مدل شایستگی به شما میگوید که کدام مهارتها و شایستگیها به موفقیت در کار شما کمک میکنند. نسخه واحدی وجود ندارد. بنابراین وقتی ماموریت و چشم انداز را تدوین کردید، به ارزشها و سپس شایستگیهای مورد نظر برای ایفای نقش مورد نظر در هر پست هم توجه کنید. در مصاحبه و مدیریت عملکرد هم همان معیارها را مورد توجه قرار دهید و برای هر کدام مصداق مشخص داشته باشید.
مثلاً اگر صداقت یکی از معیارهای شماست، به روشنی بنویسید که مصداقهای صداقت و عدم صداقت چیست؟ اگر مصداق صداقت راستگوئی است، پس کسی که خطایی کرده و راست میگوید باید کمتر از کسی که خطائی کرده و راست نمیگوید تنبیه شود. این سخت است، برای این سختی آماده شوید.
مهارتهای فنی و شغلی بسیار راحت تر آموخته میشوند، تا مهارتهای رفتاری به خصوص اگر قرار باشد رفتاری در فرد تغییر داده شود. بنابراین به سنجش این مهارتها خوب توجه کنید و پیشنهاد میکنم در گامهای نخست در این راه از افراد با تجربه استفاده کنید. روشن کنید چه میخواهید (What good looks like?) و سپس از آن افراد با تجربه بخواهید که آن معیارهای خوب بودن را در افراد شناسائی نموده و به شما اعلام کنند.
هزینه ای که برای یک استخدام خوب میکنید، یک سرمایه گذاری است.