من زنان توانمندی زیادی رو میشناسم که به دلایل مختلف بالاجبار یا با انتخاب خودشون خانهدار هستند، اما اغلب احساس رضایت کافی ندارند.
شاید بعضیها که مدتی تجربه شاغل بودن را داشتهاند با این قضیه بهتر کنار بیایند اما باز در صحبت با بعضی زنان خانهدار میبینم که در مقایسه خود با زنان شاغل که استقلال مالی دارند، احساس خوبی ندارند.
قضیه چیه؟
استقلال مالی؟ یا نگاه جامعه؟ یا رفتار نزدیکان و اعضای خانواده؟
به نظرم اگر خانهداری رسما شغل به حساب بیاد خیلی مسائل حل میشه، شما اینطور فکر نمیکنید؟
اگر قراره خانهداری شغل باشه، چطور میشه مشخصات و مزایاش رو قابل سنجش کرد؟ پرداختها بابت این شغل چطور انجام میشه؟
جاهای دیگه دنیا اوضاع چطوره؟
الان دیدم قبلا هم موضوعی تقریبا مرتبط ساختم.