشناختی / که در عیش شیرین برانداختی
حضرت مولانا هم انسان را از درک قیمت عمری را که به رایگان به دست آورده عاجز میداند .
داد حق عمری که هر روزی از او / کس نداند قیمت آنرا جز او
گاهی وقت ها واسه راضی كردن بقيه به خوردن غذا، مجبوريم ويزيتشون (ويزيت فروش) كنيم.
گاهی واسه توجيه كاری كه ميكنيم ناچار ميشيم ويزيتشون كنيم.
گاهی واسه راضی كردن يه دوست، برای همراهی توی برنامه پياده روی يا پلن ورزشی،
ما در روز هزارابان بار ديگران رو ويزيت ميكنيم.
هميشه هم اصول قانونی ويزيت رو رعايت ميكنيم: