پیشوندهایی مثل «دکتر» یا «مهندس» چرا در طول زمان جایگزین پیشوندهای «آقا» و «خانم» شدن؟ چه نیاز افزوده ای از آدما، چه خطاب کننده و چه مخاطب، برطرف میکردن؟ و تاثیرشون روی تعامل‌های حرفه‌ای‌مون چی هست؟
دنباله‌ی موضوع سبک تعامل غیرمستقیم ما روی چه چیزهای زندگی‌مون تاثیر میذاره؟
فکر کنم این قضیه به self steem برمی‌گرده. معمولا اگر من از خود زهرا احساس رضایت نداشته باشم سعی می‌کنم با تصویرهایی که دیگران از من می‌سازنند خودم رو از اون موقعیت (حسی بدی که از خودم دارم) بکشم بالا. برای همین اگر مثلا من یه دکتر باشم و یکی بر حسب اتفاق از این پیشوند استفاده نکنه، چون من شخصیت خودم و براساس توضیح دیگران ساخته‌ام، احساس بدی بهم دست می‌ده و حس می‌کنم کوچیک شدم. چون قسمت بزرگ شخصیت من از اون پیشوند ساخته شده.
فکر می‌کنم یه بار اضافی تو روابط اجتماعی میذاره، جدایی از صمیمتی که از بین می‌ره، یه نظام طبقاتی بوجود میاره. که معمولا هیچ نظام طبقاتی نیست که توسط اکثریت مردم اون جامعه مورد مقبولیت قرار بگیره.
برای اینکه جان سالم بدر برد در یه همچنین سیستمی باید خطاب کننده رعایت کنه. چون با این کار اون اعتبار لازم و اولیه رو از مخاطب می‌گیره.
در مورد تاریخچه اون نمی دونم ولی می دونم که تا 20 الی 30 سال پیش این مشاغل به نسبت جمعیت کم بودن . کسانی که این شغل رو داشتن دارای شان اجتماعی بودن. البته خوب یا بد الان انقدر تعداد افراد با مدرک مهندسی و دکتری زیاده که اگر تو خیابون که داری راه می ری بگی مهندس احتمالا همه بر می گردن نگاهت می کنن