راه حلی که من سعی کردم بهش بپیوندم یه حرکت دسته جمعی و باحال بود به این شکل که خودمون بیایم با استفاده بیشتر از دوچرخه این نیاز رو به وجود بیاریم.(هزینه های خاص خودش رو داره به همراه سختی در همگرا کردن افراد)
الان در تهران برای بعضی خیابون ها به سختی میشه مسیر دوچرخه تعبیه کرد. و به نظر میرسه لازمه ش اینه که ساختمون ها عقب نشینی کنن!
میشه قسمت هایی از بافت قدیمی شهر رو بازسازی کنن برای مسیرهای دوچرخه: با قرار دادن بازدارنده ماشین در مسیر خیابون های قدیمی، این خیابون ها رو به نفع دوچرخه ها و موتورها خالی نگه دارن.
ولی این راه برای همه ی شهر دسترسی دوچرخه ایجاد نمیکنه.
بد نیست سری به تجربه ی هلندی ها در این زمینه بزنین، شهرهای هلند اخیرا دچار ترافیک دوچرخه ها در مسیرهای دوچرخه شده:
دلیل مشکل فرق داره، ولی تقریبا خروجی مشکل یه چیز هست: درهر دو حالت علاقه مندهای دوچرخه سواری فضای کافی و امن برای این کار در اختیار ندارن.
و نکته ی جالب اینه که هلندی ها بعد از بررسی مشکل به این نتیجه نرسیدن که لازمه فقط خطوط دوچرخه ی عریض تری ایجاد کنن، بلکه کلا ساختار طراحی شهری رو بازطراحی کردن و دو اصل جدید در نظر گرفتن:
وسایل نقلیه رو بر اساس جرم و عرضشون تقسیم کردن.
فضاهای شهری، با توجه به نیازشون برای اون دسته از وسایل نقلیه که در اولویت اون فضا هستن طراحی میشن و بقیه وسایل نقلیه به عنوان مهمان در اون فضاها در نظر گرفته میشن! و دیگه طراحی اون فضا ممکنه متناسب با یه وسیله ی عریض یا سنگین نباشه.
در سه شهر اوترخت، روتردام و هلموند هم در حال حاضر این طرح به صورت پایلوت پیاده شده. پیشنهاد میکنم حتما محتوای اصلی لینک بالا رو بخونین، طرز فکر پایدار رو نشون میده.
اینجا هم کلا یه پروپوزال جامع و مانع راجع به ایجاد خطوط دوچرخه برای اولین بار در شهرها گفته، و از زوایای مختلف طراحی مسیر، نیاز دوچرخه سوارها، نیاز شهر به این موضوع پرداخته:
استفاده از فضای کوچه پس کوچه ها به جای خیابان هایی که ممکنه ظرفیتشو نداشته باشن برای ایجاد مسیر دوچرخه همراه با خطوط راهنما. از اونجا که دوچرخه حجم خیلی کمتری رو اشغال می کنه انعطاف پذیری بیشتری هم برای جا به جایی تو کوچه ها داره.
تغییر ارتفاع توی سطح میتونه کاربردی باسه و همچنین کف سازی های متفاوت البته قبل از اینها فرهنگ سازی رسانه ای خیلی خوبه اکه یادتون باشه مردم کمربند ایمنی نمیبستن تا وقتی که داداش سیا وارد شد
شهروند هُلندی: “خیلیها به اشتباه فکر میکنند که ما همیشه دوچرخهسوار بودیم. خیر! ما هم در همان شرایطی بودیم که شما هستید؛ ترافیک٬ آلودگیهوا٬ آلودگی صوتی٬ تصادفات …”. از تجربه های دیگران در کانال تلگرامی بازچرخ.
تجربه ی مشابهی هم از ژاپن شنیدم که حدود 30 سال پیش وضع آلودگی ژاپن در حدود چین و یران بوده ولی در مدت زمان خیلی کمی حلش کردن و یکی از زاه حل ها هم وسایل حمل و نقل عمومی، فرهنگسازی و دوچرخه سواری بوده.
جالبه که در فنلاند که هوای خیلی سردی داره مردم از دوچرخه استفاده زیادی میکنن.
سوال
توی شهر هایی که تغییر ارتفاع زیادی دارن مثل تهران که سر بالایی زیاد داره چه راهی برای این هست که توی تابستون بشه از دوچرخه استفاده کنیم و زمانی که به مقصد رسیدیم عرق نکرده باشیم؟(برای بوی عرق و حس نه چندان خوبی که آدم داره می پرسم)