فرض کن به جای اینکه قرارداد ازدواج یه قرارداد مادامالعمر میبود، که وسطش اگه کسی میخواست طلاق میگرفت، قرارداد ازدواج یه ساله میبود و بعد هر سال بسته به خواست طرفین تمدید میشد.
در این صورت زندگیهای زناشویی به چه سمتی میرفت و آیا تفاوت معناداری در آمارِ خیانت، طلاق عاطفی و یا طلاق جنسی دیده میشد؟
فکر میکنم یک سال ممکنه زمان کمی باشه مثل اجاره خونه میشه. تغییراتی که احتمالا میشه انتظار داشت:
ارتباط عمیقی ایجاد نخواهد شد و همه منتظر آخر سال میمونن تا ببینن چی میشه.
همیشه حس ناامنی از انتخاب وجود داره و همیشه موردها برای قدم بعدی در نظر گرفته میشد. یعنی آدمها آماده ترک رابطه به محض پیدا کردن رابطه بهتر بودن.
طلاق عاطفی یا جنسی به شکلی کمتر اتفاق میوفتاد چون آپشن بهتری به معنی ترک رابطه به سادگی در دسترس بود. از این لحاظ مسائل روحی و روانی افراد کمتر درگیر میشدن.
البته جزییات قرارداد ممکنه تفاوت زیادی ایجاد کنه. مثلا فرد در صورت تمدید نکردن، چه چیزی رو از دست میداد؟
دوتا نیرو به وجود میاد:
۱- اینکه این ارتباط تاریخ انقضا داره و خیلی روی اون سرمایهگذاری نکنم.
۲- من فقط یک سال وقت دارم که ارتباط عمیقی باهاش داشتهباشم. پس از این فرصت استفاده کنم.
به نظر من یکی از ویژگیهای مثبتش میتونه ایجاد تعادل توی رابطه باشه. شاید سطح انتظارات رو کاهش بده و موجب کاهش دلخوریها بشه.
چقدر ترسناک این فکر
خدا رو شکر که وجود نداره
همین خانم هایی که وارد ازدواج های موقت میشن رو نگاه کنید؟
چقدر دردناکه سبک زندگیشون؟ به یه نفر عادت میکنی ولی هر لحظه نگرانی که تمدیدت میکنه یا نه
حالا این حس ترسناک رو مرد هم تجربه کنه
وای موهای بدنم سیخ شد
مثلا امسال با یه ادم خوب ازدواج میکنی و سال بعد باید مدل خواستت رو عوض کنی، این اتفاق توی دوستی هم باعث صدمات روحی میشه چه برسه به ازدواج
خوب این نکته متفاوتیه. من میدونم شرکت چی میخواد، چطور من رو ارزیابی میکنه و حتی به شکلی نسبی میتونم خودم رو هر لجظه ارزیابی کنم و ببینم مثلا در شش ماهه در کجای کار هستم و آیا در شش ماه بعد شانسی دارم یا نه. حالا این رو در نظر بگیرین که همین شرکت به شما بگه که کارنامه مهم نیست، رقیب هم مهمه، حتی معیاری هم برای ارزیابی نیست و صرفا معیارهای کلی مهم هستن که عموما ارزیابیپذیر نیستن و قابلیت تفسیر بسیار بالایی دارن.
باز هم باید ببینیم که نحوه این قرارداد به چه شکلیه ولی در ازدواج معمولا با احساس سروکار داریم که بسیار متغیره، ارزیابی دوطرفهست یعنی مشابه وقتیه که شرکت فقط معیار ثابت براش مهم نیست بلکه هم رقیبها رو در نظر میگیره و هم معیارها رو عوض میکنه.
یک نگاه واقعیتر که همین الان هم در جاهایی رایجه، ممکنه خیلی از روابط به سمت بردگی مزمن بره، یعنی یکی از دو طرف با استفاده از علاقه طرف مقابل برای ادامه رابطه، شرایط رو کاملا به نفع خودش تغییر بده.
به نظرم این موقعیت مشابه نیست. رابطه شرکت و کارمند رابطه برابر نیست. موقعیت مشابه اینه که با دوستتون در یک شراکت تجاری یک شرکت تاسیس کنید. بعید میدونم کسی برای شراکتش یا شرکتش تاریخ انقضا بگذاره، اگرچه اگر به این نتیجه برسند که ادامه شراکت به صلاح نیست به اون خاتمه میدن.
در موقعیتهایی که ادامه همکاری با شرکت به کارنامه شرکت در یک سال گذشته هم بستگی داشته باشه و تمایل به حفظ رابطه بر اساس منافع متقابل باشه رابطه به سمت برابر شدن میره. اما بسیاری شرکتها به خصوص شرکتهای بزرگ مدل کاریشون این نیست (مثلا از چک و سفته استفاده میکنن) و خیلی افراد به خاطر نیاز مالی نمیتونن خیلی کارنامه شرکت رو در نظر بگیرند.
پینوشت: به نظرم اگر فرآیند طلاق راحتتر باشه مشکلاتی که در سوال گفته شده کمتر میشوند (اما از بین نمیرند).
قرارداد یا تعهد نیاز نیست. اگر دو نفر همدیگه رو بخوان با هم میمونن اگر نه از هم جدا میشن ولی کاملا انسانی و بدون ایجاد حس نفرت یا انتقام یا حسهای ابتدایی و بیهدف و مخرب دیگه. مهریه یا قراردادهای قانونی که افراد رو به زور پایبند یک مسئلهی احساسی به این مهمی میکنن فقط کار رو سختتر میکنن و حس شادی و انساندوستی در جامعه رو کمرنگ میکنن.
معایب :
۱- افزایش حس پوچی و سردرگمی (اگر تو این رابطهها، مرد رو تکیهگاه و مدیر بدونیم، زن با داشتن چندین تکیهگاه قبلی و بعدی، احساس سردرگمی میکنه، چون نمیدونه به کدوم یکی محبت کنه و از چه کسی کمک بخواد و بهش تکیه کنه)
۲- حس ناامنی (از اینکه آیا رفتارش در این یکسال، مورد قبول همسرش بوده یا نه؟)
۳- کاهش اعتماد به نفس (زمانی که در رابطههای مختلفی قرار بگیره که تمدید نشده باشه)
۴- افزایش آمار فرزندهای ناخواسته و سقط جنین
۵- افزایش فرزندانی که با پدر یا مادرخوانده زندگی میکنند
۶- افزایش آمار قتل (همین الان آمار قتل توسط خواستگاری که رد شده، یا همسر قبلی، بالاست، چه برسه وقتی که ازدواج کرده باشه و تمدید نشه)
مزایا :
۱- تجربههای جدید و متنوع از زندگی
۲- کاهش مشاجرات
۳- نبود لفظ طلاق