در چند هفته ی گذشته بحران انرژی به صورت قطع سراسری برق خودش را نمایان کرده و برای عموم قابل لمس تر شده است، نزدیک بودن به انتخابات 1400 فضا را برای دعواهای سیاست نما(!) پیرامون این مشکل داغ کرده است، دلایلی از جمله استخراج رمزارزها، کهنه بودن شبکه ی برق رسانی، مدیریت دولت ناکارآمد و الگوی نادرست مصرف در موج اخبار شنیده می شود و طبیعتا مهم ترین راهکارها نیز حذف این عوامل اند.
پرسش اصلی اینجاست:
آیا در این هیاهو مسیری برای حل بحران انرژی وجود دارد؟ امکانات موجود و ظرفیت های عملیاتی کدامند؟ و اصلا منشا این بحران چقدر با آنچه در اخبار شنیده می شود مطابقت دارند؟
بر اساس اطلاعاتی که در مورد بازار برق دارم و اتفاقا در این مدت با چند نفر متخصص شانس همصحبتی داشتم، سعی میکنم به شکل احتمالاتی در مورد این مسائل حرف بزنم. البته هنوز ابهامات بسیار زیاده و به طور قطعی نمیشه اظهارنظر کرد ولی به شکل مناسبی میشه به بعضی ابهامات پاسخ داد. قبل از اون، باید بگم که بسیاری در ایران از ابعاد بسیار بزرگ شبکه برق ایران خبر ندارن. شبکه برق خانگی کمتر از یک سوم کل ظرفیت شبکه برق در ایرانه و توان تولید ایران و همینطور کیفیت شبکه ایران، به نسبت خوبه، شاید به جرات بشه گفت در دنیا هم جز شبکههای خوب به حساب میاد. چه اتفاقاتی تقریبا غیرممکنه:
-
تولید رمزارز بیشتر در ابعاد برق خانگی برق مصرف میکنه و اگر بخواد که به شبکه برق ایران فشار وارد کنه، باید ابعاد غیرقابل باور داشته باشه. موافق این کار نیستم ولی به طور نسبتا قطعی میشه گفت که این عامل کاملا قابل رد شدن هست. هنوز میشه در مورد ابعاد حقوقی و اجتماعی این ماجرا صحبت کرد ولی این مورد با قطعیت نسبتا بالا جز عوامل مشکلات کنونی نیست.
-
کهنه بودن شبکه برق، قابل بحث هست ولی قطعی منظم در شبکه، نمیتونه به کهنه بودن مرتبط باشه. اختلالات مرتبط با شبکه، باعث قطعی نامنظم برق میشه که این اتفاق رخ نداده. شبکه برق ایران به کلی کیفیت نسبتا خوبی داره هرچند حتی در بهترین شبکههای برق دنیا هم اختلال طبیعیه. در ضمن در برنامهریزی شبکه، برای این اختلالات پیشبینی لازم شده و اگر دقت کنید، این اتفاق به ندرت رخ میده. پس هم این مورد منتفی هست و هم اینکه به طور کلی مدیریت شبکه ایران تجربه خوبی داره و خودِ این داستان به مورد مدیریتی هم جواب میده.
-
الگوی نامناسب مصرف، کمی از مد افتاده. به نظرم الگوی مصرف ایرانیها به نسبت گذشته بهبود نسبی داشته و حساب کتاب برق در خانوادهها تا حد مناسبی رواج داره. ولی به شکل دقیقتر، عدد و رقمها نشون میده که شبکه توان عبور از پیکهای مصرف تابستانی رو هم داره. در ضمن به طور کلی توان پشتیبانی نسبی از شبکه برق خانگی، بخصوص در این زمان که مصرف صنعتی برق کاملا افت داشته، بسیار بالاست.
چه چیزهایی تعجب برانگیزه:
-
مصرف برق صنعتی که ابعادی بسیار بالاتر داره، در این مدت به دلیل تحریمها و مشکلات تولید کاهش داشته. به همین دلیل انتظار پایداری بیشتر شبکه میره، مگر اینکه بخشی از تولیدکنندگان اساسا تولید رو متوقف کرده باشن.
-
به دلیل تحریمها به نظر میاد امکان صادرات یا کاهش داشته یا حداقل با اطمینان میشه گفت که افزایشی در کار نبوده که بخواد نقشی مهم در این داستان ایفا کنه.
چه چیزهای دیگهای ممکنه:
-
قسمت زیادی از تولید برق ایران در دست شرکتهای مرتبط با نهادهای غیردولتی هست که دل خوشی از دولت ندارن. این امکان وجود داره که برای ناکارآمد نشون دادن دولت، با عدم تولید یا تلاش برای بالا بردن قیمت، شبکه رو تحت فشار قرار داده باشن. این احتمال تا حدی معقوله ولی از یک طرف به نظر نمیاد که اگر این دلیل اصلی بود، دولت ساکت میموند و با توجه به توان هیاهوگری، قطعا به شدت توی بوق میشد.
-
به طور کلی، افزایش قیمت معقولی در برق به نسبت تورم داده نشده. این احتمال وجود داره که واقعا بسیاری از تولیدکنندگان (بخصوص تولیدکنندگان عمده که از سوخت فسیلی استفاده میکنند و بالاترین هزینه تولید رو دارن)، دیگه توان تولید رو نداشته باشن و از نظر اقتصادی براشون تولید به صرفه نباشه.
-
آخرین احتمال که بسیاری شکل توهم توطئه داره ولی شواهد نسبی برای پشتیبانی از اون هست، تعامدی بودن این اختلال برای ایجاد ناآرامی اجتماعی از سوی گروه دولتیه تا بتونن برای بقا در ساختار چانهزنی کنن. دو اتفاق نشون میده که گروه دولتی چندان هم پروایی از این کارها ندارن و ممکنه با ایجاد فشار اقتصادی و سخت کردن زندگی مردم بخوان که خودشون رو به عنوان «سپر دفاعی الزامی»، با جناح تندروی مقابل چانه زنی کنن. اتفاقات آبان ۹۸ و همینطور حذف ناگهانی دلار ۴۵۰۰ از کالاهای اساسی و تورم شدید در اوایل امسال، بیشتر در همین راستا بوده.
من فکر میکنم درگیری دو جناح در قدرت، بسیار محتملتر از مسائل مرتبط با الگوی مصرف یا شبکه یا تولید هست و شانس نسبتا بالاتری برای «موثرتر» بودن داشته باشه. شانس بعدی رو من به غیراقتصادی بودن قیمت برق خانگی میدم که ممکنه باعث خارج شدن بخش خصوصی و شبهخصوصی از مدار تولید شده باشه.
علتش رو نمیدونم، ولی راهکارش این نیست که برق نقاط کوچک شبکه، یعنی مصرف خانگی، قطع بشه. الان سایر مصارف غیر خونگی، به هر حال به روشی و با سوخت دیگری، برق مورد نیازشون رو تامین میکنن. منظورم برق اضطراری و استفاده از ژنراتورهای گازوئیلی یا مشابه اون هست. و باز منظورم از یخچالهای مغازههای کوچک لبنیاتی تا سرورهای بزرگ شرکتهایی مثل آپ یا … هست!
میشه یه حساب-کتاب کوچیک کرد؛ ولی در نهایت بعید میدونم به این نتیجه برسیم که با قطعی برق به این روش داریم مصرف انرژی رو کنترل میکنیم! صرفا داریم مصرف گازوئیل رو افزایش میدیم.
یوسف ممنون از به اشتراک گذاری اطلاعاتی که داشتید . بعضی از موارد، جالب و جدید بود خوندنش. مخصوصا مورد رمز ارز. @yousef
به نظرم یک راهکار که از قطع زمانبندی شده بهتره ولی خوب اجراش هم سخت و هزینهبره اینه که از کنتورهای محدودکننده انرژی یا توان استفاده بشه و در شرایطی که کمبود تولید در شبکه هست توان مصرفی همه کاربرها محدود بشه و نه به صورت ناحیه به ناحیه برق کامل قطع بشه. این طوری کاربرها میتوانند برق رو به مصارف ضروری اختصاص بدهند.
در مورد دلایل حدس من اینه که با شروع فصل گرما و استفاده گسترده از کولرهای گازی مصرف بالا رفته و چون هنوز در ابتدای فصل گرما هستیم نیروگاههای برقآبی برای حفظ ذخایر آب با تمام توان کار نمیکنند.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران مصرف برق بخش خانگی تقریبا برابر با بخش صنعتی و حدود یک سوم مصرف کل کشور هست.
https://www.amar.org.ir/پایگاه-ها-و-سامانه-ها/سریهای-زمانی/agentType/ViewType/PropertyTypeID/1904
اساسا مسئله صرفهجویی نیست، مسئله توزیع مصرف در زمانهای مختلفه. در زمانهای کممصرف بخشی از شبکه تولید اساسا از مدار تولید خارج میشن و هیچ مشکلی نیست. نکته و مسئله جذاب از نظر علمی برای بسیاری از کشورها اینه که آیا میشه راه حلی برای ذخیره برق در زمان افت مصرف و استفاده از آن در اوج وجود داره؟ مثلا در بسیاری از نقاط (در مورد استرالیا مطمئن هستم) روی باتریهای با ظرفیت عظیم کار میکنن که میتونه به حل این مسئله کمک میکنه.
حرفتون در مورد مصارف خانگی هم درسته و نکته تعجببرانگیز هم همینه: اساسا چه در مورد برق و چه در مورد آب، اغراق عجیبی در مورد مصارف خانگی شده و برای تحقیر مردم به کار رفته.
در ضمن نکته جالب اینه که ایران چندین نیروگاه بزرگ زمین-گرمایی داره که اساسا خیلی فعالیت ندارن با وجود اینکه هزینه تولید بسیار پایینی دارن. همینطور مپنا به شکل وسیعی در زمینه نیروگاه بادی کار کرده و سهم خوبی داره که عملا باعث رشد تولید نسبتا خوب شده. تقریبا میشه مطمئن بود که واقعیتهای مصرف و تولید در این داستان دخالتی ندارن.
آیا منبع قابل استنادی برای این موارد وجود دارد؟ با توجه به نبود آمار شفافی از میزان استخراج در ایران باز هم می توان با قطعیت نسبتا بالایی عامل مذکور را رد کرد؟
در تکمیل این نظر یک خبر جالب از دی ماه پارسال!
جالب است!
لطفا در این مورد اگر امکان دارد توضیح بیشتری بدهید و لینک بگذارید.
البته اینجا به صرفه نبودن زمین گرمایی را به بحث گذاشته، حالا که هزینه شده و چنین نیروگاهی احداث شده است، آیا استفاده ی از آن نیز به صرفه است؟ به علاوه آیا همین مثال نمی تواند تاییدی برای مدیریت نادرست انرژی در کشور باشد؟
با یک حساب سرانگشتی در این لینک به ظرفیت تقریبی 300 مگاوات می رسیم و از طرفی اخباری اینچنینی شاید بتواند تا حدودی عامل الگوی مصرف را پررنگ تر کند، البته نمی دانم چقدر می شود به این منابع اعتماد کرد!
تا جایی که میدونم فعلا ایران یک نیروگاه زمینگرمایی در مشگین شهر با ظرفیت تولید ۵ مگاوات داره که در مقایسه با مثلا نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی بوشهر یا بسیاری از نیروگاههای حرارتی طرفیت خیلی کمی هست. بدون در نظر گرفتن اتلاف شبکه ۵ مگاوات به طور متوسط برای ۵ میلیون نفر میتونه ۱ وات برق فراهم کنه که چندان زیاد نیست یا برق ۵ هزار کولر گازی ۱۰۰۰ واتی را فراهم کنه (خیلی از مدلها بسیار پرمصرفتر هستند).
خیلی کشورها از جمله ایران در این زمینه کار میکنه ولی فعلا تنها راه حل عملی ذخیره برق در این مقیاس پمپاژ کردن آب به پشت یک سد دومخزنه در مواقع اضافه تولید و استفاده از اون در زمان کمبود هست.
نبودن شفافیت مسئله رو بغرنج میکنه ولی در مورد مدیریت، یک نکته بسیار مهم وجود داره: در مورد برق، به دلیل ذات انرژی و نحوه انتقال، اساسا نقش مدیریت انسانی بسیار کمتر از شبکه توزیعه. عدم مدیریت بیشتر میتونه در مسئله قطعی غیرمنظم خودش رو نشون بده یا در مسائل مرتبط با استهلاک.
میتونین به این نگاه کنین ولی بیشتر منظورم علاقه تحقیقاتی هست تا راهحل پایدار شده، این رو در نظر داشته باشین:
https://aemo.com.au/learn/energy-explained/energy-101/energy-explained-big-batteries
به طور کلی برای پایداری تولید بر اساس انرژیهای نو، وجود سیستم ذخیرهسازی بسیار مهمه چون ذاتا در این تیپ تولید انرژی، میزان و مدیریت تولید تقریبا غیرممکنه و وابسته به منبع انرژی نو هست تا تصمیم تولیدکننده. این در ابعاد بزرگ میتونه بسیار پرریسک باشه چون همانطوری که در توضیح مدیریت هم گفتم، ذات نیروی الکتریسیته و نوع تولید و توزیع اون، مدیریت رو به شبکه وابسته میکنه و نه تصمیم افراد.
اتفاقا بله. اکثر تولیدهای وابسته به انرژیهای تجدیدپذیر دارای این خاصیت هستند: هزینه اولیه و زیرساخت به نسبت بالایی دارن ولی چون هزینه سوخت برای تولید رو لازم ندارن، اتفاقا در طول زمان استفاده، میتونن کاملا به صرفه باشن. مشکل ایران اینه که هزینه سوخت نیروگاههای فسیلی، رقابتی و واقعی نیست، به همین خاطر انرژیهای نو توان رقابتی ندارن. در کشورهایی که قیمت سوخت از طریق رقابت اقتصادی تعیین میشه، خاصیت عدم نیاز به سوخت، باعث جذابیت بسیار بالای این نوع تولید میشه.
مسئله سخت بودن مدیریت تولید (به دلیل ساختار بازار برق، این نکته بسیار مهمه که تولیدکننده بتونه تولید رو مدیریت کنه وگرنه امکان شرکت در بازار بسیار سخت میشه) مهمترین نقص این نوع انرژیه وگرنه پتانسیل بالایی در تامین انرژی داره.
این گزارشی از مصرف برق در سال گذشته ست که ابعاد بازار برق و سهم هر بخش رو نشون میده:
درصد بخش خانگی همانطوری که گفتم کمتر از یک سوم کل مصرف برق در ایرانه. تازه باید این واقعیت رو هم در نظر بگیرید که این آمار متعلق به ثبت رسمی هست و خیلی وقتها مصارف غیرخانگی هم در قالب بخش خانگی ثبت شده.
برای اینکه مقایسهای از قیمت رقابتی و قیمت قبض برق داشته باشین به خروجی بازار برق ایران هم میتونین نگاه کنین و مقایسه کنین که حجم سوبسید و تعهد نسبی دولت به نیروگاهها چقدر هست:
کمی توی خبرها که داشتم میگشتم، به این خبر هم برخورد کردم که یک گزینه محتمل رو مطرح میکنه، البته به شکل تلویحی:
https://barghnews.com/fa/news/46043/فرسوده-بودن-اغلب-نیروگاههای-دولتی-احتمال-خروج-غیرمنتظرهی-واحدهای-تولید
این امکان وجود داره که بازگشت صنعت نفت به تولید حداکثری، فشار غیرعادی بر شبکه وارد کرده باشه. این میتونه با اعداد و ارقامی که از کمبود گفته میشه بخونه. هرچند باز هم نیاز به بررسی دقیقتر داره.
این موضوع به صورت خود کار بعد از 2 روز بعد از آخرین پاسخ بسته شد. پاسخ جدید دیگر مجاز نیست.