به نظر شما کدوم حالت برای کاهش تلفات جاده‌ای موثرتره؟

شاید یکی از فواید کروناویروس در کنار تمام مصیبت‌هاش این بود که کشته‌های جاده‌ای کشورمون رو کاهش داد! (البته از نوع توفیق اجباری!)
اما در حالت عادی، به نظر شما کدامیک از 2 روش زیر می‌تونه در کاهش سالیانه 18هزار کشته جاده‌ای کشورمون اثربخش‌تر باشه؟

حالت اول:
همین فردا اعلام کنن همه کسانی که خودروی ایرانی (و غیر استاندارد) دارن، بیان تحویل بدن و به جاش یه خودروی روز اروپایی همکلاس دریافت کنن.

حالت دوم:
قانونی تصویب بشه که در کلاس‌های آموزش دریافت گواهینامه رانندگی، دهها صحنه‌ وحشتناک له‌شدن افراد در تصادفات رو به صورت واضح نشون مردم بدن!

3 پسندیده

بالا بردن سطح اموزش و فرهنگ رانندگی.و اجرای سفت و. سخت قوانین مجازات احترام نگذاشتن به قوانین رانندگی

2 پسندیده

هیچ کدوم از دو مورد بالا، من هم با این موافقم :point_down:

3 پسندیده

من هم در تایید و تکمیل نظر دوستان بگم که ابتدا آموزش درست و بعد ایجاد زیرساختهای مناسب مثل جاده خوب و ماشین استاندارد و بعد از اون اجرای سفت و سخت قوانین رو سرلوحه قرار بدن

یاد مصاحبه‌های صدا و سیما افتادم :grinning:
فکر می‌کنم نتونستم منظورم رو در سوال برسونم.
منظورم بین همین 2 گزینه (که عملاً در دنیای واقعی اتفاق نمیفته) بود.
مورد اول اشاره به فرافکنی بسیاری از مردممون بود که علت کشته شدن در تصادفات رو فقط ناامنی خودروهای داخلی میدونن (حالا اینکه با پراید و با سرعت 160 میرن زیر تریلی اصلاً خودشون مقصر نیستن!)
مورد دوم هم بر اساس پاسخ پرمغز یوسف به سوال قبلیم بود و اشاره به شهود شخص داشت.

1 پسندیده

توی این مورد خیلی مشکل داریم.
مدتی هست که کم سفر می‌کنم. یا معمولا شاید اتفاقی به صورتی سفر می‌کردم که به ترافیک نمی‌خوردم. یا توی ترافیک توی اتوبوس خواب بودم.
اما چند بار که توی ترافیک ابتدای شهر گیر کردم، حرف‌هایی که شنیده‌بودم رو بررسی کردم.
مثل: مردم ما فرهنگ رانندگی ندارند.
اما وقتی به حرکت مردم توی جاده نگاه می‌کردم، می‌دیدم که اون افرادی که دارند قانون رو زیر پا می‌گذارند و مثلا از خطوط انحرافی جاده توی خاکی حرکت می‌کنن، دیگران رو خاک می‌دن و در حقیقت صف رو دور می‌زنن، کمتر از ۵٪ بود. این یعنی بیش از ۹۵٪ کاملا به قوانین احترام می‌گذارند. در حالی که در این ۹۵٪ افراد زیادی هستند که تحت فشارهای مختلف ممکنه به این زمان تلف شده نیاز حیاتی داشته‌باشند.

یک مورد دیگه این بود که توی یک خیابون نزدیک به ۲۰ یا ۳۰ خودرو در حال حرکت منظم در خطوط بودند. تا اینکه یک خودروی بی‌نظم وارد شد. با حرکت مارپیچی که بین خودروهای دیگه داشت، به راحتی، کل این مسیر رو به هم ریخت و یک موج نامنظم توی مسیر همه خودروها ایجاد کرد.

وقتی به این آمار اندک تخلف نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که یک پلیس لازم هست که بی‌احترامی که راننده‌های ناآگاه و به‌ظاهر زرنگ می‌کنند رو مورد تنبیه قرار بده. :man_pilot: :woman_pilot:
اما هنوز برام سوال هست که چرا این اتفاق نمی‌افته.
یا مثلا چرا در زمان‌هایی، دوربین‌های کنترل سرعت عمل نمی‌کنند. و برای آروم کردن جامعه هم که شده بازه حساسیتشون رو افزایش می‌دن.

2 پسندیده

به قول یکی از دوستان مقیم ینگه دنیا که میگفت پلیس ایران خیلی مهربونه!! شما پلیسی لازم دارین بسیار خشن، مثل پلیس امریکا :face_with_raised_eyebrow:

1 پسندیده

در کوتاه‌مدت «حالت دوم» موثرتره ولی در بلندمدت «حالت اول».

حالت دوم نکته روانشناسی داره و بسیار شبیه به مباحث اقتصاد رفتاریه. تاثیر کوتاه‌مدت قوی‌ی داره مثل نشون دادن فیلمهای بیمارستانها در کرونا. ولی اگر به میزان زیادی مورداستفاده قرار بگیره، کاملا برعکس عمل میکنه و ممکنه ذهن حساسیت خودش رو از دست بده. بنابراین در بلندمدت نسبت به «ابزار مناسب» ضعیفتر عمل میکنه.

3 پسندیده

بدجوری مخالفم با این حرف که این دو قراره حتی کوچکترین تاثیری بذارن! دلیل بیارین.

حالت اول: جابجایی خودروی ایرانی با خودروی روزِ اروپایی

اگه فرض بر اینه که با تغییر خودرو از پراید به پاجرو[1]، اولا تصادفات کاهش پیدا میکنه و دوما تلفات کاهش پیدا میکنه؛ بگین چرا؟ چرا فکر میکنین پرایدسوار، وقتی سوار پاجرو بشه، دست از لایی کشیدن برمیداره؟ قوانین رو رعایت میکنه؟ و حتی بدتر، اگه قبلا با سرعت ۱۴۰ با پراید میرفت حالا با سرعت ۲۴۰ با پاجرو نمیره؟!

اگه فکر میکنین چون ماشین محکم‌تر و استانداردتره، بر فرض هم که تصادف کرد کمتر آسیب می‌بینه؛ خب مسئله اینه که وقتی طرف سوار پاجرو میشه استناداردهای بزرگتری برای رانندگی رو میشکنه! چون حالا خیالش راحته که پراید زیر پاش نیست.

حالت دوم: نمایش صحنه های وحشتناک برای آموزش

اولا هر وقت آماری اومد که نشون بده پزشک‌ها کمتر تصادف میکنن و یا پزشک ها کمتر پیتزا میخورن، اون وقت میشه نتیجه گرفت نمایش صحنه های وحشتناک میتونه منجر به کاهش تصادف بشه.

دوما نمایش صحنه های وحشتناک همون قدر که آدم رو میترسونه، میتونه باعث سِر شدن آدم و بی خیال تر شدنش بشه.

سوما ذهن همه آدم ها تحلیلگر نیست! و با دیدن تصاویر وحشتناک ترسیده نمیشه و بدش نمیاد. یا بهتر بگم خودش رو تو اون صحنه تجسم نمیکنه! تا حالا با این بچه ها که بازیهای کامپیوتری خشن و وحشی رو انجام میدن و یا با کسانی که میشینن با جزئیات فیلم اره رو نگاه میکنن برخورد داشتین؟ خیلی افراد از خشونت و صحنه های خشن لذت میبرن، به رضایت میرسن. درصد کمی از مشکلات تصادف، به خاطر ناتوانی در تجسمه نتیجه س!

چهارما مگه کشورهای توسعه یافته که آمار تصادف کمتری دارن اومدن صحنه های خشن به مردمشون نشون دادن برای آموزش؟!


سیستم راهنمایی-رانندگی کشورهای توسعه یافته چه تفاوتی با سیستم راهنمایی-رانندگی ما داره؟

  • ماشین هاشون استاندارده،

  • جاده ها و مسیرهاشون استاندارده،

  • در الزام برای رعایت قوانین شوخی ندارن و جریمه ها خیلی شدیده. حتی شدیدتر از مردن، چرا که وقتی میمیری، بازی تموم میشه و دیگه دردی برات نیست، ولی وقتی جریمه میشی تازه درد شروع میشه!


  1. خودروهای روز اروپایی رو نمیشناسم! و صرفا برای قافیه پاجرو رو انتخاب کردم! ولی در مثال مناقشه نیست. ↩︎

3 پسندیده

خوب یک نکته اینه که تلفات الزاما از عدم رعایت قانون نمیاد، بلکه از عامل کیفیت خودرو در سانحه هم میاد. در درصدی از این سوانح، کیفیت پایین خودرو باعث شده که فرد به جای اینکه مصدوم بشه، فوت بشه. این اتفاق در جاهای دیگه دنیا هم میوفته، ولی تاثیر کیفیت خودرو بر امکان و میزان صدمه به افراد غیرقابل انکار هست.

با این هم موافق نیستم که الزاما افراد با بالا رفتن کیفیت، بیشتر قوانین رو می‌شکنن. در واقع در بسیاری از موارد، تفاوتی بین قانون‌شکنی کسی که پراید سوار میشه و کسی که ماشین مدل بالا، وجود نداره.

من فکر میکنم که شما قانون‌شکنی یا خطر رو صرفا از روی سرخوشی میدونین یا این دیدگاه رو دارین که با رعایت حداقلهای قانونی، سانحه‌ای رخ نمیده. هر دوتای این فرضیات ناقص هستن، بسیاری از افراد در زمانهایی ناخودآگاه باید بین عبور از قانون یا خطرات دیگه، یکی رو انتخاب کنن. عقلانی نبودن این حرکت، به معنی عدم رخ‌دادنش نیست. حتی در عدم حضور این موارد، باز هم امکان سانحه کم نیست، یک نقص فنی بسیار ریز یا حالت بیماری یا یک لحظه غفلت و … . در این موارد، این کیفیت ماشین هست که تفاوت رو رقم میزنه.

خوب این همون حرفی هست که من زدم. در کوتاه‌مدت برای ذهنی که عادت نکرده، اثرگذار هست ولی در بلندمدت دقیقا برعکس:

مثالهایی که زدین هم همین رو میگه: پزشک نمونه بلندمدت همین رخداد هست.

بزارین به این نکته که جاوید @Sisad300 توجه کنیم در بحث:


اگر که این قید رو برداریم، باز هم به نظرم آموزش تفاوتی ایجاد میکنه ولی بسیار کمتر از اون چیزی هست که مدعیان فکر میکنن و البته همیشه ذهن آموزش‌گریز هم وجود داره. ترکیبی از آموزش، امکانات جاده‌ای و استاندارد خودرو و اجرای قوانین معقول میتونه ایده‌آل باشه. قوانین معقول یعنی قوانینی که افراد درکی از دلیل اون داشته باشن و در عین حال متناسب با وضعیت موجود باشه.

1 پسندیده

تحلیل‌های جالبی بود.
الان بهتر میشه متوجه شد که چرا اثر تغییراتی که برای رسیدن به نتیجه می‌دیم معمولا کم هست.
مدرن شدن خودرو یک نکته مثبت داره که باعث میشه قوانین رو زیر پا نگذاریم. سرعت و شکستن قوانین لذت‌بخشه. هرمونهای لذت آزاد می‌کنه. حالا وقتی توی ماشینی با صندلس راحت نشستی، کولر، هوای تنظیم شده و باکیفیت بهت میده، نمای داشبورد بهت لذت میده، کمتر درد میکشی یا به عبارتی داری دردهات رو با دیدن و لذت بردن از فضای ماشین ساکت می‌کنی، بنابراین کمتر نیاز به شکستن قوانین و سرعت داری. البته این هم مشروط به این هست که این کیفیت‌ها رو ببینی که البته اینقدر کیفیت‌ها خوب طراحی شدند که میبینیشون.
از طرف دیگه باز هم با @lolmol موافقم. ممکنه این کیفیت بالاتر به احساس امنیت کمک کنه و شخص با تکیه بر امنیت خودرو سرعت رو افزایش بده.

و یک نکته دیگه حس راننده هست. مثلاً شما وقتی لباس فرم می‌پوشید ناخودآگاه مطیع قوانین میشید، یا وقتی لباس اسپورت میپوشید ناخودآگاه شیطون می‌شید، احتمالاً این حس در خودرو هم وجود داره. شاید با سمند کمتر کسی ویراژ بره، ولی مثلا پراید و ۲۰۶ خودروی ویراژ رفتن هستن. که البته باز هم بالا رفتن کیفیت خودرو تاثیری بر کلاس و دسته‌بندی خودروها نداره و کمپانی‌ها همچنان بسته به علاقه خریداران خودرو رو بهشون تحویل میدن.

1 پسندیده

تاثیر محسوسی نداره. ممکنه آمار فوتی‌ها کاهش پیدا کنه اما به تناسب آمار مجروحان و صدمه‌دیدگان مادام‌العمر از حوادث رانندگی رو بیشتر میکنه. همچنان هزینه‌های تحمیلی به جامعه در اثر این حوادث بالاست.

اینم تاثیری نداره. قبلا در کشور خودمون یه زمانی کمپین غیررسمی از این ماجرا اجرا شد که با محوریت پلیس راهور بود. البته اجساد رو نشان نمیدادند ولی نمایش خودروهای له شده بیشتر شده بود. به قول معروف مرگ و حادثه برای همسایه است نه ما. بسیاری از انسانها تا لمس و درک نکنند ، هشیار نمیشوند.

اینجاست که یه نظریه از مبدا روانشناسی توسط کار کار آقای اسیکنر شروع شده که در جامعه‌شناسی توسط آقای هومنز تحت عنوان نظریه تبادل یا مبادله مطرح شد و نهایتا به رشته مدیریت خصوصا تخصص مدیریت منابع انسانی ، حقوق ، جرم شناسی و … کشیده شد. اساس این نظریه تبیین رابطه رفتار انسانها ، براساس پاداش یا مجازات است.

نتیجه کلی این بود که انسان در رفتار اجتماعی تابع دریافت حس پاداش یا مجازت است. اگر از کار یا کنشی پاداش دریافت کند مایل به تکرار آن است. اما اگر از کار و رفتاری مجازات دریافت کند از آن دوری میکند و تمایلی برای تکرار آن نخواهد داشت. (به نظرم خودم خیلی نزدیک به اندیشه تجربه‌گرایی لاک و هیوم است و اینکه لوح سپید انسان توسط تجربه و حس و لمس کردن کامل می‌شود.)

من خودم با کلیت این دیدگاه موافقم. و این دیدگاه در مدیریت یک شرکت تا هدایت یک جامعه میتونه کاربردی باشه و کاری که قانون به شکل عام و در حیطه راهنمایی و رانندگی به شکل خاص در کشورهای اروپایی انجام میده اعمال این حس مجازات به فرد است. شخصی که رانندگی پرخطری داره هیچ تجربه‌ای و حسی نسبت به هزینه بعدش نداره. در نتیجه در برخی کشورها قانون هست که سعی میکنه قبل از تجربه داغ جراحت ، داغ جریمه سنگین رو بر فرد تحمیل کنه تا این تجربه دریافت مجازات رفتار فرد رو اصلاح کنه.

به همین علت به عنوان یک راهکار مهم در میان راهکارها ، با مجازات سنگین و جریمه‌های بالای تخلفات راهنمایی و رانندگی موافقم.

2 پسندیده

بذارین یه بار دیگه بگم با چی مخالفم:

به نظر من هر دو عامل، افزایش کیفیت خودرو و نمایش صحنه های دلخراش به رانندگان مبتدی، تاثیر خیلی ناچیزی در کاهش تلفات جاده ای دارن. اون قدر ناچیز که در خطای محاسبات گم میشه و قابل استناد نیست.

خیلی ساده فقط به کسانی نگاه کنیم که رانندگی شون تصادف زاست:

چنین افرادی سرعت ماشینشون رو بر اساس استاندارد جاده، ریسک در پیچ جاده ها، قوانین و … تنظیم نمیکنن، بلکه معمولا تا وقتی ماشین بکشه و جلوبندی و فرمون ماشین زیر دستشون به لرزش بیفته، گاز میدن. پس اگه پراید داشته باشن با سرعت ۱۲۰-۱۳۰ کیلومتر بر ساعت میرونن، همون طور که دوست جاوید در جاده های کوهستانی و پیچ در پیچ اسفراین رانندگی می‌کردن!

حالا اگه مدل ماشین بره بالاتر، سرعت رانندگی این دوستان هم میره بالاتر. چون تا پیش از این هم، عامل محدودکننده‌ی سرعت، خود ماشین بود. پس اگه این دوستان، با پراید مثل یه گلوله ی سبکِ با سرعتِ ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت هستن، با ماشین های مدرن‌تر، مثل گلوله های آرپی‌جی با سرعتِ حتی بالاتر هستن!

پس آسیب در اثر تغییر ماشین کاهش پیدا نمیکنه، چون تکانه ی ماشین بسیار بیشتر شده، هم افزایش جرم خودرو رو داریم (نسبت به پراید!) و هم سرعت اون. حالا شما بگو استحکام ماشین بالاس، ایا استحکام بالا میتونه جلوی آرپی‌جی دووم بیاره؟

همین دسته افرادِ تصادف زا، ذهنشون به ندرت قدرت تحلیل و پیش‌بینی داره! به همین دلیل هست که به راحتی و با فکرِ کم، دست به عمل میزنن. پس حالا شما حتی اگه یه سری صحنه ی دلخراش هم بهشون نشون بدین، فراموش میکنن. چون ذهنشون این تیپی تربیت شده.

از نظر من، صحنه های دلخراش و ماشین های حرفه ای، فقط روی افرادی تاثیر میذاره که همین الان هم قوانین رو تا حد خوبی رعایت میکنن. ولی این افراد رعایت کننده هم تا وقتی در یه سیستمی قرار بگیرن که قانون شکن درش وجود داره، باز احتمال تصادفشون بالاس! فراموش نکنیم تو اشتباه دوستمون در جاده‌های اسفراین، دو خانواده داغدار شدن، خانواده ی کسی که خطرناک رانندگی میکرد و خانواده ماشیِ مقابل!


پ.ن. پاسخم پر از فرضِ بدون آمار هست، هدفم الان یه بحث آماری نیست. بیشتر بیان استدلالم هست.

4 پسندیده

از سرِکار اومدم و دیدم چه خبر شده اینجا :slightly_smiling_face:

مواردی که دوستان مطرح فرمودن بسیار خوب بود و از این بابت ممنونم.
ولی فکر می‌کنم کمی بحث اصلی به بیراهه رفت! بنابراین شاید بهتر باشه کمی موضوع رو بازتر کنم.

حالت اول:
بارها دیدیم و شنیدیم که مردم کشورمون هرجایی که صحبت از آمار کشته‌های سوانح جاده‌ای میشه سریعاً انگشت اتهام رو می‌گیرن به سمت ناامنی خودروهای داخلی. انگار نه انگار که مقصری هم به اسم راننده (که رعایت قوانین رو نمی‌کنه) در این بین وجود داره. چندسال قبل در جایی این سوال رو مطرح کردم که اگه همین فردا بیان اعلام کنن همه پرایدسوارها ماشینشون رو تحویل بدن و به جاش یه خودروی روز دنیا دارای ایمنی بالا و هم‌کلاس (مثلاً مزدا2) تحویل بگیرن و همه پژوداران و سمندسواران ماشینشون رو بدن و اصلاً نفری یک مازراتی تحویل بگیرن(!) چه تفاوت معناداری در آمار کشته‌های سوانح جاده‌ای ما خواهد داشت؟
به نظر خودم که تفاوت چندانی نخواهد داشت!!! چرا که مشکل از خودمونه نه ناامنی خودروهای داخلی
جالب اینجاست که بعد از عرایض بنده، موج توهین‌ها از سمت ملت به اینجانب شروع شد که کمترینش جیره‌خوار بودن بود!!! :neutral_face:
[بماند که نظر شخصی خودم برچیده شدن کامل صنعت خودروسازی ایرانه]

بخدا حرف من و شما یکیه. فقط من کمی بحث رو پیچونده بودم. شرمنده :upside_down_face:

حالت دوم:
زمان جوانی بنده که تازه گواهینامه گرفته بودم و خبری از دوربین‌های جاده‌ای نبود (دهه هفتاد شمسی) با سرعت بالا رانندگی می‌کردم. مثلاً تجربه سرعت 180 رو با یک شورلت قدیمی داشتم. اما دیدن یک صحنه تصادف هولناک (که خودم جنازه‌ها رو پیاده کردم) چنان تاثیری روم گذاشت که تابحال و بعد از بیست و اندی سال رانندگی، هرگز از سرعت مطمئنه تخطی نکردم!
همین موضوع رو تعمیم دادم به حالت کلی. همین
بر همین اساس فکر کردم اگه در کلاسهای آموزش رانندگی بیان عکس و فیلم واقعی از صحنه له شدن افراد رو در تصادفات نشون بدن و از نظر علمی هم توضیح بدن که این فردی که (با عرض پوزش) مغزش روی شیشه جلو ریخته شده فقط با سرعت 60 کیلومتر تصادف کرده، احتمالاً در بُعد کلان شاید بتونه کمی اثربخش باشه. نهایتاً تنها هزینه‌اش بالاآوردن چند نفره که برای اونم میشه راهکارهایی مثل گذاشتن سطل در کلاس درنظر گرفت! :sweat_smile:
یا مورد دیگه اینکه یک بار در جاده شیراز به داراب، شاهد زیرگرفتن یک سگ کوچولو توسط یک پژو پارس بودم و اگه این صحنه رو نمیدیدم هرگز تصور نمیکردم که یک سگ میتونه چه بلایی سر ماشین بیاره. بنابراین بعد از اون، به احتیاطم در رانندگی اضافه شد.

و اما در مورد سِر شدن و عادی شدن این موضوع که دوستان(با مثال پزشکی که پیتزا میخوره یا سیگار میکشه) اشاره کردن:
بله موافقم. به قول یوسف، میشه یه جورایی مشابه کرونا درنظر گرفت که باعث بی‌خیالی بسیاری شده و ترسش ریخته
اما نکته اینجاست که در این حالت قرار نیست هر روز و هر دقیقه این اتفاق بیفته و چون در مدت چندروز آموزش در کلاسهای رانندگی این کار انجام میشه بعید میدونم شامل این موضوع بشه.

و اما در مورد امنیت بالاتر خودروها و اثراتش در رانندگی که دوستان به درستی اشاره کردن:
بله. تحقیقات (منبع خاصی ندارم. بر اساس یکی دو مطلب که قدیما در مجله ماشین خوندم عرض میکنم) نشون میده اضافه شدن امکانات ایمنی در خودروها باعث نوعی افزایش ریسک در راننده‌ها شده که چندان تفاوتی در اصل موضوع (کشته‌ها و مجروحین) ایجاد نمیکنه. طرف بدون داشتن سیستم ای بی اس و پایداری، در زمان رانندگی روی زمین لیز، احتیاط بیشتری میکرده، اما الان با اتکا به داشتن این آپشنها از احتیاطش کم میکنه و دهها مثال مشابه دیگه
چندسال قبل، بانوی سالخورده‌ای در امریکا با خریدن یک خودرون کاروان و با فعال کردن سیستم کروز کنترل، ماشین رو رها کرد و رفت قسمت عقب برای درست کردن قهوه!! (احتمالاً کروز کنترل رو با اتوپایلوت خلبان اشتباه گرفته بود) :joy: و همین اعتماد و افزایش ریسک باعث ایجاد سانحه شده بود.

و اما در مورد جریمه‌های رانندگی:
شاید یکی از اشتباهات صاحبان تصمیم این باشه که به جای میزان بازدارندگی جرائم، به مبلغش فکر میکنن.
من هم مخالف افزایش مبلغ جرایم نیستم. اما اینکه تا چه میزان قدرت بازدارندگی داشته باشه، بحث مجزایی هست
مثلاً جریمه 200هزار تومنی عبور از چراغ قرمز برای منِ کارمند یا کارگر قطعاً بازدارنده هست. اما برای پورش‌سوار و مازراتی‌سوار که از پارتی شبانه برگشته و احتمالاً در اونجا سیگار برگش رو هم با اسکناس 100 دلاری آتیش زده(!) بعید میدونم بازدارنده باشه.
چندسال قبل بنده خدایی (که سن بالایی داشت) موضوع جالبی تعریف کرد که بازگوکردنش در اینجا خالی از لطف نیست:
میگفت در یکی از کشورها (یادم نیست کدوم کشور) زمانی رسید که دولتمردان دیدن آمار جرائم رانندگی خیلی بالا رفته. تصمیم خوبی گرفتن. همه برگه‌های جریمه رو جمع کردن و دست ماموران قانون، نفری یک چماق دادن!!!
جریمه‌ها هم چیزهایی مثل این تعریف شده بود:
مثلاً عبور از چراغ قرمز: شکستن چراغ جلو سمت راست توسط مامور! :sweat_smile:
یا سرعت غیر مجاز: کوبیدن چماق وسط کاپوت خودرو توسط مامور! :sweat_smile:
و …
نمی‌دونم این جریان اصلاً واقعیت داشت یا زاییده تصورات اون بنده خدا بود. هیچوقت هم در موردش تحقیق نکردم. اما میزان بازدارندگی خوبی ازش درمیومد. :grin:

بازهم ممنون از همه عزیزان و صدالبته تاکید می‌کنم که هیچ‌یک از فانتزی‌هایی(!) که عرض کردم جای فرهنگ‌سازی (واژه‌ای مهجور و تعریف‌نشده در کشورمون) رو نخواهد گرفت.

3 پسندیده

من فکر میکنم داستان بحث داره به سمت گریفری شدن میره. اعمال قانون در هر شرایطی و به هر شکلی راه‌حل نیست، بدون رفع نواقص کیفیت، اعمال قانون به معنی تقابل با زندگی معمول میشه! در واقع خیلی ساده: برای از بین بردن سوانح رانندگی رو ممنوع کنید. من اطمینان میدم سانحه‌ای پیش نمیاد :grin: پس استفاده از قانون بدون ایجاد زیرساخت کیفیت به معنی حل مسئله نیست، اگر بود در زمانهای مختلف دیکتاتورها بهترین شهروندها رو تربیت میکردن!

به آمار کشور ایران نگاه کنین: اگر اشتباه نکنم در ۴۰ درصد سوانح جاده‌ای منجر به جرح، پای پراید در میانه. در حالیکه پراید اصلی‌ترین وسیله حمل و نقل جاده‌ای نیست (در واقع اصلا برای جاده ساخته نشده بلکه بیشتر هدف درون شهری بوده!). با تعویض پراید احتمالا ۳۰ درصد این سوانح رفع خواهد شد! با هیچ اعمال قانونی نمیتونین با وضعیت کنونی به این کاهش برسین.

مثال بعدی: با وجود اینکه سختگیرترین پلیس از این نظر در آمریکا وجود داره ولی میزان تلفات در آمریکا به نسبت کشورهای اروپایی به نسبت بالاتره حتی در مقایسه با کشوری مثل ایتالیا که فرهنگی مشابه به شرقیها داره. ولی کیفیت خودرو تمایز خودش رو در آمار تلفات به نسبت تعداد خودرو نشون میده، کشورهایی با صنعت خودرو قویتر مثل ایتالیا، فرانسه، آلمان، بریتانیا به نسبت آمریکا که صنعت خودرو با توزیع کیفیت متنوعی داره، بهتر عمل میکنن.

یک نکته بسیار مهمه: قانون سفت و سخت دم دست‌ترین راه‌حل ذهنی هست و ممکنه به نظر ساده بیاد ولی نه اونقدر که تصور میشه موثره و نه اجرای اون ساده!

1 پسندیده

به نظر من قوانین در ایران معنای زیادی ندارند.
چند درصد ماشین‌ها موقع لاین عوض کردن راهنما می‌زنن؟ اصلاً چند نفر موقع پیچیدن راهنما می‌زنن؟
خیلی‌هاشون فکر می‌کنن این یه نوع سوسول‌بازیه. حالا ما باید بشینیم نسل عوض بشه تا مردم خودشون یاد بگیرن راهنما بزنن.
جریمه تعویض لاین بدون راهنما، نفس مردم رو توی همون کشورهای پیشرفته می‌بُره.
بازه حساسیت محدودیت سرعت یک کیلومتر برساعته، اما در ایران گاها، به ۳۰ یا حتی ۵۰ درصد محدودیت سرعت می‌رسه.

این اصلا قانون نیست که بخواد اعمال بشه!
اینجا یه بازی وجود داره، برای اینکه مردم به خطاهای ساختار گیر ندن، ساختار از خطاهای فرهنگی چشم‌پوشی می‌کنه، البته خطاهای فرهنگی خودشون درآوردی مثل نحوه لباس پوشیدن هم تولید کردند برای این طور مواقع. اما وقتی درگیریشون زیاد میشه، از خطاهای رانندگی هم چشم‌پوشی می‌کنند.

جا افتادن کمربند ایمنی چقدر زمان برد؟ اصلاً کی فکرشو می‌کرد آدمها کمربند ببندن؟
الان همونها که فکر میکنن راهنما زدن سوسول‌بازیه، کمربندشون رو میبندن. وظیفشونه. چون اگر نبندن به جامعه هزینه تحمیل میکنن.
پس میبینیم که میشه و پلیس بلده. اما به نظر من پلیس هم یه کمپانیه که با ساختار قرارداد داره. حتی قوانین خودشون درآوردی هم شاید اختراع پلیس بوده که ارائه کرده به ساختار و ساختار با روی باز پذیرفته :grinning:

3 پسندیده

کیفیت خودرو الزاما به رعایت قوانین منجر نمیشه. در حالی که برعکسش میتونه صحیح‌تر باشه. جوانی که با پراید لایی میکشه احتمالا براش لذت‌بخش‌تره که همین کار رو با یه خودروی اروپایی یا امریکایی انجام بده. به همین دلیل اگه یک روز همه خودروهای بی‌کیفیت تعویض بشوند الزاما امار 30% یا 40% کاهش پیدا نمیکنه چون جلوی سانحه رو نمیگیره. تصادفات همچنان رخ میده تنها فرقش اینکه راننده و سرنشین خیالش راحت‌تره که اگه حادثه‌ای رخ داد قطع عضو میشه ولی احتمالا نمیمیره. جای مرگ رو مثلا قطع نخاع پُرمیکنه.

راهکار فرهنگسازی است اما فرهنگسازی بدون سنت پاداش و مجازات امکان‌پذیر نیست. ممکنه فکر کنیم چون انسان امروزی مدرن شده ، صنعتی شده و برق و آب در منزل خودش داره ، عاقل‌تر و خردمندتر شده. ولی در بررسی کنشهای اجتماعی تقریبا چنین چیزی رو نمیشه اثبات کرد ، اینکه انسان در رفتار خودش تابع عقلانیت است. بلکه بیشتر تابع احساس شخصی و حسی است از محیط دریافت میکنه.

ماهیت قانون هم همینه. یک آلمانی یا ایتالیایی از چراغ قرمز عبور نمیکنه نه از این بابت خودرویی با کیفیت داره یا که این عمل ضدانسانی ، توحش حیوانی یا گناهه و حرامه. عبور نمیکنه چون اگه عبور کنه باید از جیب شخصی پول پرداخت کنه. این یه تجربه بد محسوب میشه و کمتر کسی دوست داره مداوم سر هر چهارراه از جیب شخصی پول پرداخت کنه. حتی ثروتمندش هم حاضر نیست سالیانه چندده‌هزار یورو پول پرداخت کنه.

به نظر میاد برای کاهش تلفات ، کیفیت خودرو رو افزایش بدیم خوبه. در سوانح احتمالا میزان مرگ کاهش پیدا میکنه.
برای کاهش سوانح ، در کلیت پکیج فرهنگ‌سازی بهتره. حس منفی به افراد منتقل کنیم.

4 پسندیده

من فکر میکنم دو نکته مهم اینجا فراموش شده:

افزایش کیفیت به معنی رفتن از کیفیت خوب به عالی نیست، رفتن از کیفیت بد به خوب هست. کیفیت خودروهای ایرانی بده، بخصوص از لحاظ بدنه و ساختار محافظ. این افزایش کیفیت الزاما به معنی توان بالا بردن سرعت نیست، به معنی اینه که در مقابل سوانح احتمالی، تلفات کاهش پیدا میکنه.

قانون شکنی بدون حد و مرز هم نیست بخصوص به شکل عمومی. بله درسته که بعضیها و درصد کمی، سرعتهای غیرقابل کنترل رو انتخاب میکنن، ولی گذر از سرعت استاندارد به میزان اندکی یا یک خطای کوچک معمولا منجر به اکثر سوانح میشه. در پس ذهن آدمها اینه که با افزایش کیفیت، همه با سرعت بسیار حرکت میکنن، در حالیکه این اتفاق نمیوفته.

نکته اول در واقع به این برمیگرده که افزایش کیفیت برای این مرحله از وضعیت جامعه مناسبه و از حد کیفیت خوب بالاتر بریم، تفاوتی ایجاد نمیکنه. کیفیت بد نیازی به قانون شکنی برای ایجاد سانحه نداره، حتی با رعایت استانداردها هم سانحه ایجاد میشه چون معمولا استانداردهای جاده‌ای با فرض کیفیت متوسطی برای جاده و خودرو تعیین میشن. حرف من اینه که این استاندارد برای خودروهای ایرانی غیرواقعیه!

3 پسندیده