سفر بهترین تجربه ها رو برای آدم ایجاد میکنه تجربه هایی که هیچ وقت از یادت نمیره. مردم میگن افراد رو باید توی سفر شناخت ولی به نظرم باید با کسایی بری سفر که فکر میکنی خوش سفر هستن. البته سفر هرچی شلوغ تر باشه لذت بخش تره.
زمانهای سفر واقعا عااالیه آدم از خودش بیرون میاد و لحظات ناب تکرارنشدنی رو تجربه میکنه.
اتفاقا من هم سفری به شیراز داشتم که سفرنامهی انسانی و خاطرات انسانیش رو هم با تقلید از سفرنامه آلمان-ایتالیا و چک در قالب درفت در پادپرس نوشته بودم. منتها اونقدر دست دست کردم که کاملش کنم یه روز اشتباهی زدم یه درفت دیگه رو شروع کردم و پرید!
الان چون مدتی از سفر گذشته خاطراتش تو ذهنم محو شده، ولی شاید تجربههات رو نوشتی من هم دوباره به شوق اومدم و چیزهایی برای نوشتن از اون سفر خوشم پیدا کردم …
سفر ما به شمال از جاده چالوس به سمت کلاردشت بود. کلاردشت شب های خنک و خوبی داشت ولی در روز گرم بود و محل اقامت ما کولر نداشت به همین خاطر اغلب روز رو بیرون از خونه بودیم.
چیزی که خیلی حس بدی داشت بودن یه سری افراد سودجو بود که اطراف دریاچه بدون اینکه کاری کرده باشن برای توقف پول میگرفتن ولی اگر کمی پایینتر برید دریاچه بکرتر هست و نیازی هم نیست برای هیچ چیز پولی بدید.
یک روز هم به شهر رامسر رفتیم که واقعا شهر قشنگیه ولی سری قبل که به این شهر رفته بودم بیشتر لذت بردم شاید به خاطر هوا بود.
عکسای بالا مربوط به انتهای جاده های 3 هزار هست که جاده آسفالت تموم میشه و جاده خاکی شروع میشه. امتداد این جاده به منطقه الموت میرسه و طبیعت بکری داره اگه آفرود باز باشین رفتن به این منطقه بهتون می چسبه ما از این مسیر به الموت نرفتیم و برگشتیم از مسیر چالوس برگشتیم به کرج.
عکس های بیشتری رو در اولین فرصت داخل همین پست می ذارم. همینطور بی صبرانه منتظر خوندن سفرنامه های شما هستم.