میدونی جریان داشتن یا flow چیه؟ تا حالا فعالیتی بوده که درش حس کنی در لحظههای مختلف در موقعیت مناسب حضور داری و میتونی بدون هزینه کردن انرژی چندان کار رو پیش ببری؟ اگه بوده تجربه ت رو بگو و بذار تا ازت یاد بگیریم: چطور به این حالت flow رسیدی و چطور درش موندی؟
اگه flow رو هنوز تجربه نکردی، مشکلی نیست. تنها درصد خیلی کمی از افراد هستن که واقعا تجربه ش کردن، شاید کمتر از یه درصد! اکثرمون تو فازهای دیگه مثل نگران، در حال کنترل، حوصله سر رفته، … هستیم. بگو برنامهت چیه تا شرایط مناسب برای flow خودت رو پیدا کنی؟
مفهومی در روانشناسی وجود داره به اسم flow یا تَچان که درش فرد با صرف کمترین هزینه و بدون خستگی، گرسنگی یا ناخوشی روی کارشون متمرکز میموندن و بهترین نتایج رو تولید میکنه. معروفه که مثلا بازیکن های مشهوری مثل مایکل جردن یا کوبی برایان یا … که میتونستن در زمان مناسب در مکان مناسب باشن حتی براش تمرین هایی هم میکردن:
تمرین های ذهنی که به اسم مایندفول معروفه و کمک میکنه فرد در لحظه حضور داشته باشه.
فکر کنم فقط با داشتن مهارت زیاد تو کار این حالت بدست میاد.
من شاید این حالت و داشتم.
قدیما خیلی تو کارهایی که می گرفتم استرس زیادی وارد میشد و اکثرا بخاطر دو تا دلیل بود
1: نبود مهارت کافی
2: زمان محدود که تا حدودی بر میگرده به اولی
همه می دونیم که تمرین کلید تسلط به هر مهارتی هست
تکرار و تمرین جواب این موضوعه.
یک معلم هر روز داره موضوعی رو درس میده و علاوه بر دانش آموزان خودش هم مورد آموزش قرار میگیره و مسلط میشه به موضوع حتی اگه تو خواب بیدارش کنی و ازش یه سوال بپرسی بلافاصله جواب میده بدون اینکه حتی فکر کنه بهش.
یا یه ورزشکار انقدر تمرین میکنه تا هم بدنش آماده باشه هم موقعیت های مختلف رو بارها و بارها تجربه کنه تا بتونه بهترین عملکرد رو داشته باشه.
اساتید موسیقی هر روزه به چندین نفر آموزش میدن علاوه بر اون خودشون هم تمرین میکنن در طول روز.
شاید اگه ۱ سال دست به ساز نزنن دوباره بتونن مثل قبل بنوازن اما فرقش رو خودشون حس میکنن.
استمرار و برنامه روزانه داشتن برای هر کاری باعث میشه کارایی شما نسبت به فعالیتی که انجام میدید بالاتر بره.
مطمئنا وقتی ازش فاصله بگیرید ضعیف خواهید شد.
در استفاده از تکنولوژی من به این نقطه رسیدم. البته ته به صورت کامل اما خب همه کاری میتونم انجام بدم(در حد مصرف کننده)
در زمینه روان شناسی هم حس میکنم همیشه برای سوال ها جواب های نزدیکی دارم و تحلیلش برام آسونه.
در زمینه موسیقی دارم تلاشمو میکنم.
اگر بخوایم عرفانی صحبت کنیم سنگ و باد رو در نظر بگیرید. سنگ ساکنه و حرکتی نداره سفته و سالیان سال ممکنه یک جا بمونه. اما باد نرمه و حرکت میکنه به همه جا میره و پویاست.
برای رسیدن به حالت غوطه ور بهتره به جای سنگ بودن باد یا آب باشیم تا در جریان غوطهور بشیم.
فکر میکنم سال هاست که در این حالت هستم و از نظر خودم نتایج مطلوب را گرفتم ولیکن به نظرم از دید اطرافیان نه تنها نتیجه مطلوب نبوده، بلکه نامطلوب هم واسه من بوده!رضایت درونی بخش عمده این حس رو به من داده است (اگر به درستی متوجه سئوال شما شده باشم ).تصور میکنم شرایط دوران رشد و کودکی نقش بسزایی در این رفتار داشته باشد،البته کد تولد هم بی تاثیر نیست.