میدونم تا حد امکان باید از ادمای موذی و ریاکار و البته باهوش دوری کرد، ولی خب گاهی سر و کارت بهشون میخوره، مثلا سر کار. با چنین افرادی چطور باید مواجه شد؟
مخصوصا اگه فروتنی یکی از ارزشهاتون باشه، و چون معمولا چنین افرادی اصلا چیزی از جنس فروتنی حالی شون نیست، چی کار میشه کرد؟
من اصلا طاقت و توان رویارویی با این گونه افراد را ندارم یعنی اگر در مقابل این گونه افراد سکوت هم باشم مطمئن هستم که صدای سکوتم گوش فلک را کر خواهد کرد، به یک دلیلی از این افراد دوری میکنم خودم را از سر راه ایشان دور میکنم تا مواجه نشوم، خوب گاهی که مواجه میشوم آرام هستم ولی کوشش میکنم به زودترین فرصت امکان خودم را از ایشان دور کنم.
اين جور آدم هاي سمي متاسفانه همه جا هستن
من به خاطر يكي از همين آدم ها مسير زندگيم رو عوض كردم، شايد اگه الان به گذشته برگردم، به حاي اين همه جدي گرفتن اون طرف تو صورتش بهش پوزخند ميزدم و ميگفتم تهش كه چي؟؟؟
ولي اون زمان اين كار رو نكردم و كلي ماجرا واسم پيش اومد
الانم از شما ميخوام به اين فكر كني كه چقدر لازمه جديش بگيري؟؟؟ اصلا چقدر جدي هست؟؟
ارزشش رو داره كه واكنش نشون بدي؟؟ يا اينكه بايد تو صورتش پوزخند بزني و تو دلت يه آهنگ شاد استاد سندي رو زمزمه كني
يعني حضور و وجودت با حضور يه مگس تو هوا واسم فرقي نميكنه
راهکار خوبیه، و این رو بیشتر از دوری از افراد و یا سر به هوایی میپسندم. البته روی انتخاب آهنگ باید کمی بیشتر فکر کنم
باهاتون موافقم که این افراد رو هر چی بیشتر جدی بگیریم، مهمتر میشن! به نظرم میرسه این وسط تنها کاری که باید بکنم اینه که برای مدتی هر لحظه به خودم تاکید کنم که الان تعامل با این فرد حتی در اولویت هزارم هم نمیگنجه؛ تا وقتی این به یه عادت برام تبدیل شه.
من هر روز از اینجور آدمها میبینم و بخاطر کار مجبورم باهاشون ارتباط داشته باشم. رفتارش هر روز زننده تر میشه.
سعی میکنم اهمیت ندم اما گاهی میرن رو نرو آدم
نه، موذی و ریاکار بودن به معنی باهوش بودن نیست. سه تا صفت داره طرف مقابلم: «موذی، باهوش/یا هوشمند، و ریاکار».
باهوش یا هوشمند: هوش ارتباطی منظورمه و نه هوش ریاضی
ریاکار: پشتت زیرآبت رو میزنه، جلوت لبخند میزنه.
موذی: حضورش مثل همه سایر جانداران موذی، آزاردهنده س. یعنی هدف از حضورش شر رسوندن به تو هست و یا منافع مشترکی برای حضور هر دو طرف در یک جا در دسترس نیست. مثل مگس یا موش!
الان که این توضیحات رو نوشتم دیدم استراتژی بیتوجهی، پوزخند، دوری، و سربه هوایی هیچ کدوم مناسب نیست.
شما اگه به موش تو خونهتون بی توجه باشین چی میشه؟!
اگه تو صورت موش پوزخند بزنین و تو دلتون یه آهنگ شاد استاد سندی رو بخونین، چی میشه؟
اگه از موش دوری کنین، آیا تضمینی هست که موش هم از شما دوری کنه؟
بعد از مدتی موش زاد و ولد میکنه و از یه روزی به بعد دیگه اونجا جا و خونهی شما نیست!
به نظرم میرسه این استراتژی موثرترین استراتژی در مواجهه با چنین فردی هست:
شما نگفتید که کجا این اتفاق میوفته تا جواب های بهتری بگیرید. استراتژی های فردی رو پرسیدید و افراد با توجه به تجربه اشون پاسخ دادن.
به شخصه تا به حال برای من پیش نیومده این موضوع چون از روز اولی که طرف رو ببینم میفهمم چجور آدمیه و رویه رفتاریم رو از ابتدا جوری میچینم که به مشکل نخورم
بهش نشون میدم رییس کیه و با شوخی های کلامی بهش شخصیت زننده اش رو یادآور میشم. علاوه بر اون با تذکر نکات و هدایتش به سمت موضوعاتی اون شخص رو به سمت تغییر میل میدم.
استراتژی من اینه که در موقعیت های مناسب به روی طرف بیارم. و در صورت امکان این کار رو علنی انجام بدم.
فرد توی این تله می افته که باید بین رفتار ریاکارانه و رفتار موذیانه یکی رو انتخاب کنه! این درگیری ذهنی براش ایجاد میکنه. و خیلی از افراد موقعی که توی دوراهی قرار میگیرن توان ِ هر نوع کنشی رو از دست میدن.
اگه روند بخواد ادامه پیدا کنه، دیگه حنای ریا رنگی نداره و ما فقط با یک سری رفتار موذیانه طرف هستیم. درباره استراتژی مواجهه با رفتارهای موذیانه هم انواع مختلفی داره و من خیلی همشو بلد نیستم! ولی به تناسب برای هر رفتاری احتمالا میشه راهکاری در پیش گرفت…
در صورت لزوم و محیا بودن شرایط سکوت و بی توجهی ، در غیر این صورت به سمت کلی گویی ، ابهام گویی و گاها بیان اشعاری تخریبی و حکایاتی نابودگر روی میارم. اوایل طرف متوجه نمیشود و گاهی سعی میکند متوجه منظورم بشود ولی نهایتا متوجه میشود که سرکار بوده است و دیگه دیالوگ و مواجهه را کوتاه کرده و رفته رفته میرود به گونهای که اقتدار خودش را همچنان حفظ شده نشان دهد!
سعی دارم با این جور آدما حرف نزنم ولی اگر ضرورت ایجاب کرد که حرف بزنم به نوعی او رو متوجه این رفتار میکنم بصورت گفتن یه مطلبی در نکوهش این رفتار یا بصورت مستقیم یا بصورت غیر مستقیم
در برابر آدمهای موذی و ریاکار باید زیرک بود و دانا.
شجاع بود و نترس
اینگونه افراد اصولا ترسو اند و بخاطر ترسشون دست به موذیگری می زنند،
رک و سرسختانه باهاشون صحبت کنید
مواظب اعمالشون باشید ، اونارو دستکم نگیرید.
سعی کنید در زمان مناسب اونا رو در تله رفتار خودشون گرفتار کنید.
سیاست رفتار شما بر پایه صداقت باشه ولی زیاد باهاش هم صحبت نشید مخصوصا اگر شخص سومی بینتون نیست.