به دردشون میخوره
مواردی که اشاره کردید عالی بود چون آقا هم هستید و
بهتر می دونید تو دنیای آقایون چه خبره مطمئنا بیشتر
به درد خانم ها می خوره سپاس از شما @anon44367529
آیا کسی مسئول تامین رفاه کسی دیگره؟ یا هردو نفر مسئول تامین رفاه زندگی هستند؟
راجع به اصل سوال: چطوری بفهمی کسی که باهاش دوست هستی تو رو برای ازدواج دوست داره؟ خب لازمه ش اینه که ازش بپرسی. ازدواج موضوعی نیست که بخوای به زبون نشانه و ایما و اشاره بسپریش.
راجع به سوال اصلی: چطوری جسارت لازم برای طرح سوالت رو پیدا کنی؛ سناریوهای زیر رو برای خودت تجسم کن شاید کمی به شفاف شدن ذهنت کمک کنه:
-
فرض کن چیزی از قصدت رو بروز ندی که دچار ناامیدی نشی و در ضمن غرورت هم زیر پا نذاری، تو بدترین حالت چه اتفاقی ممکنه بیفته؟
-
فرض کن قصدت برای ازدواج رو مطرح کنی، تو بدترین حالت چه اتفاقی ممکنه بیفته؟
-
فرض کن قصدت رو برای ازدواج مطرح کنی و طرف مقابلت هم موافق ازدواج باشه، تو بدترین حالت چه اتفاقی ممکنه بیفته؟
ممنون از توجه تون.
ان شاءالله که مفید واقع بشن.
حقیقتش بنده ارشد روانشناسی دارم. حق باشماست قطعاً تجربیات و اشتراکات جنسیتی هم، تو نظرات دخیل می شوند. لذا نظراتم می تونه آمیزه ای از علم و تجربه باشه.
درود برشما
باسلام و عرض ادب
بحث تامین رفاه که تو مطلب بهش اشاره شد، موضوعی بود که پسرا ممکنه تو طفره رفتن هاشون گریزی به این مطلب بزنند، لذا در پاسخ مطلب آقا پسری که ممکنه بهانه بیاره که باید پول دربیارم و … تا بتونم رفاه و آسایش تون رو تامین بکنم، میشه با همون جمله خودش پاسخ رد رو بهش داد…
راجع به بحث تامین رفاه، بی شک زن و مرد مکمل هم هستند یا به قول قرآن، مثل لباس برای هم هستند. و ویژگی لباس چیه؟
اینکه عیب ها رو می پوشونه، به آدمی وقار و شخصیت میده، زیبایی می بخشه، دوری از لباس مایه رسوایی ست، لذا درکنار هم بودن و باهم بودن می تونه بسیار مفید باشه، لباس آدم رو از سرما مصون نگه می داره، امنیت و آرامش میده به انسان و … همه موارد فوق زمانی شکل می گیره که در کنار هم بودنه، برقرار باشه، وگرنه یکی از دیگری بخواد دوری بکنه و تنهاش بذاره، تعادل به هم می خوره و بعد از مدتی عشق به نفرت تبدیل میشه.
لذا زن و مرد باید تو یک زندگی مشترک، مثل یک شریک اقدام بکنند. چون بحث زندگی مشترک هست، پس شراکت هر دو طرف در رفع امورات، ضروری هستش.
ممنون از توجه تون.
درود برشما
نظر شما @Jalal_Razavi كاملا منطقيه اما مساله اصلي اينه كه قانون از زني كه مشاركت مي كنه متاسفانه حمايت نمي كنه
قوانين ما در خصوص نكاح(ازدواج) اصلا با شيوه زندگي امروز سازگار نيست و برخي آقايون قانونگذار هنوز نمي خوان بپذيرند كه بايد تكوني به خودمون بديم هنوز مثل ١٥٠٠ سال پيش فكر مي كنن شوربختانه فلسفه حقوق رو كه برقراري عدالت و نظم اجتماعيه فراموش كردند
درسته ! ولی اگر قوانین قدیمی نکاح به هم به خوره ، و مثلا ازدواج آزاد جایگزین بشه زنان هم باید از مهریه و نفقه دست بکشن و هم چنین بار تکفل الزاما فقط به دوش مرد نباشه و در آخر این که از طلاق گرفتن غم عالم روی سر هر دو نباید خراب بشه یه چیز عادیه !
شما قبول دارید که زن و مرد از نظر ظاهر و شکل فیزیکی باهم متفاوتند، درسته؟
بنظر شما این تفاوت جسمی، ناشی از چیست؟
همین تفاوتهای ظاهری هست که باعث ایجاد نیازها و تفاوت در برطرف کردن اونها میشه.
به طور مثال
امروزه علم پی برده که ساختار مغز در زنان و مردان باهم تفاوت داره!
این تفاوت، علت خیلی از رفتارها رو در زنان و مردان توجیه میکنه!
مثلا در زنان، اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راستِ مغز وجود داره کـه باعث میشه مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان داشته باشند.
ولی در مردان، ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود دارد که باعث میشه دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری فضایی باشند!
نیمکره چپ، مربوط به منطق و نیمکره راست مربوط به احساسات و عواطف هست.
در زنان ارتباط بین این دو نیمکره بیشتر از مردان هست، به همین دلیل خانمها راحتتر میتونن احساساتشون رو نشون بدن،
درحالیکه آقایون (باوجود اینکه مثل خانمها ممکن است دچار استرس شوند یا بخواهند گریه کنند) معمولا احساساتشان را مخفی میکنند!
بخاطر همینه که همیشه میگن «خانمها مثل مداد میمونن و میشه کوچیک شدنشون رو رفته رفته دید، ولی آقایون مثل خودکار میمونن، یهو جوهرشون تموم میشه و از پیشمون میرن😔»
درباره خواستگاری و ابراز عشق هم همین بس که
در قانون خلقت، مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده،
و بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است، و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنها است.
برای مرد قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود، و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و باز جواب رد بشنود. تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند.
اما برای زن که میخواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه و فطرت نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.
به عقیده «ویلیام جیمز» فیلسوف معروف آمریکایی:
«حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند. زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند»