اگه برگردی به بیست سالگیت چه اشتباهاتی رو تکرار نمی کنی؟

سلام من امروز به جمع پادپرس اضافه شدم خیلی هیجان زده ام چون که واقعا اعضای اینجا با سواد و عالم هستن واقعا دوست داشتم خودم رو به این جمع بچسبونم😅 (اخه جاهلی بیش نیستم تو واقعیت عمرا منو اگه راه می دادن)
سوالم از این بابت بود که الان حدودا بیست سالمه به خاطر همین محتاج نصایح شما هستم🙏 می خواستم تجربیاتتون رو بدونم اگه تو این دهه یا سال ها مرتکب اشتباه شدید چه اشتباهاتی بوده فرقی نمی کنه در چه زمینه ای مالی،مادی، معنوی و…
و چه کار کنم من اون اشتباهات رو مرتکب نشم

10 پسندیده

اسم هیچ کدوم از قدم‌هایی که در بیست سالگی برداشتم رو اشتباه نمیذارم :wink: هر کدومش یه یادگیری با خودش داشته که اگه برنمیداشتمش، الان بلد نبودمش و نمیتونستم با تجربه‌ش به این سوال پاسخ بدم.

مهم‌ترین چیزی که حتما متفاوت درش پیش میرفتم حرفه‌ای شدن در زمینه‌ای بود که دوست داشتمش، مهم نیست اون زمینه چی باشه، مثلا برای من ورزش بود. به نظرم اصلا مهم نیست که اون زمینه به شغل یا جریان درامدی تبدیل بشه، چیزی که خیلی مهمه صرفا اینه که وقتی کاری رو از ته دل دوست داری، حتما تا عمقش بری و جز بهترین‌ها درش باشی.

بیست سالگی ورزش برام تفریح بود، به طور منظم در برنامه‌م بود، ولی در قالب تفریح و هیچ هدفگذاری خاصی برا ارتقای مهارت‌هام درش نداشتم. در حالی که اگه هدفگذاری کرده بودم و به مرزهای جدیدی از ورزشی که انجام میدادم میرسیدم کلی مهارت‌های نرم رو به همراه ورزش کردنم یاد میگرفتم؛ مثلا مهارت هدفگذاری.

پ.ن. صرفا برای اینکه در جریان باشی، الان در حال انجام این کار هستم.

راستی خوشحالم عضوی از پادپُرس هستی :blush: .

7 پسندیده

واقعا ممنون که تجربه ارزشمندتون رو با من و دوستان با اشتراک گذاشتید نکته ای که واقعا برام جذاب بود اینکه جرئت تغییر رو داشتید و دارید تو مسیرش قدم میزارید

1 پسندیده

گاهي با خودم فك ميكنم كاش به جاي اينكه در بيست سالگي درس و تحصيل رو ول كردم و رفتم دنبال موتور سواري و خوش گذروني كاش به تحصيلم ادامه ميدادم كه الان مثلا شايد پزشك بودم
ولي از طرفي چيزايي كه الان دارم و شخصيت الانم و شايد همين كه الان زنده ام به خاطر انتخاب هاي اون دوره بوده

اينكه بخوايم گذشتمون رو با توجه به اطلاعات الان نقد كنيم حرف الكي اي يه
چون انتخاب هاي اون دوره هر چند بهترين ها نبودن ولي چيزي بوده كه دلي بوده

در مورد خودم بهتر بود به جاي فوتبال سالني ميرفتم و فوتبال چمني بازي ميكردم

5 پسندیده

والا منم درس رو تا حدودی رها کردم ولی فعلا پشیمون نیستم زیاد بودن ادمایی که می گفتن درستو ادامه بده ولی راستش دنیا یکم تغییر کرده
به نظرم مردم بیشتر به مهارت ها توجه می کنن تا به مدارک

بله با حرفتون موافقم که هرچی سن ادم بالا میره با تجربه تر و پخته تر میشه و یقینا نگرشش تغییر می کنه و اگه بخواد گذشته اش رو نقد کنه راه های بهتری رو می تونسته بره ولی من قصدم فقط کسب اطلاعات بود

در اخر هم واقعا از تجربیاتتون استفاده کردم خیلی ممنون بابت پاسخ🙏

3 پسندیده

من توی بیست سالگی که همین چند سال پیش بود، میخواستم یه کاری کنم دنیای دور و برم جای بهتری بشه ولی نمیدونستم چکار.
کاری که شما می کنید رو تحسین میکنم. یاد گرفتن هرمهارتی تو هر زمانی خیلی خوبه. وقتی جوونتری، یاد گرفتن چندتا مهارت باهمم ممکنه. مثلا شاید اونموقع بهتر بود که تعمیرات کامپیوترو یاد بگیرم و زبانمو خیلی ارتقا بدم. همینطور ویولن زدنو رها نمیکردم. از همشون مهمتر اینه که به جای اینکه پام به شبکه های ارتباط مجازی باز شه، وقتمو جور دیگه ای صرف میکردم. مثلا از همین شبکه ها برای یادگیری و رشد شخصیم استفاده میکردم. هدف زندگیم و چگونگی برنامه ریزی رسیدن بهش رو پیدا میکردم.

شاید اونموقع اینکارارو میکردم بهتر بود ولی الانم چیزی که هستم خوبه. هرچیزیم که اشتباه باشه، بالاخره درسشو به ادم میده. تا اشتباه نکنی، یاد نمیگیری.
کار درستو انجام بده و تمام تلاشتو بکن. و اگر بعدا نگاه کردی و دیدی اشتباه کردی؛ فقط ازش درس بگیر. اشتباهات ادمو بزرگ میکنه.

7 پسندیده

واقعا جالب بود واسم نکات ساده ولی در عین حال مهمی رو بیان کردید امیدوارم بتونم بعضی از این نکات رو مثل استفاده بهتر از زمانی که دارم و مهارت اندوزی رو جزو رفتار هام و عادت هام بکنم و اهدافم رو بشناسم و از اشتباهاتم نترسم (راستشو بخواید این اخریه واسم خیلی سخته چون ادم محتاطی هستم و از ریسک کردن خیلی می ترسم :cry: )
ممنون

3 پسندیده

من فکر میکنم در کنار همه این کارها حتما قستمی از وقت و انرژی رو بزار برای تجربه‌های متناسب با سن و سالت. چون خیلی از کارها به موقع خودش باید انجام بشه و اگر بزاری برای بعد، دیگه لذت و حس خودش رو نداره.

4 پسندیده

من از تجربه 20 سالگیم یاد گرفتم که بیشتر مشورت کنم اونم با افراد متفاوت و بیشتر و با به دست آوردن داده‌های بیشتر شرایط رو تحلیل کنم و وقتی تردید دارم بیشتر صبر و تأمل کنم و بعد وارد عمل بشم، من در بیست سالگی نسبت به سال‌های بعد بیشتر عجول و بیشتر خودرأی بودم.
الان یادگرفتم کمتر صورت مسأله را پاک کنم و بیشتر پای حلشون بمونم تا بتونم حلشون کنم یا لااقل با اطمینان و آرامش بدونم که حل نمیشه.
خلاصه اگه برگردم به سال‌های قبل یا حوالی بیست سالگی بیشتر برای شناخت خودم به خودم زمان میدادم. الانم کلی تجربه دارم ولی وقتی قدمهاتو با شناخت و دقت بیشتر برمیداری آسیب و تلفاتش کمتره.

3 پسندیده

راستشو بخواید همین مسیرو میومدم

فقط شاید کمتر غصه میخوردم ، کمتر در حد مرگ اشک میریختم و میگفتم اینم میگذره همونطور که گذشت

3 پسندیده

این رو سرلوحه‌ام می‌گذاشتم، چون هیچ‌کدوم رو رعایت نکردم :expressionless:

6 پسندیده

دو تای آخر برای خود من ویران‌کننده بودن. ۱و۲و۴ و۵ رو به نسبت رعایت کردم و سود خوبی دیدم ازشون. ۳ رو قبول ندارم، واقعا توی دنیای ما کسی مسئول شادی ما نیست ولی متاسفانه «ناشاد کردن دیگران» و دیگرآزاری به یک ارزش تبدیل شده!

به جز مورد ۳ که گفتم، به نظرم بقیه میتونه به تعادل زندگی کمک زیادی بکنه.

3 پسندیده

هیچ کار خاصی نمیکردم …فقط دانشگاه نمیرفتم …نقاشی میکشیدم و کتاب میخوندم و مینوشتم.

4 پسندیده

مطالعات تخصصی‌ام رو بیشتر می‌کردم.
زبانم یااااد می‌گرفتم دیگه حتما
الان می‌تونست خیلی کمک‌ام کنههه

2 پسندیده

کمتر خودم رو درگیر مسائل سیاسی و این انتظار که مسئولیت اصلاح با یه سری دانشجوی بی تجربه هست می کردم.

تمرکز بیشتری روی خودم، شناخت خودم و مطالعه رشته تحصیلیم می کردم.

کتاب هایی با موضوع روانکاوی و روانشناسی عمومی بیشتر مطالعه می کردم.

حتما دنبال کار و کسب درآمد می رفتم.

2 پسندیده

سلام
اگه برمیگشتم به چند سال قبل، برنامه ریزی رو جزئی از زندگیم قرار میدادم و می‌نوشتم که تا کجا اومدم و چقدر دیگه باید برم و هیچ کاری رو تا زمانیکه به مرحله ی خوبی نرسوندم رها نمی کردم.
و حتماً بیشتر مطالعه میکردم و سعی می کردم اونچه یاد گرفتم به کار ببندم.
زمان بیشتری برای تفریح با دوستام میزاشتم. آخه همش درس و کار که نمیشه مسلما تفریحم لازمه.
به جای حرص خوردن سر مسائلی که کاری واسه درست شدنشون از دستم بر نمیاد، وقت روی شناخت و رشد خودم میزاشتم.
خوش اومدی به پادپرس و موفق باشی

2 پسندیده

من اگه برگردم به بیست سالگیم…
اولاً که همه اون کارها را دوباره تکرار می کردم. :joy:
دوماً بیشتر برایشون اهمیت قائل می شدم. :thinking:
سوماً اولویت های زندگین را بیشتر میشناختم و تنها تغییری که توی بیست سالگیم میدادم تقدم و تأخر برخی فعالیت هام رو جابجا می کردم و بیشتر روی انتخاب اولویت هام دقت می کردم.

2 پسندیده

من ۱۵سالم😕
ولی به نظرم همه اشتباهات یه تجربن اگر اشتباه نکنید یاد هم نمی‌گیری و کسی که راکت باشه گندیده میشه پس اشتباه هم کنی هیچ اشکالی ندارد
حتما کتاب انسان در جستجوی معنا بخون خیلی خوبه و یه کسب کار اینترنتی راه بنداز پیشنهاد من

2 پسندیده

سلام و خوش اومدین به پادپرس!
من اگر برگردم به 5 سال پیش یعنی 20 سالگیم. خیلی بیشتر روی خواسته هام پا فشاری میکنم تا محقق بشن و به سادگی در برابر مخالفت خانواده سرخم نمیکنم.
قطعا میرم دنبال علاقه ام در رشته تحصیلی نه چیزی که دیگران و خصوصا خانواده می پسنده!
قطعا میرم دانشگاهی که لایقش هستم نه چیزی که خانوادم به خاطر نزدیکی به محل زندگی می پسنده!
قطعا یک کار هنری حالا هرچی که باشه به صورت کامل و در سطح حرفه ای سعی میکردم یاد بگیرم.

2 پسندیده

بزرگترین اشتباه من تو بیست سالگی این بود که زمان رو خیلی تلف کردم. باید در کنار درسم سعی می‌کردم کار کنم و مهارت‌های مختلفی رو یاد بگیرم. می‌تونستم بیشتر کتاب بخونم. به نظرم بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که به درس خوندن خیلی اهمیت دادم.
یه کتابی هست که تو طاقچه دیدم خیلی پرطرفداره، شاید به دردت بخوره. خودم نخوندمش. اسمش: کاش وقتی بیست ساله بودم، می‌دانستم.
به نظر می‌رسه برای همه کسایی که تو دهه سوم از عمر خودشون هستن، مفیده.