آیا باید تاریخ تکرار بشه که درس بگیریم؟
این جمله طلاییه. بذارید شکست موضعی چالدران رو فراموش کنیم و کمی گسترده تر به تاریخ نگاه کنیم. البته من تو حوزه تاریخ تسلط فکری کافی ندارم، و سوالم رو میپرسم و سایر دوستان با مطالعه کافی، امیرعلی یا آرمان یا یوسف یا …، میتونن راهنمایی کنن:
وقتی تاریخ ایران و حتی جهان رو مرور میکنیم، واقعا اون چیزی که منبع قدرت و توسعهی یه کشور هست تعداد و مدل سلاحهایی هست که در اختیار داره؟
و یا یه کشور اول به لحاظ فکری-مدیریتی-اقتصادی توسعه پیدا میکنه و قوی میشه، بعد روی توسعه ی منابع نظامیش هم کار میکنه؟
پاسخ به باقی بحث رو تو حاشیه زیر نوشتم، چون به نظرم مهمترین سوال الان اینه که آیا سلاح قویتر باعث توسعه است یا صرفا یه حاشیه برای دور ماندن از اصل؟
ادامه گفتگو
نه نیست. برای همین اونقدر باید برجام رخ بده، اونقدر باید در زمینه تعامل شکست بخوریم، تا تعامل برد-برد رو یاد بگیریم. تعامل برد-برد رو نمیتونیم با «تعامل نکردن» یاد بگیریم. میتونیم؟
حاشیه: راستی چرا ما دو تا نهاد نظامی داریم؟ از چی یا کی میترسیدیم که دومی رو به وجود آوردیم؟! و راستی چرا هر کسب و کاری تو مملکت بزرگ میشه ردپای وابستگی به یکی از این نهادهای نظامی دیده میشه؟ چرا دوستان به من میگن «تو هیچ وقت نمیتونی تو ایران یه استارتاپ خیلی موفق در حد آپ و اسنپ و … داشته باشی، مگه اینکه به فلان نهاد نظامی باج بدی و وابسته به خودشون باشی؟»
وجود یه نهاد نظامی قوی برای دفاع از مملکت لازمه. البته نهادی که تمرکزش روی کار خودش هست و هی تو کارهای مختلف دخالت نمیکنه. ولی بمب اتم برای دفاع نیست، برای حمله است.
اصلا آیا بعد از بمباران هیروشیما سابقه ی استفاده از بمب اتمی در جنگ بین کشورها وجود داشته؟! آیا دلیلش به نظرتون اینه که تمام کشورهای دنیا بمب اتم دارن؟
وقتی کسی به شما حمله میکنه، شما میتونین از فنون مختلف برای دفاع از خودتون دربرابر اون حمله استفاده کنین، این میشه دفاع. اگه دفاع شما قوی باشه، طرف دیگه جرات نمیکنه بهتون دستدرازی کنه. یا اینکه میتونین بعد از دریافت حمله ی طرف، به خواهر-برادرش حمله ی متقابل کنین. دومی دیگه اسمش دفاع نیست. و به هیچ وجه مانع کاهش تلفات شما و یا توقف حملههای طرف مقابلتون نمیشه. دومی نشان از قدرت شما نداره، صرفا سبعیت شما رو نشون میده،
البته ممکنه بگید خب طرف مقابل هم وحشی بود که حمله کرد. آره، بود. ولی آیا اگه مخاطب اَه است، من هم اَه باشم؟! یعنی من هویت مستقل ندارم و هر کاری میکنم وابسته به انتخاب طرف مقابله؟ پس اون استقلال کجا رفت؟
۱. اونا تحریما رو برنمیدارن، چون ما نمیخوایم! چون به نفعمونه. البته نه به نفع من و شما و هشتاد درصد مردم مملکت؛ به نفع همون ۱۰-۲۰ درصدی که سالهاست از تحریما نون خوردن.
۲. بمب اتمی مانع تجاوز نمیشه، خودش عامل تجاوزه. به همون دلیلی که بالا گفتم. شما با بمب اتم نمیتونین نیروهای دشمن رو که به سرزمینتون تجاوز کردن، بیرون کنین. بلکه با بمب اتم میتونین مردمان دوردستی رو سلاخی کنین. البته مگه اینکه بخواید موقع بیرون کردن متجاوزین، مردم خودتون رو فدا کنین. در اون صورت استفاده از سلاح هستهای بر سرِ مردمان خودمون هیچ ایرادی نداره!
بهم بگید پیش بینی میکنید خرابی های این بمب اتم فرضی چقدر هست؟
و بهم بگید یه بچه ی عصبانی که حتی به اون قدرت و بلوغی نرسیده که بتونه یه تعامل برد-برد رو پیش ببره، چقدر احتمال داره وقتی از یه موقعیتی زورش گرفت، از سلاح مخربی که داره، برای تخلیه خودش استفاده نکنه؟
ناراحت شدم، پس ما این همه بدبختی رو داریم تحمل میکنیم به خاطر عدم تواضع یه سری آدمِ نابالغ که به ضعف خودشون آگاه نبودن و میخواستن به زور چیزی رو به دست بیارن؟!
دلیل اینکه ما هنوز هم نمیتونیم خودمون برای خودمون تصمیمِ درست بگیریم و به کشورهایی مثل چین یا روسیه وابسته هستیم، اینه که کلا تو مدیریت و تصمیمگیری ضعیفیم. کاش به جای اقدامات اشتباه، افراد رو برای یادگیری مهارتهای نرم به کشورهای مختلف میفرستادیم و مسیر رشد تدریجی رو انتخاب میکردیم.
ممنون
فقط به نظرم نمیرسه «ما نمیخوایم!» هر قدمی که تصمیمگیران ایران برمیدارن نشون دهنده این هست که یه کشور نظامی و خشن میخوان، نه یه کشور توانمندِ اهل مذاکره.