اگه یه پسر بعد قطع رابطه باهات، عکسی با تیشرت هدیه تو رو بذاره پروفایلش، منظوری داره؟

@Dorsa_kl شما چه راهی رو برای چک نکردن پیشنهاد میدین؟

2 پسندیده

من خودم علی‌رغم اینکه حتی بعد این قضایا رابطمون با هم خوب بود از یه جایی به بعد دیگه نه باهاش حرف زدم، نه دیدمش، نه زنگ زدم، نه پیام دادم و نه هر چیز دیگه‌ای
چون میدونستم دیدن عکساش یا استوریاش با دوست دخترش هم عذابم میده آنفالوش کردم
هر هدیه‌ای هم ازش داشتم گذاشتم ته کمدم جلو چشمم نباشه
یجورایی مثل معتادی که می‌خواد ترک کنه، پس تمام آثار مواد مخدرو از زندگیش پاک میکنه

5 پسندیده

باسلام
جسارت بنده رو ببحشید

گاهی یکی میره، چون از وضعیت ناراضیه، از رفتار پارتنرش، از عدم توافق با پارتنرش و درکل از نارضایتی ای که از اوضاع داره. این رفتن خوبه. چون نجات میده خودشو…

و اما؛
اینکه یکی میره، همیشه نشان از بد بودن دیگری یا اوضاع، نیست!
اینو یادمون باشه که هیچ وقت بیش از اندازه تو دست و بال گسی نپیچیم، بیش از اندازه خوبی نکنیم و خوب نباشیم، بیش از اندازه تو دسترس نباشیم، گاه گاهی وقتی ازمون خواسته میشه مثلاً واسه قدم زدن بریم، حتی اگه دستمون خالی هم باشه، بگیم کار دارم، باشه برا بعد…! وقتی همیشه در دسترس بودی، همیشه خوب بودی، همیشه لبات خندون بود و شوق و ذوق تو چشمات برق می زد، اولاً یه روزی طرف رو دلزده می کنه، دوما ممکنه فردا روزی یه بار نتونستی بخندی، باهاش بری واسه قدم زدن و … دلخور بشه ازت و طلبکار! چون بدعادتش کردی، اونم حق داره…، پس گاهی نباش، نخند، نرو و …

با این توضیح رفتن نوع دوم رو بگم؛
گاهی طرف میره، چون بیش از ‌حد دوست داشته می شده…! به همین خاطر، حس می کنه این عشق دلشو زده…
واسه همون میذاره میره، که صد البته بزرگترین اشتباه زندگیش رو هم با اون رفتنش، انجام میده.

بنظر من وقتی کسی با یکی از این دو حالت رفت، حالا چه از نوع اول، چه از نوع دوم، مهم نیست، همینکه رفت، دیگه رفته…!
هرگز برگشتنش، نمی تونه اونو مثل سابق تو دل جا بکُنه…
پس‌ هرگز به این دو نفر اجازه برگشت ندید…!

و اما یه رفتن دیگه ای هم هست که خیلی درد داره، این رفتن واسه هر دو طرف رابطه، اشک داره، غم و غصه داره، بغض داره، آهنگای غمگین داره، خلوت و تنهایی و حسرت داره، و البته نفرت و خشم و زخم، هم داره و…

اونم اینکه؛
گاهی کسی میره، چون ازش می خوان که بره…!
چون طرف دیگر رابطه، اینو ازش می خواد…
یا اینکه دلش از یه چیزی، رفتاری، گفتاری، نگاهی و … می شکنه و…!
و اونم میره، این یار سفر کرده، با اینکه به همراه خشم و اشک و غم و غصه و بغضی در گلو رفته، ولی هربار یاد رابطه می افته، دلش می‌گیره، گریه می کنه، عصبی میشه و… این آدم نمیذاره خاطرات فراموشش بشن و هرگز اون رابطه رو نمی تونه فراموش بکنه، لذا سعی می کنه خاطرات اون دوره رو با عکس پیراهن و آهنگ خاطره انگیز و چه می دونم با هر چیزی که خاطرات باهم بودن رو براش یادآوری بکنه، زنده نگه داره و چه بسا که سالها در سوگ اون رابطه به عزاداری بشینه…

این رابطه اگه مجدداً از سر گرفته بشه، هیچ ایرادی نداره، حتی می تونه رابطه ای صمیمی تر و دلچسب تر از قبل باشه…

حالا شما ببینید رفتن ایشون از کدوم نوع هستش، شاید مطالبی که گفتم بتونه کمک کنه که چطور با موضوع کنار بیای.

2 پسندیده

دقیقا، اشتباهی که من توی رابطه با یک نفر چندین بار انجام دادم و هم خودم هم اون رو آزار دادم، غافل از اینکه چیزی قرار نیست تغییر کنه!

@Kamran_Emami

1 پسندیده

به نظر من اصلا بهش فكر نكن…

تا وقتي كسي مستقيم تاكيد مي كنم مستقيم به شما ابراز علاقه نكرده عواطف تو درگيرش نكن و عمر ارزشمندت رو براش هزينه نكن در عوض به زندگي بهتر فكر كن برنامه داشته باش حتما براي همه قسمت هاي زندگيت برنامه ريزي كن

من مطمئنم اگه يه برنامه مدون داشته باشي ديگه هيچ وقتي براي ارتباطات بي ثمر نخواهي داشت

ضمنا جسارت نمي كنم به آقايون قطعا دورازجون بعضيا آقايون خيلي تنوع طلبند عواطف شون مثل ما خانم ها خيلي درگير نميشه بنابراين خيلي زودتر از اونچه شما فكر كنيد از اين رابطه دل مي كنند ميرن سراغ بعدي

پس عاقل باشيم… معلوم نيست چقد فرصت زندگي كردن داريم

1 پسندیده

مطلب خوبی رو بهش اشاره کردید، از این بابت ممنون

بله دقیقاً تفاوت موجود در هدف گزینی طرفین، باعث بروز رفتارهای متفاوت میشه.

خانم ها تو یک رابطه کل پروسه رو بهش توجه می کنند، آقایون ولی اینگونه نیستند، آقایون پروسه رو رها می کنند و سریع برای نتیجه برنامه ریزی می کنند. فرض کنید دارید میرید مسافرت، مقصدتون هم رامسر هست و مسیر جاده چالوس. یه خانم از وقتی که سوار ماشین میشه، خودش رو مسافر می دونه، لذا حواسش به محیط هست، تو مسیر حرکت شون با دقت همه جا رو مشاهده می کنه و از زیبایی مسیر لذت لازمه رو می بره.
اما یک آقا ممکنه این حس و حال خانم ها رو هرگز تجربه نکنه، عوضش ایشون هم دلش پیش مقصد هست. قراره بره دریا، شنا بکنه. قایق سواری بکنه و … لذا عجله داره که فقط برسه به مقصد تا اون لذت مدّنظر خودش رو از مسافرت کردن بهش برسه. و این تفاوت ها دست هیشکی نیست، نه خانم باخواست خودش اینجوری شده، نه آقا، ساختار هرجنسیتی باعث این تفاوت هاست. حالا وقتی تفاوت رو باور کنیم، رفتار فرد هم قابل توجیه میشه و آزاردهنده یا بعید بنظر نمیاد.

اینکه آقایون تنوع طلب هستند دلیلش همینه، چون آقایون فکرشون پیش اون لذتی که ته خط هستش و تو انتهای مقصد بهش خواهند رسید، گیر می مونه. لذا زیبایی های مسیر و این مسائل زیاد براش دلچسب نیست. و همین محدودیت لذت گیری، اینکه تو یک مسافرت لذت بردن رو فقط تو شنا و … می بینند، باعث میشه فضای خالی زیادی تو محدوده حسی لذت براشون باقی بمونه و گاهاً برای بعضی ها اگه اون فضا پر نشه، آرام و قرار نمی تونن بگیرن، تازه اون یه مقدار لذتی رو که کسب کرده بودند، ممکنه حسش بپره و از دستش بدهند.
در نتیجه در برابر اون همه احساس خوبی که خانم از لحظه سوار شدن به ماشین تا لحظه رسیدن به مقصد کسب کرده، خود خانم رو ارضا می کنه، چه بسا که تا رسید مقصد کاملا اشباع شده باشه و عجله ای هم برای دریا رفتن نداشته باشه، درعوض آقا که از این همه راه و رانندگی و خستگی چیز ی عایدش نشده، با اینکه خسته هم هست، ممکنه به محض رسیدن به مقصد یه ویلایی یا خونه ای اجاره بکنه و سریع بره دنبال منبع لذتی که بخاطرش این همه راه رو اومده. و جالبتر اینکه باز ارضا نمیشه و با خلاء دست و پنجه نرم می کنه و برعکس خانم که کاملا احساس اشباع شدن داره، ایشون احساس کمبود و عطش میاد سراغش…

با عرض پوزش، بحث تنوع طلبی هم بخاطر همین موضوع هست. خانم ها تو مسیر تا زمانیکه به مقصد برسند، از رنگ کوه، گل، بوته خار، شکل فلان درخت، صدای پرنده و گنجشک و … لذت هاشونو می برند و اشباع میشن، ولی آقا از این چیزا نمی تونه لذت ببره، لذت برای ایشون انتهای خط هست،حالا ممکنه آقا بگه، ما که تا اینجا اومدیم، یه سری هم به فلان جا و فلان جا و فلان جا و… هم بزنیم…:wink:
و اینجوری میشه که بدون اینکه خودش خبردار بشه میشه تنوع طلب… که البته به هیچ وجه کار درستی نیست و نیازی هم به این کار نیست، چرا که بعضی از آقایون می تونن مثل خانم ها خلاء موجود رو از چیزهای دیگه ای پر بکنند، پس ایشون هم می تونه بجای تنوع طلبی از روش های دیگه ای تامین نیاز لذت جویی ش رو بکنه.

بازم شرمنده طولانی شد…

3 پسندیده

باسلام و عرض ادب

شما برای اینکه بتونی جواب درستی بگیری، باید چن تا مسئله رو روشن کنی،

۱- چرا رابطه کات شد؟
۲- کات شدن آیا نظر هر دو طرف بود؟
۳- باتوجه به شرایطی که الان توش قرار دارید و اون دورانی که با ایشون بودید، کدوم یک از موقعیت ها، بیشتر آزار دهنده هست؟
۴- ترجیح میدی دور باشی و فکرت مشغول باشه و … یا کنارش باشی و تحمل اوضاع و شرایط رو بکنی؟
۵- ته دلت اون حس و نیازی که برای داشتن اون داری، چیه؟ قطعا موقع کات کردن با اینکه ناراحت بودی ولی ته دلت خوشحال بودی که داری خلاص میشی، حالا واسه خاطر چی فکر می کنی جدایی تون به خلاص شدن نمی ارزیده؟
اینا رو پاسخ بدید، شاید بشه یه مسیری پیش پای دلتون گذاشت تا با خیال راحت ازش دل بکنه، یا دلبسته تر بشه …

2 پسندیده

@anon44367529
فک میکنم خیلی گذشته باشه از این پاسخی که برام گذاشتید ولی خواستم بگم سوالای خوبی هستن و ممنونم :blush::heart: جواب همه ی این سوالا خیلی زیاد دل منو ازش دور تر میکنه و باعث میشه کمتر بش فک کنم ولی فقط دو ساعت تاثیرش حفظ میشه دوباره میشینم بش فکر میکنم بعد دوباره به خودم میگم مگه یادت رفته چقدر رابطه ی مسمومی بود؟. بعد از فکرش در میام و دوباره هی باید به خودم یاد اوری کنم تقریبا ۸ ماه گذشته و من هنوز بهش فکر میکنم نمیدونم کی تموم میشه این فکرا

به نظر من شما @nazli اولا کتاب به سوی کامیابی آنتونی رابینز رو‌ بخون اونجا به شما یاد میده با تمریناتی به ذهن تون آموزش بدید که چه جوری از یک فکری نجات پیدا کنید و فکر دیگر رو جایگزین کنید صوتی این کتاب هم هست به نظرم بتونید از نت دانلود کنید منم یه کانال تلگرامی دارم که کتاب هایی از جمله همین کتاب رو اونجا به صورت صوتی گذاشتم خواستید لینک‌ میدم عضو بشید و استفاده کنید یه جمعی اونجا عضو‌هستیم‌منم هر از چندگاهی چیز مفیدی پیدا کنم میذارم

در کل شما تمرکز کن رو آینده و به نظر من فردی رو بخواه که بهت آرامش بده و باهاش از زندگیت لذت ببری به بدی های این فکر کن و برعکس به خوبی های اون وقتی شما رو این آدم‌تمرکز می کنی معلومه راحت‌نمیشی از فکرش

شما این همه فرصت داری نکنه یه وقت فرصت های خوبت رو به خاطر کسی که می دونی ارزش نداره از دست بدی

1 پسندیده

هر جدا افتادنی، از دست دادنی و … یک دوره سوگ برای خودش در پی داره.
وقتی عزیزی از دنیا میره و ما اونو ازدست می دیم، سوگواری می کنیم براش، وقتی یک رابطه عاطفی از هم می پاشه، ما یک جدایی رو تجریه می کنیم و قطعاً یک دوره سوگواری رو باید پشت سر بذاریم تا حالمون از اینی که هست بهتر بشه.
حالا این دوره سوگ ممکنه برای برخی ۶ ماه باشه، برای برخی بیش از ۲ سال…، بستگی به چگونگی عبور از مراحل سوگ داره و نحوه عملکرد فرد سوگواری کننده و… شما فکر نکنید چون ۸ ماه گذشته و هنوز هم دارید بهش فکر می کنید، پس دیگه کاری نمیشه کرد، بدون شک اگه بخواهید می تونید به روزهای عادی برگردید و دیگه این مسئله عذابتون نده.

1 پسندیده

باور کنید اینطور نیست و این فقط یک کلیشه است . قدیم هر بر این باور بودند زنان احساساتی ترند و… در حالی که حالات انسانی با تجربه و تمرین و تفکر تغییر میکنند و به جنسیت مربوط نمی شوند.

1 پسندیده

دوست عزیزم پسرها این کارو رو‌میکنن و میدونن ما دخترا ها از همین حرکت کوچیک چه چیزهای بزرگی که برداشت نمیکنیم اما یا از سر لجبازی و به نیت آزار دادن میذارن یا اینکه بخوان بگن اصلا براشون مهم نیست… اما به صورت کلی سعی کن ازش هیچ نشونه ای نسازی چون پسرها اگه کسی رو بخوان برعکس ما دخترا با ایما و اشاره نمیگن بلکه کاملاااا مستقیم بیان میکنن… موفق باشی دختر خوب:heart::seedling:

1 پسندیده

آفرين به اين هوشمندي :clap::clap::clap:

شايد بالاي ٩٠ درصد مواقع همينه كه شما مي فرماييد

تازه موقعي كه به صراحت هم بگن بايد بهشون شك كني چه برسه با ايما و اشاره چون معلوم نيست راست گفته باشن تازه بعدش چقد پاي حرف شون بمونن يه دفعه با ديدن يكي ديگه هوايي نشن اين دوره زمونه كه تعداد ارتباطات و تعهد و… هيچ محلي از اعراب نداره وقت هم كه قيمتي نداره تو مملكت ما عواطف و احساسات هم كيلويي چند آخه

معني دختر خوب و بد هم كه تقريبا يكي شده :thinking:

به نظر من چنين كيس هايي حداقل اينه كه ارزش وقت گذاشتن ندارن

1 پسندیده

ن خیالت راحت … هیچ منظوری نداره چون تعهدی نداره بهتون.
در ضمن بر خلاف خانم هایی که مردها رو فراموشکار فرض میکنند؛ اصلا این هدیه ها فراموشی نداره …
اما یه مساله ای هست: که بهش عادی شدن میگیم.
معمولا تو این روابط تعهدی نیست اگر کسی جاتون رو بگیره دیگه رابطه کاملا تمومه انگار نه انگار که وجود داشتید!

2 پسندیده

چه کارهایی برای ابراز علاقه واقعی باید کرد ؟ میشه چند مورد بگید که توقعات و خواسته ها رو بشناسیم

1 پسندیده

من فقط یک روش بلدم اونم ابراز مستقیمه

3 پسندیده

وقتی می دونی رابطه اشتباه هست دور بزن
حالا که تموم شده لطفا دوباره شروع نکن
حیف جوونی و احساسات آدماست که خرج آدمای اشتباه بشه
از وقتت طوری بهره بگیر و برای خودت برنامه بریز که زمانی برای هدر دادن پای یک آدم اشتباه نداشته باشی
روی اعتماد بنفس خودت بیشتر کار کن و کلا هر چی مربوط بهش هست رو دور بریز
شماره هاش رو پاک کن و از همه جا بلاک
می دونم خیلی سخته اما باید این سختی ها رو به جون بخری تا به آرامش برسی

3 پسندیده

:small_red_triangle::small_red_triangle::small_red_triangle:یه رابطه سمی چه ویژگی هایی داره؟

لطفا تجربيات تون رو به اشتراك بگذاريد :pray:t2:

1 پسندیده

اگه تو یک رابطه دیدی

همیشه باید کوتاه بیایی و حرف حقت خریداری نداره

خواسته های دیگران اولیت محسوب میشه و برای رسیدن به حقت باید بجنگی یا مجبوری ازهدفها و خواسته هات چشم پوشی کنی

حال دلت خوب نیست و احساس شادی نداری

حتی حس کنی آنچنان که باید به تو و عقایدت احترام گذاشته نمیشه

تو امور روزانه یا مهم نظرت مهم نیست یا اصلا ازت نظرخواهی نمیشه

در جا زدی و دیگه مثل قبل مشتاق پیشرفت تحصیلی و شغلی و … نیستی

یعنی وارد رابطه ای شدی که تموم شدنش بیشتر به نفعته

4 پسندیده

@Atenaahmadzade
وقتی با هم بودیم من چند ماه اخر همش میگفتم ای کاش وارد رابطه نمیشدم باهاش اصن انگار نسبت بهش حسی نداشتم و فقط میخواستم تموم شه حتی میشد ده روز با هم حرف نمیزدیم و من دلتنگش نمیشدم
و وقتی تمومش کردم انتظار داشتم بیاد بهم پیام بده بگه برگرد و هر چقدر که میگذشت من بیشتر شوکه میشدم و تو دلم میگفتم باورم نمیشه اینقدر ماه گذشته و بهم پیام نداده میدونی برام سخت بود قبول اینکه راحت کنارم گذاشته انگار فکر میکردم بدون من نمیتونه
اون ادم سمی بود خیلی زیاد
وقتی میگفتم فلان چیزو نگو صدبار تکرار میکرد
میدونست رو یه چیزی حساسم با اون باهام شوخی میکرد
کادو براش میگرفتم به جای تشکر ایراد میگرفت
حتی با بیشعوری از دوستام و خانوادم بد میگفت
بد دهن بود و دو کلمه درست حرف نمیزد
یه کاری که میخواست رو تا انجام نمیدادم دست از سرم بر نمیداشت اینقد بهم فشار میاورد تا انجام بدم
زنگ میزد دستم بند بود جواب نمیدادم قهر میکرد
با دوستام میرفتم بیرون ناراحت میشد
هر ادمی رو که میدید مسخره میکرد و ایراد میگرفت
از خودم هم حتی ایراد میگرفت…

الان تقریبا از پایان رابطمون ۱۱ ماه میگذره
و من هر روز که صدای نوتیف گوشیم میاد فکر میکنم اونه و بهم پیام داده
هر وقت تو خیابونم توهم میزنم که دیدمش
ناشناس زنگ میزنه فکر میکنم اونه
هی میرم پروفایلاشو میبینم
میسوزم وقتی فکر میکنم با کسیه
من اینقدر عاشق نبودم واقعا که اینجوری بشم
و هرچقد از سمی بودن و بد بودن این ادم بگم کم گفتم ولی من نمیدونم چمه که فقط دلم میخواد بیادو بهم پیام بده!

نمیدونم چیشد انقدر نوشتم ولی الان که خوندمش فهمیدم خیلی احمقم خیلی…