بعد از کلی زیر و زبر کردن این خبر و آن خبر و این تحلیل و آن تحلیل از اوضاع جهنمی آب چشم درآور دنیا باید هم انتظار چنین عنوانی را داشته باشید، نه؟
نمی دانم از وقتی که مرموزانه با @somo849 اسکایپ کردم چند سال گذشته و اصلا چرا آن زمان با پادپرسی ها اسکایپ می شد را هم نمی دانم، ولی این حس تحویل گرفته شدن از جانب گردانندگان یک جمع تازه بنیان گذاشته شده خیلی چسبید به من، یک بشر 19 ساله، که حتی رفقایش هم جدی اش نمی گرفتند(تصویر یک عدد مهتابی سقفی یا چیزی شبیه آن هم روی پروفایل سهیل جان بود که هنوز برایم سوال است چرا؟ )
مشخصا این جمع فراز و فرود زیادی داشته، اولش سایت شمایل دیگری داشت و اشتباه نکنم خبری از جوراب و گرافیتی های مشابه بر دیوارش نبود، بحث های کم تر اساسی طرح می شد و چیزهای غریبی مثل نوآ را اینجا می دیدم اما ذهنم برای چنین مطالبی آن زمان پر ایده نبود، بعد پای میزگرد تحلیلی میان آمد که ورق را برگرداند و جای آدم های پردردسری چون من را در این فضا محکم تر کرد و باعث شد اینجا بیشتر تمرین فکر کردن و نوشتن کنم. یک زمان هم خیلی تلاش شد پادپرس در شبکه های مجازی معرفی شود(نمی دانم هنوز هم چنین است یا نه) و در نتیجه تعدادی تازه وارد اضافه شدند، بحث های کم تر جدی هم کم کم رونق بیشتری گرفتند، شعر و شاعری هم عجیب به میان آمد و همان زمان فهمیدم هیچ نخوانده ام!
همه را نوشتم برای طرح این پرسش های پنهان در موضوع که چرا پادپرسی ها فعالیت شان کم شده؟ یا چرا پادپرس آنطور که قبلا بود نیست؟ یا خیلی بزرگ و فعال نشده؟ قدیمی ها کجایند؟ لمس شده اند نسبت به جریانات روز؟ چرا دیگر خبری از پرسش های چالشی آن چنان که قبلا طرح می شد نیست؟ چرا عضو جدیدِ جدی کم می بینم؟ چرا پادپرس برای بیشتر دانشجوهای کنجکاو مملکت شناخته شده نیست؟
اشتباه می کنم؟
حال پادپرس خوب است؟ یا او هم مثل من زنده است اما زندگی نمی کند؟
یک چیز دیگر اینکه فکر می کنم پادپرس خیلی متواضع است و کسب درآمد در اولویت دومش هم نیست چرا؟
اول کار: شاید بد نباشه صدا بزنیم قدیمیا رو شاید جوابی گرفتیم. اگه خواستید خودتون به موضوع اصلی اضافه کنید اسمها رو تا حال و احوالی بپرسیم. منتها وضعیت پادپرس به نظرم بیشتر به مد خودجوش فرو رفته و این باعث شده که فعالیت جهتدار بسیار کم بشه.
در مورد خودم، در مورد خودم بگم که در حال یه تحول هستم که گذشته، حال و آینده رو کنار هم داره و به همین خاطر بعد از مدتها حوصله بیشتری برای بودن در پادپرس دارم ولی ابهام در وضعیت کمی دست و بال آدم رو برای فعالیت مدون و با برنامه میبنده. این ابهام هم شخصیه و هم حسی که از وضعیت پادپرس میگیرم و هم حسم در مورد امکان روشن کردن دوباره موتور پادپرس در وضعیت بسیار پیچیده امروز ایرانه.
اگر بحث داغ شد من هم بیشتر در مورد ذهنیت الانم میگم. فعلا جوابم به آخرین سئوال با توجه به اطلاعی که دارم اینه که اگر اشتباه نکنم و تحول جدی اتفاق نیوفتاده باشه، طرح خاصی برای کسب درآمد وجود نداره دلیلش هم اینه که سرمایهگذاری انسانی و مالی خاصی به شکل تیم مدون وجود نداره! منظورم اینه که صرفا تکیه بر اعتبار با هدف حفظ محتوا با حداقل هزینه، به نظر میاد که طرح بیزنسی پادپرسه و نه رشد برنامهریزی شده. اینه که بخواد تحولی اتفاق بیوفته احتمالا به همین داستان برمیگرده و ارزیابی اینکه آیا ریسک و ارزش سرمایهگذاری به همراه چشمانداز مناسب میتونه ایجاد بشه یا نه.
سلام. چه عجب پس از مدتها یکی از قدیمی ها پست گذاشت. منم خوشحال میشم اینجا با کمی تغییرات بهبود دهنده راه بیفته حتی با همون ده بیست نفر فعال قدیمی
اما انگار به خواب زمستونی رفتن
من جاهای زیادی رفتم تو شبکه های مجازی واقعیت احساس میکنم گرفتاری های روزمره مردم رو به فضای بازتر میبره تا بیشتر بخندن یا راحت تر نظر بذارن. من بعضی جاها رو دیدم خیلی عجیب بود خیلی خط قرمز ها رد میشد اما اینجا قوانین سخت خودش رو داره . من خودم دوست دارم قوانین باشه ولی یک مقدار انعطاف هم باشه. شاید همین رویه سفت و سخت علاوه بر مشکلات دیگه باعث شده کمتر بیان
خب درباره نوع نظر دادن به نظرم افرادی هستند دوست دارند درباره چیزهایی بحث کنند که اینجا ممنوعه.یا فورا بسته میشه. به نظرم یه مقدار باید رویکرد رو عوض کرد ورودی اینجا باید مثل دهانه بزرگتر قیف باشه اما برعکسه. چون جامعه فقط کاربران فعلی پادپرس نیست. مثلا چه اشکالی داره افراد علاقه مند به فیلم
و ورزش هم بتونن فعالیت کنن و تحلیل های خوبی هم ارائه بدن ما به همه این ها نیاز داریم. فیزیکدانی که به فوتبال و شعر علاقه داره یا هنرمندی که از بخشی از شیمی و داستان خوندن خوشش میاد یا زمین شناسی که تحلیل فیلم هم انجام میده همه اینها باعث میشه از هم یادبگیریم و تک بعدی نباشیم. حالا شاید بگید الان هم میتونن ولی وقتی بیان بازخورد نگیرن یا افراد شبیه خودشون نبینن فورا میرن سایت فیلم و ورزشی و گروه های تلگرامی.
مخاطب خوب رو زیاد کنید. خیلی وسواس نباید بود . یه چیز دیگه هم یادم اومد یه سری چیزا تو صفحه شخصی کاربرا برای دنبال کنندگان یا علاقه مندان به موضوع خودش ایجاد کنید مثلا یه چیزی مثل توئیت و گروه های تلگرامی.
با سیستم امتیاز دهی کاملا موافقم و جای پیشرفت هم داره چون کاربر تشویق میشه. اما به این هم فکر کنید. جای تحلیل های گسترده هنری و ورزشی اینجا خالیه . تو تعریف پادپرس شاید نباشه ولی میشه بعضی موضوعات رو اضافه کرد. کامنت تاییدی در اول کار هم کمی توی ذوق میزنه کامنت همه باید تایید شه ولی اگر مشکل داشت بعدا حذف یا اصلاح شه. قوانین باید خیلی راحت تر برای تازه وارد باشه
نه این که تا چیزی نوشت بره تایید یا حتما همه قوانین رو یکجا بخونه
به نظرم اینم باید قطره چکانی باشه.
اگر اون بخش خصوصی راه بیفته شاید هم این مطالب بمونن هم تو بخش خصوصی گپ و گفت چند نفره داشته باشن.
برای کاربرهایی که بخش اول رو گذروندن معمولا هیچ منعی به جز مسائل سیاسی صرف، مذهبی رادیکال و اسپم وجود نداره. اینجا خیلی تحلیل کتاب داریم، تحلیل فیلم و مسائل ورزشی هم همینطور. میتونید بگردید و پیدا کنید نمونههای مختلف رو. منتها مسئله مخاطب و جمعی که دینامیک بالایی داشته باشن مثل بقیه شبکههای اجتماعی رایج، یه مسئله بیزنسیه به نظر من. دو تا جنبه وجود داره که برای اینکار الزامیه: تبلیغ و جذب موثر که نیاز به یک تیم حرفهای تمام وقت داره، بعد نیاز به یک گروه مدیریتی داره که باید بازگشت سرمایه در ازای هزینه برای این گروه هم توجیه بشه.
خلاصه کنم: سئوال بهتر اینه که افراد علاقه به فعالیت در پادپرس ندارن چون مخاطب بسیار کمتری رو میتونن جذب کنن، نه اینکه پادپرس مواردی که گفتید رو منع کرده. اینجوری بخوایم بپرسیم اون موقع مخاطب سئوال در حال حاضر من نیستم واقعیتش. صرفا براساس تجربه مشکلات مرتبط با این داستان رو گفتم تا درکی از روند و وضعیت موجود و چرایی این وضعیت داشته باشیم.
ویرایش: ظاهرا تغییری در وضعیت ایجاد شده و همه پستها میره به سمت ویراستاری حتی پست خود من که ویراستارم! ممکنه سیستم آپدیت شده باشه یا تصمیم جدیدی باشه، دقیق از این اطلاعی ندارم.
اول کارِ من: از اینکه هنوز شما اینجا فعالانه می نویسید خیلی خوشحالم.
بعد: من چند نفری که به ذهنم می رسید اضافه کردم و اگر شما هم دسترسی دارید(با توجه به ویراستار بودنتان) لطفا چند نفری را اضافه کنید ببینیم چه می شود.
ببینید «نظر» درست است اما فکر می کنم موضوع عمیق تر از این چیز ها است. همه ی مردم پیچیدگی های ذهنی و دغدغه های فنی و فلسفی ندارند. من فضای پادپرس را یک جمع نخبه پسند می بینم و این هر کسی را جذب نمی کند و این اتفاقا برایش نکته مثبتی است!
حالا با این پیش فرض است که باید پرسید چرا؟ پاسخش را تا حدود زیادی در دیدگاه آخر @yousef می بینم.
تشکر فراوان از طهمورث عزیز بابت این فراخوان و آرمان و یوسف با اعلام حضور و لبیک گفتن به این فراخوان!
البته من خودم شخصا کوچیک همه هستم و جز قدیمیا حساب نمیشم. هنوز تازه واردم! و با اینکه ساکن جدید پادپرسلند حساب میشم اما خاک اینجا برامون مقدسه!
من کاملا موافقم که اول بیاییم این ندا رو به گوش همه کاربران قدیمی و فعال برسونیم و ببینیم بچهها کجان. آیا هستن و خوانندهی خاموشن یا درگیر زندگی و امورات جاریه و مکافات عالم شدن.
دوباره بیاییم و فعال بشیم. به قول طهمورث دیگه به هرحال تعارف که نداریم، نخبگانی هستیم که دور هم جمع شدیم و هرکسی اهل فکر، دانش و تأمل؛ و یک فضای خاصی در پادپرس شکل گرفته.
پس بیاییم و دور هم جمع بشیم و اینجا رو نجات بدیم! معتقد نیستم که پادپرس سقوط کرده اما نیاز داره که گرد و خاک هم از روش تکانده بشه و اگه بنیانگذاران پادپرس هم موافق باشن خرد جمعی رو به کار بگیریم و برای حال و آینده پادپرس تلاش کنیم، حداقل ایدههایی مطرح کنیم.
@Tahmoores_Masoudi @yousef @11141
کوچیک همه شما، بنده هم اگه نظری داشتم حتماً اعلام میکنم. شما ژنرالهای پادپرس بحث رو ادامه بدید تا ببینیم ما سربازان پادپرس چه کار باید بکنیم
من البته بیشتر هدفم احوالپرسی بود ولی اگه جای کار بود، چرا که نه. حتما وقتی در حد بضاعت خودم میزارم ولی چند تا نکته:
مسائل پشتوانه مالی احتمالا هنوز جز مهمترین مسائل پادپرس به حساب میاد. ممکنه تلخ باشه ولی مدت زمان زیادیه توی مدیریت و بیزنس پرسه میزنم و تجربه میگه که بهتره صادقانه با این مسئله برخورد بشه وگرنه ضربههای بعدی عملا امکان بازگشت رو غیرممکن میکنه.
نیازی نیست به فکر بازیابی هویت پادپرس در گذشته باشیم. فلسفه بنیادی مسئله دیگهایه و میشه حفظ کرد منتها هویت ترکیبی از گذشته و حاله. الان فضای اجتماعی عوض شده، حتی تکنولوژی امکاناتی وسیع رو فراهم کرده که میتونه با کمی خلاقیت وارد کار کرد.
نکته مرتبط با قبل، من کمی مشاهده داشتم و بعضی از افراد جدید رو دیدم. البته @11141 بیشتر فعال بود و میتونه اونها رو هم به این بحث و گپ دعوت کنه. هم به داغ شدن موضوع کمک میکنه و هم دیدگاه ترکیبی رو فراهم میاره.
بله منم نگفتم بطور کلی منع هست همه ش چون گاهی فقط محدود هست . یا نگفتم تحلیل فیلم و ورزش نداریم اما گفتم بصورت گسترده نیست .و به نسبت موضوعاتی مثل روان شناسی و فیزیک خیلی خیلی کمتره. ضمن اینکه من هم دوست ندارم کلمات عجیب و غریب و ممیزی استفاده شه و ساختار حفظ شه. ولی یک سری دست اندازها روند رو کند میکنن مثلا همین قضیه 20 کاراکتر برای تازه وارد یا کامنت تاییدی خودش دست اندازه. خب همونطور که گفتید حتی کامنت شما هم میره برای ویرایش . ما انسانیم و گاهی اشتباه مینویسیم مثلا خود من که علائم نگارشی رو نمیذارم اکثرا حالا اگه بیاد همه ش بره ویرایش شاید همه خیلی پرفکت به نظر برسن و از همین قضیه فرار کنن . اما خب یه جاهایی لازمه ویرایش شه تا چند معنی برداشت نشه.
مخاطب کم هست و همه نوع مطالب عموما منع نیست اینو میدونم ولی با خوردن استثنا و بحث های میزگرد خودش یکنوع ممنوعیت و محدودیت سطح کاربری و زمانی و حتی نوشتاری داره.
این درسته ولی موضوعات متنوع هستن. اگر اینطور فکر کنیم خیلی تعداد کم میشه . توجه کنید یک نوجوان یا جوان تازه میاد و یاد میگیره لزوما هم نباید خیلی عمیق فکر کنه ممکنه اون حیطه علاقه ش چیز دیگری باشه اما یاد میگیره همونطور که ما از هم یاد میگیرم و نقد میکنیم. اینطوری قشر مثلا زنان خانه دار و جوانان علاقه مند به فرض مثال ورزش و فیلم رو از دست میده . ولی اونها قشر بزرگی هستن که موضوعاتشون کمتر پرداخته میشه. چون کم هستن اینجا. من هنوزم معتقدم اون تازه وارد باید احساس راحتی کنه شاید یه جای تمرینی اگه درست بشه و کم کم قوانینی مثل 20 کاراکتر اضافه شن و موضوعات بعد از ثبت برای ویرایش برن بهتر باشه
اینا نکات ریز روان شناسی آدمها هست.شما میرید در یوتیوب مثلا نظر میذارید و کلی بازخورد میگیرید . کامنت هم برای تایید نمیره راحت و آزاد. میدونم اینجا فرق داره و باید بعضی کامنتها ویرایش یا حذف شن ولی کلا همه از اول نباید انتظار یه آدم پرفکت داشته باشیم.
این پالیسی به نظر میاد به محتوا ربطی نداره و به دلیل حالت احتیاطی اعمال شده (اگر از سمت مدیریت باشه) و (شبیه به آزیرها بخوام بگم معنی اون اینه که حداقل یک ویراستار باید پشت رو تایید کنه جدا از سطح و محتوا). معمولا در زمان مدیریت دائم این اتفاق نمیوفتاد چون امکان سنجش و حذف مطالب خلاف قوانین بود. اینکه چرا این فاز در این زمان اعمال شده رو نمیدونم، باید از گروهی که تصمیم رو گرفتن پرسید. باز هم میشه منتظر موند و دید کسی توضیحی میده یا نه.
من با این محدودیت موافقم. درسته جاهایی ممکنه اذیت کنه ولی سیستم بحث رو از حالت چت بیرون میاره و به بحث تبدیل میکنه. معمولا زیر ۲۰ کاراکتر با لایک یا پاسخی غیرمتنی قابل انجامه.
به هر حال این قوانین متعلق به زمان خودش بوده و فکر میکنم همه چیز براساس نیاز قابل تغییره (نظر من صرفا یک نظره و ممکنه بقیه با اون موافق نباشن)
دوگانه کمّیت یا کیفیت؟ خودم دومی را اولویت می دهم.
ببینید البته منظور من از «پیچیدگی های ذهنی»، تلاش برای سارتر ساختن از یک فرد نیست (ضمن اینکه خلاف این ادبیات پدربزرگانه، خودم هنوز در دهه 20 زندگی ام :دی )
و اصلا نخبگی به معنای فلسفیدن و تحلیل نیست که یادگیری و تلاش برای شکافتن یک مسئله ریاضی(حتی در حد ابتدایی و نه میرزاخانی وار) هم جزیی از آن است، بالاخره یک نخبه که بی نیاز از آموختن نیست.
اول اصلا شما یک بشر اینطوری به من نیشان بده!
بعد من در این مورد با @yousef موافقم که فضا باید حالت بحث داشته باشد، گرچه اگر ساز و کاری برای درج کامنت هم باشد شاید شاید بد نمی بود گرچه باز هم به نظرم اولویت با بحث است و همین است که این سایت را با فضای آبکی اینستاگرام یا مشابه اش متمایز می کند چون در اصل هم وقتی می پرسیم یعنی آماده چالشیم و بحث و خوب اگر هم دیدگاه خاصی نداریم می توانیم به راحتی دیدگاه مورد علاقه را «پسند» کنیم و قلب بگذاریم چون در غیراینصورت حتی دست و پا شکسته هم می توانیم به طریقی مخالفتمان را با کلمات ابراز کنیم و این خودش نیازمند یک سری توضیحات است که بحث جدیدی را باز می کند شاید باید برای این بی حالی جماعت در نوشتن و عدم تمایلشان به شرکت در بحث چاره ای اندیشید اما چاره ای که اینجا را شبیه توئیتر(سابق!) یا یوتیوب نکند و تمایزی ایجاد کند و افراد را به شرکت در بحث و چالش تشویق کند و نه صرفا «کامنت پرانی»!
شاید نمونه موفق اتاق های صوتی کلاب هاوس بتواند نظیری برای اتاق های بحث پادپرس باشد منتهی آن یکی را یک منبع عظیم سرمایه و توسعه حمایت می کند، آن یکی صوتی است و این نوشتاری!
نهایتا باز هم با این دیدگاه @yousef موافقم که دغدغه مالی اولویت پررنگی است و موتور محرکه برای این همه بحث نظری.
شاید اگر پادپرس در یک جای دیگر با اقتصادی واقعی بود الان برای خودش کمپانی مستقلی هم بود! (یک کورا ی پارسی زبان یا رقیبی برای آن)
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم
جَرَس فریاد میدارد که بَربندید مَحمِلها
به مِی سجّاده رنگین کن گَرت پیرِ مُغان گوید
که سالِک بیخبر نَبوَد ز راه و رسمِ منزلها
شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحلها
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کزو سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها
یه مقدمه چیدم که سخنم رو شروع کنم…
شاید منم به اون جایی رسیدم که عین کاربرای قدیمی پادپرس…دیگه دارم می رم
خواستم بابت تمام لحظات خوبی که در کنارتون داشتم تشکر کنم
ممنونم که دوستای خوبی برام بودید…
دوستون دارم.شاید شایدهم نه روزی برگردم و بیام پیشتون! شایدم سربزنم نمی دانم! ولی دوستون دارم
.
.
.
در جستجوی آب حیاتی؟ در بیکران این ظلمت آیا؟
در آرزوی رحم، عدالت، دنبال عشق؟…دوست؟
ما نیز گشته ایم
«و آن شیخ با چراغ همی گشت»
آیا تو نیز-چون او- انسانت آرزوست؟
گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست
پویندگی تمام معنای زندگی است
.
.
.
این هم مقدمه ی من!
حالا نوشته ی شما را پسند کردم ولی این سُمیّه بازی ها چیست؟ :دی
سلام
چقد خوبه اینجا هنوز.
من نمیدونم کجا خبط و خطایی کردم و نفرین کی بود که از پادپرس فاصله گرفتم. الان وقت آزادم رو تقریبا در طاقچه، شطرنج و پازل، اینستاگرام و نوشتن میگذرونم.
مرا به اینجا برگردانید
لطفا
خودت جز اوتاد پادپرسی باید ملت رو برگردونی! چند نفر از بچههای قدیمی و جدید (در مقیاس خودمون البته) رو میبینم که فعالیت دارن و شاید بد نباشه یه حرکتی بزنیم. به نظرم یکی دو تا موضوع ساده و عمومی (ترجیحا غیرمرتبط با وضعیت موجود) میتونه جذاب باشه. ایدهای داری، مطرح کن من هم در حد توان و وقت مشارکت میکنم.