از چه مسیری میشه به بهتر شدن کیفیت کالاهای داخلی کمک کرد؟

دنباله‌ی موضوع چرا باید کالای ایرانی بخریم؟:

در دنباله این موضوع که چرا باید کالای ایرانی بخریم؟، میشه به این هم فکر کرد، که از چه مسیری در جامعه، در محیط پادپرس و در هر جای مرتبطی، میتونیم به بهبود کیفیت کالای داخلی کمک کنیم. این به خودی خود، توان رقابتی لازم برای جذب مشتری را فراهم میاره و به طور غیرمستقیم باعث میشه دیگه به حالتی مثل التماس یا فلسفه برای اجبار به خرید کالای داخلی نیوفتیم.

تجربه‌ای در این مورد دارید که شامل موارد موفق، عوامل بازدارنده و مانعهای اساسی و حتی قانونی باشه، میتونه به دید درست در مورد وضعیت این بحث در صنعت و بازار کمک کنه.

روشهای پیشنهادی میتونه شامل: تبلیغ موثر و واقع بینانه، ارزیابی درست وضعیت کالا در برابر رقبای خارجی، ارزیابی درست تکنولوژی تولید که در بسیاری موارد دلیل ناکارآمدی سیستم تولید در رقابت هست، ارزیابی راههای بازاریابی درست برای کاهش هزینه و تمرکز هزینه صرفه‌جوئی شده در نقاط موثرتر، و چیزهائی از این قبیل باشه.

3 پسندیده

موارد موفق: تجربه‌های موفق خیلی زیادی از خرید کالای ایرانی داشته‌ام. در طرف مقابل تجربه‌های تلخ زیادی از خرید برندهای معروف خارجی هم داشته‌ام.

عوامل بازدارنده: خواندن نقدها همیشه مفید بوده است. خوشبختانه فضای نقد نویسی بر روی یک محصول در ایران در حال شکل‌گیری است و امروزه در مورد خیلی از کالاهای اساسی نقد وجود دارد. اما هنوز تعداد نقدهای بی‌طرف خیلی کم است. برای نمونه اخیرا نقدهایی بر یک ماشین لباس‌شویی داخلی می‌خواندم که خیل دقیق، موشکافانه و منصفانه بود.

فکر می‌کنم خواندن و نوشتن نقدها یکی از موثرترین راه‌های کمک به بهتر شدن کیفیت کالاهای داخلی است. این نقدها در وهله اول نقص‌های محصول را به تولید کننده گوشزد می‌کند و در عین حال به خریدار کمک می‌کند که از بین چند گزینه یکی را انتخاب کند.

1 پسندیده

یه برنامه هست به اسم پایش که از شبکه 1 پخش میشه و به نظر من خیلی خوب و حرفه ای داره به این موضوع می پردازه. و از نقاط قوتش صریح و بی پرده بودنشون هست.
من فرصت نشده همه قسمت ها رو بببینم ولی یه توصیف کلی این برنامه که شامل دو بخش پایش کسب و کار و پایش شفافیت هست اینطوره که برای مثال با دریافت شکایت از کسب و کارهایی که در بخشی از کارشون مثلا فرآیند صعب العبور گرفتن مجوز و تعطیل شدن کسب و کار به دلایل مختلف و… ،ضمن انتشار ویدئویی از صاحب شکایت، مساله رو به صورت برخط و زنده از مسئولین نهادهای مرتبط پیگیری میکنه. بعضا برخی مسئولین وعده میدن، باز سر موعد باهاشون تماس گرفته میشه و … یه سری مدال به مسیولین خوش قول میدن و … اخیرا مسابقه جوان موفق سال رو به راه انداختن که به کسب و کار های نوپا خیلی کمک فکری و انگیزشی میده و … خیلی کارها و موضوعات خلاقانه از این دست رو دنبال میکنن

شاید بشه از تیم پایش به عنوان یه بستر استفاده کرد و پیشنهادات ساختاری یا سوژه ای رو که مثلا از خروجی پادپرس تهیه میشه به عنوان یک سری پروپوزال به اونها مطرح کرد.

5 پسندیده

برای روشن شدن بحث، بیایم نگاه کنیم به خودمون بیشتر. یکی از هدفهامون رسیدن به خرد جمعی برای تحلیل و ارزیابی مسائل هست. این خرد جمعی چه کمکی میتونه بکنه به این مسیر؟ چقدر میتونیم بیطرفانه و با نگاه بلندمدت راهی شفاف، عملی و با قابلیت اجرا در بیرون ارائه بدیم؟

2 پسندیده

بحث کمی کلی است. کمی بحث را بیشتر باز می‌کنید. برای مثال منظورتان از مسیر در این جمله برای من روشن نیست:

شما دنبال چه جور راه حلی هستید؟ راه‌حلی خارج از فرایند تولید؟

1 پسندیده

مثل یه مسئله باز بهش نگاه کنید. هر تکه‌ای از پازل میتونه مهم باشه و مهمتر از اون جامع‌نگری و نگاه سیستمی هست. توی اول موضوع هم هست مسیرهای ذهنی میتونه قبل از تولید، توی مسیر تولید، بعد از تولید برای فروش، بعد از فروش با چیزی مثل گارانتی یا خدمات پس از فروش باشه.

1 پسندیده

یک مسئله مهم حتی با فرض کیفیت خوب و قابل قبول، همونطور که در پست قبلی مطرح شد، قیمت های غیرمنطقی است. باید پرسید که چرا این قیمت ها اینقدر بالاست؟!
قیمت یک دست (سه عدد) میز عسلی چوبی کوچک در خیابان جمهوری، یک میلیون و صد هزار تومان، در حالیکه قیمت تلوزیون سامسونگ یک میلیون و چهارصد هزار تومان است. اولی هزینه های حمل از کشور کره جنوبی، تعرفه، مالیات، عوارض گمرکی، سود شرکت وارد کننده و … رو نداشته اما دومی داشته، ضمن اینکه مواد اولیه و مزد ساختشون هم خیلی ارزان تر از تلوزیون سامسونگ هستند. تنها نکته ای که وجود داره اینه که این کالا وارد نمی شه، و به همین دلیل قیمت داخلی اش سر به فلک می زنه. این سئوال رو باید کسی باشه جواب بده و مردم باید جواب بخواهند.

به نظر من «بیشتر دانستن» در مورد کالایی که می خوایم بخریم، می تونه در بلند مدت کیفیت بازار رو تنظیم کنه. یعنی افزایش آگاهی عمومی. یعنی اینکه بدونیم وسیله یا دستگاهی که داریم می خریم،

  • از چه قطعاتی توش استفاده شده،
  • این قطعات کجا و توسط چه شرکت هایی تولید شدن،
  • راجع به رزومه شرکت تولیدکننده کالای نهایی بدونیم (چه نوع بیزینسی دارند. >> کمک به اعتماد سازی) ،
  • راجع به قیمت واقعی قطعات داخلی اطلاعات کسب کنیم،
  • از تجربه دیگران از استفاده از اون کالا آگاه بشیم.

به نظرم همه این ها نیاز به یک فضای تعاملی در این زمینه دارند، و ایده خیلی خوبی برای ساخت یک وبسایت نقد امروز مطرح شد که می تونه این فضای تعاملی رو ایجاد کنه.

پ.ن. در قدیم و هنوز هم، این فضای تعاملی بصورت سنتی بین مردم وجود داشته و داره. من یادم می آد که دور و برم هرکسی می خواست لوازم منزل یا کالای پرهزینه ای (که ایجاب می کنه در خرید دقت کنیم) بخره، از اقوام و دوست و آشناهایی که قبلاً این وسیله رو خریدند و استفاده کردند، سئوال می کردند و بعد تصمیم می گرفتند. مثلاً در مقیاس بزرگ برای خرید جهیزیه این اتفاق می افتاد. و البته فکر می کنم این نوع تحقیق های فرد به فرد، دقیق ترین و صادقانه ترین نوع باشن.

5 پسندیده

این مسیر خیلی خوبه و کمک میکنه به این سئوال که

منظورم از سئوال، بیشتر از نقد بود. نقد قطعا صدای جامعه در برابر مسائل هست و همیشه ارزشمند. ولی عمیقتر از نقد میخوایم باشیم.

تجربه: دلیل تفاوت قیمت، در خیلی از موارد به تکنولوژی ساخت برمیگرده. بسیاری از صنایع ایران، در خیلی موارد در دهه 50 شمسی وارد شدن و صنایع عمده بعد از اون هیچ تلاشی برای پیشرفت تکنولوژی نداشتن و نتونستن به دلایل سیاسی از خارج هم ارتقا پیدا کنن. به نظرم واضحه که رقابت‌پذیر نیستن و حتی کیفیت بسیار پائینی برای عصر ما دارن.

ولی مشاهده خودم از کار دانشگاهی رو بیان میکنم. توی قسمت اپتیک دانشگاه ما، یه زمانی کار مشترکی با خودروسازهای داخلی انجام میشد که بسیار مهم بود (شاید مجاز به بیانش نباشم به طور جزئی). ولی بی‌توجهی اساتید به خواسته معقول صنعت برای نتیجه عملی و اصرار بر معیارهای خودخوانده، باعث شد این مسیر همکاری کاملا بسته بشه. به عنوان یه دانشگاهی (تقریبا سابق) این رو میگم که به قول معروف، یه سوزن که به صنعت و تولید میزنم یه جوالدوز هم به خودم و همکاران بزنم.
به نظرم همین قسمت، میتونه همین‌جا رشد کنه از دیدگاه دقیق، علمی و کاربردی. منظورم این شکل از مسیر بود که نقشی عملی در راه‌حل بلندمدت توی ذهنها بیاد تا به جای فشار برای خرید و روشهای این شکلی قابل ارائه باشن.

4 پسندیده

برای ساده سازی می تونم مساله رو این طور تقسیم بندی کنم؛

عنوان: مسیر “بهتر” شدن تولید در ایران

  • بررسی و تصحیح قوانین روی کاغذ در زمینه تولید و کسب و کار، نظارت بر تولید و … :point_left: فراهم شدن زمین بازی
  • بازیگر 1: تولید کننده؛ ارائه ی راهکار عملی به تولید کننده برای تولید و بازاریابی بهتر
  • بازیگر 2: خریدار؛ ارائه ی راهکار عملی به خریدار برای ارزیابی محصول و تشخیص خوب از بد
  • بازیگر3: شبکه توزیع؛ ارائه ی راهکار عملی به توزیع کننده برای توزیع هدفمندتر و موثرتر

فکر می کنم در حالت کمینه، همین 4 مولفه برای راه اندازی فضای تولید مناسب، کافی باشه اما از اون جایی که عملی شدن هر راهکار و اطلاع رسانی اون نیاز به اهرم داره پس اضافه می کنم:

  • بازیگر4: رسانه؛ برای اعمال فشار بر قانون گذاران و مجریان قانون جهت تصحیح امور، اطلاع رسانی و ایجاد ارتباط بین سایر بازیگر ها
1 پسندیده

من هم با @Ali_Shakeri موافقم که نوشتن نقد یکی از موثرترین راه‌های کمک به کیفیت سرویس‌های داخلی هست، و یه نکته رو میخوام به این راهکار اضافه کنم:

به جای تمرکز و مانور دادن روی کالاهای ایرانی،‌ بیایم روی خدمات مربوط به این کالاها و یا خدمات ایرانی مانور بدیم. به سه دلیلِ تقریبا مشابه ولی با بیان متفاوت:

  1. اینکه چرخ گوشت ایرانی پارس خزر بیشتر از چرخ گوشت آلمانی بوش بیشتر صدا میده، شاید توسط بعضی امکانات و زیرساخت‌های فنی کنترل میشه که در دسترس تولیدکنندگان ایرانی نیست. ولی اینکه خدمات پیش و یا پس از فروش پارس خزر به چه سبکی ارائه میشه، کاملا در دست تولید کننده ها و سلیقه و طرز فکر ایشون هست.

  2. تولیدکننده‌ای که از صرفِ رانت استفاده کرده برای بالا اوردن اسمش و نه توانایی‌ها و منش کارکنانش، مسلما در ارائه ی خدمات هم ضعف خواهد داشت و به راحتی شناسایی میشه.

  3. اصلا کالا یه چیز (شیء) هست، در حالی که خدمات روحِ کسب و کار رو بروز میده. و به نظرم کسب و کاری که روحش سالم باشه، در صورت حمایت مناسب، میتونه آهسته‌ و پیوسته جسمش رو هم به سلامت برسونه. در حالی که عکسش صادق نیست.


تجربه

من امروز مهمانِ رسانه‌ی اکوسیستم بودم؛ رسانه‌ي نسبتا نوپایی برای پوشش اخبار استارتاپ‌ها. به دلیل یه ناهماهنگی، میزبان حدود نیم ساعتی دیرتر رسیدن سرِ قرار. ولی اولا با پوششِ خوبِ همکار ایشون، من چندان متوجه این دیر رسیدن نشدم و مشغول گپ و گفت بودم تا ایشون برسن.

دوما، میزبان در انتهای قرار، دیر رسیدنشون رو خیلی مسئولانه پذیرفتن و برای جبرانش با هزینه‌ی شخصی و نه شرکتی، برام اسنپ گرفتن! به هیچ وجه انتظارش رو نداشتم، و این سطح از مسئولیت‌پذیری رو تا الان حتی تو شرکت‌ها و سازمان‌های حرفه‌ای هم ندیده بودم.

این دو مورد از حرکتِ رسانه‌ی اکوسیستم، نمونه‌ای از خدمات و تجربه‌ی خوب هست که ارزش معرفی داره، ولی کجا میتونم معرفیش کنم؟

2 پسندیده

این قطعا به عنوان بخشی از شناسائی درست و حتی درک درست از میزان کیفیت لازم هست. ولی مسیر فکر کردن و بحث میتونه توی مسیرهای مختلف باشه. به همین خاطر مسیر کیفیت کالا و کیفیت خدمات، میتونن در مقیاس زمانی اثرگذاری متفاوت باشن و در کنار هم مطرح بشن.

در بحث تولید داخلی چندتا نکته هست که قابل انکار نیست و برای قیاس اهمیت این دو جنبه خدمات یا کالا استفاده بشه.

  • بحث امنیت تکنولوژیک. جدا از اینکه چه اتفاقی باعث تحریم بشه، ولی تجربیات غم‌انگیزش میتونه درسهای خوبی داشته باشه. اینکه کشوری در این حد ضعف تکنولوژی داره، با هیچ معیاری قابل قبول نیست. منظور این نیست که همه چیز در حد عالی و کلاس جهانی ساخته بشه، بیشتر منظور اینه در موارد لزوم امکان پشتیبانی از تکنولوژی‌های حیاتی در کشور وجود داشته باشه. این اگر با دیدگاه معقول و معتدلی در جریان باشه، به اشتغالزائی و گردش سرمایه کمک میکنه.

توی تولیدات داخلی و بومی من حسم بیشتر اینکه کیفیت کالا میتونه مهمتر باشه. خدمات میتونه به طریقی جانبی و حتی در ساختار خودجوش به وجود بیاد. اگر که مشتری به اندازه کافی نیاز به خدمات داشته باشه، زمینه برای ارائه این مسئله به عنوان کسب و کار هست. حرفم اینه که نقد میتونه به انتخاب کمک کنه، ولی زمینه رقابت در تولید اگر که وجود نداشته باشه (امکان بالا بردن کیفیت از طریق سیستم موجود)، این رقابت، یا بازار رو تک محصولی میکنه یا به رقابت منفی منجر میشه، مثلا استفاده از رانت برای حذف رقیب بهتر یا پاپوش درست کردن.

  • برای اینکه قسمتی از حرفم پوشش داده بشه، میخوام نگاه کنیم به دانشگاه اولیه ایران. همزمان با ورود تکنولوژی، اکثرا دانشگاههای صنعتی ساخته شدن، دلیل هم واقعگرائی بوده. الان حتی همین تولید داخلی، هر روز به سمت فرسوده شدن تکنولوژی، کاهش کیفیت، و بالاجبار افزایش قیمت نهائی و حتی هدر دادن منابع خام در فرآیند فرسوده تولید میره.

حرفم این نیست که لزوما مسیر گذشته تکرار بشه. اتفاقا مسیر تولید و علم اونقدر از هم جدا شدن، که برگرداندن هر دوتاشون به مسیر معقول، بسیار بیشتر از دوباره ساختن مسیر با دیدگاهی مدرن، انرژی و هزینه میبره. در این آشفتگی، فرصتهای بسیار عظیمی هست که میتونه دیده بشه، مورد تحلیل واقع بینانه قرار بگیره.

منظورتون اینه‌که این قیمت ها واقعی هستن؟ قیمت تمام شده به اضافه سود منطقی؟

این در رقابت خیلی مهمه و اتفاقاً به نظرم در ایران خدمات پس از فروش نسبتاً خوب هستن، شاید رایگان نباشن. تجربه ای که خودم دارم از نماینده های انحصاری دستگاه های صنعتی وارداتی در ایران، این بود که خدمات پس از فروش شرکت ها تعیین کننده برندگان رقابت بود.
(در مورد محصولات دیگه اگر این درست نیست لطفاً اصلاح کنید.)
در مورد کالاهای داخلی، کاملاً موافقم که خدمات پس از فروش، می تونه بتدریج به کیفیت تولید کمک کنه. اما با توجه به اینکه بیشتر محصولات ما وارداته، ارائه خدمات خوب هم در نهایت منجر به فروش بهتر و بیشتر، و شاید ارتقائ کیفیت کالای وارداتی می شه. و این چطوری می تونه به تولید داخلی کمک کنه؟

1 پسندیده

ارائه ی خدمات خوب منجر به یادگیری خدمتگزاری و همین طور آشنایی با طراحی مناسب خدمت میشه. به نظرم میرسه برای خیلی از تولیداتمون فروش بالاتر از مشتری قرار داره. برای افزایش فروش شما تبلیغ میکنی، و برای افزایش رضایت مشتری، کیفیت خدمات و محصولاتت رو ارتقا میدی.

تولیدی که نمیتونه ارتباط با مشتری‌هاش رو حفظ و مدیریت کنه، چطور میخواد صدای مشتری‌ها رو برای مشکلات برندش بشنوه؟ و یا وقتی نمیتونه با مشتری (اصلی‌ترین جز کسب و کار) ارتباط برقرار کنه، چطور قراره برای بهبود کیفیت کارش با دانشگاهی ارتباط برقرار کنه؟


پ.ن. در وصف اهمیت خدمات: من مشتری رستوران‌هایی که خدمت خوب ارائه میدن ولی غذای خاصی ندارن، میشم. ولی مشتری رستورانی که بهترین غذا رو ارائه میده ولی برخورد متناسبی نداره نمیشم. شاید انتخاب شما متفاوت باشه.

منظورم از خدمت خوب، برخورد مناسب خدمه‌ی رستوران، چیدمان فضای رستوران، سرویس مورد استفاده و … هست که همه از سلیقه و طبع کارکنان رستوران ناشی میشه و نه مثلا ابزار و اجزایی که برای پخت و پز در دسترس داره.

2 پسندیده

مثال جالبیه. میشه تا حدی ازش استفاده کرد تا به حد میانگینی رسید. من هم کاملا برام اهمیت داره برخورد مناسب، حتی توی خرید از مغازه هم این رو در نظر دارم. ولی این برخورد میتونه تفاوت نسبتا کمی رو رفع کنه. این رو به این صورت بگیم شاید بهتره که اگر کمیت “خدمات” و “کیفیت” قابل اندازه‌گیری باشن، ترکیبی از اینها با وزن مناسب، در دیدگاه میتونه موثر باشه. مثالی که شاید برخورد کرده باشیم همه: به آژانس رنگ میزنید، ماشینی که براتون میفرستن، پیکان باشه یا مثلا سمند، تفاوت بسیاری داره در کیفیت مسافرت باهاش. برخورد خوب راننده فکر نمیکنم این تفاوت رو بتونه جبران کنه!

به طور فردی قطعا مسیر نقد خدمات هست که از طریق ما قابل اجرا میتونه باشه. ولی اگر دیدگاه توجه به کیفیت کاملا از ذهنمون پاک بشه، به نظرم توی فرصتهائی که پیش میاد، مثلا وقتی آدمها جمع میشن تا فعالیت انجام بدن و کار کنن، همیشه میرن سراغ چیزهای خدماتی و نه پایه‌هائی که اگر جا بیوفته میتونه خواهان زیادی داشته باشه.

برخلاف خیلیها، همونجوری که در مثال دانشگاه گفتم، من موافقم که اگر پتانسیل پیشرفت وجود داشته، خیلی از تولیدکننده‌ها اصلا مشکلی ندارن با پرداخت هزینه پیشرفت. ولی سیستم در جائی بسیار حساس که باید این پتانسیل برای تولیدکننده فراهم باشه، منقطع شده.

2 پسندیده

تعداد جواب ها زیاد بود و همش رو مطالعه نکردم فعلا

شاید در پادپرس بشه امکان بررسی محصولات ایرانی رو فراهم کرد تا حداقل محتوا برای این محصولات تولید بشه
روی پادپرس طرح و پیشنهاد جمع کرد و به بهانه همین بحث از مدیران تولید ، بازاریابی و … شرکت مورد بررسی دعوت کرد تا با شرکت بحث رو به مسیر دقیقتری راهنمایی کنند

این یکی از راه هایی هست که پادپرس میتواند به افزایش کیفیت تولیدات داخلی و ترغیب خریداران و همینطور غنی سازی محتوای وابسته کمک بکند.

1 پسندیده