دروسی مثل تاریخ و جغرافیا و … چطور تدریس بشن که از حالت حفظی محض دربیان و مفید باشن؟
تا حالا شده در بزرگسالی دلت بخواد از درسهایی که در کودکی راجع به تاریخ شهرهای ایران و یا جغرافیای ایران خوندی استفاده کنی؟ مثلا وقتی به کرمانشاه سفر کردی و از کتیبههای به جا مونده از مادها بازدید میکنی و یا در سفری به شیراز و بازدید از تخت جمشید و … .
این درسها رو در مدرسه و در بهترین سن یادگیری میخونیم، ولی اطلاعات محدودی ازشون به یادمون میمونه، البته اگه چیزی بمونه!
اگه معلم تاریخ یا جغرافیا بودی، چطور این درسها رو تدریس میکردی که هم خلاقانه باشه و هم در ذهن بچهها موندگارتر شه؟
یا اگه تجربهی باحالی از دوران مدرسه و یادگیری این دروس داری باهامون به اشتراک بذار.
به نظر من حتما نباید معلم باشیم می توانیم در مسافرت ها از بچه ها سوال کنیم و ازشون بخواهیم از هر کدام از مفاهیمی که در جاده مورد نظر ممکنه سر راهمون باشه عکاسی کنن. مثلا اگر در جاده شمال حرکت میکنیم میتوانیم ازشون بخواهیم هر جا طاقدیس یا ناودیس دیدن چنتا عکس یادگاری ازش بگیرن یا راجع به فسیل ازشون سوال کنیم یا از شکستگی ها یا گسل های موجود در جاده ها یا بگیم مثلا یه منظره بیدا کنن که بشه دسته جمعی یه عکس بگیریم و بشت سرمان تصویر جلگه باشد .بسیار عملی و شدنی است و مسافرتمان را هم بر بارتر خواهد کرد
من هم تجربه تدریس داشتم و هم راهنمای تور بودم و هم نیمچه نویسنده ام! چه بچه ها و چه بزرگسالها همه و همه عاشق یک چیز مشترک اند! (داستان)! برای آموزش هیچ چیز بهتر از داستان ها به یاد افراد نمی مونن! وقتی داستان این کتیبه ها رو تعریف کنیم. وقتی داستان این وقایع رو بگیم و حتی در زمینه جغرافی آیا جذاب نیست که از 6000 سال پیش شروع کنیم؟ زمانی که کویرهای مرکزی ایران دریاچه بودند و هنوز هیچ کس در کوهستان ها زندگی نمی کرد و بعد از زلزله مهیبی که باعث خشک شدن دریاچه مرکزی شد مردم رو آوردن به کوهستان ها و برای اولین بار بخاطر کمبود غذا مجبور شدند گیاه بخورند! جالبه نه؟ همه الان دوست دارند بقیه این داستان و سرنوشت آدم ها رو بعد از خشک شدن دریاچه مرکزی بشنوند! هیچ وقت در اموزش داستان ها رو فراموش نکنید!
شاید کمی ایدهآل باشه، ولی به نظرم تاریخ و جغرافیا این پتانسیل رو داره که تبدیل به بازی بسیار جذابی بشه. میشه بازی رو طراحی کرد که افراد با انجام اون، با دورههای تاریخی، خصوصیات مختلف هر دوره، جغرافیای سرزمین موردنظر آشنا بشن و انگیزه این آشنائی توان رقابتی بالاتر باشه.
تجربه: من و یکی از دوستان دوران تحصیلی، به شوخی از رویدادها و شخصیتهای تاریخی برای ارتباط و گپ زدن استفاده میکردیم. مثلا دیروز با فلان شخصیت بودم و اون داشت در مورد فلان واقع حرف میزد! نتیجه کار خیلی عالی بود و معمولا بالاترین نمره رو در تاریخ با کمترین خوندن کتاب میگرفتیم.
معلمی داشتیم دوران دبستان که درس تاریخ رو به صورت تئاتر و بازی در کلاس تدریس میکرد بدین شکل که از میان بچهها افرادی با میل و اراده خودشون انتخاب میشدن تا نقش شخصیتهایی تاریخی رو بازی کنند. دقیقا یادمه که توی یک جلسه من نقش سورنا رو داشتم و 3 نفر دیگه نقش پادشاه ایران ، روم و کراسوس.
من و دوستم کراسوس به هم میرسیدم و به سایر بچهها خودمون رو معرفی میکردیم بعدش با شمشیر پلاستیکی چند دقیقهای با هم جنگیدیم تا اینکه طبق سناریوی از پیش تعیین شده تاریخ کراسوس به دست من کشته میشه و نهایتا به پیش پادشاه ایران میرفتم و این جنگ رو توضیح میدادم
حقیقتا یکی از معدود خاطرات دوران دبستانم و ماندگارترین خاطره دوران دبستانم همین زنگ کلاس تاریخ بود ، چه من و چه سایر بچهها. شاید این مدل تدریس وقایع تاریخی در قالب بازی و نمایش جالبه باشه خصوصا اینکه خود دانشآموزان نقش فعالی در امر یادگیری دارند و خیلی راحت با خنده و سرگرمی و تفریح وقایع تاریخی رو یاد میگیرند.