به چه کسی «دوست» میگید؟

چه در مجازی چه در واقعیت با افراد زیادی در ارتباطیم . اما آیا لزوما هم عقیده بودن در یک بحث یا لذت بردن از یک جمع رو دلیل بر دوستی میدونید یا دلایل دیگه میتونه مجابتون کنه که یکی دوست شماست . اون دلایلتون چیه

7 پسندیده

کسی رو دوست صدا میکنم که بدونم میتونم و میخوام براش تکیه گاه باشم و بدونم که میتونه و میخواد برام تکیه گاه باشه.
به همین دلیل بخوام خیلی سخت بگیرم ۲ تا دوست بیشتر ندارم. اما بخوام یکم آسون تر بگیرم ۵ تا دوست دارم. ازین آسون تر نمیتونم بگیرم :grin: بقیه صرفا افرادی هستند که میشناسم و میشناسنم و یا نمیتونم تکیه گاهی باشم براشون یا نمیخوام.

7 پسندیده

اگه توی خطاب کردن باشه، به هر کسی که حداقل پارامترها رو برای ارتباط داشته باشه ، میگم: دوست من
خیلی وقتا یکی دو بار ارتباط برقرار کردن با کسی منجر به این میشه که بهش بگم دوستم
البته در همون سطح هم فقط زبانی نیست،، واقعا بیشتر آدمها رو دوست خودم میدونم. حالا لازم نیست که کامل بشناسمشون و یا ارتباط نزدیک و زیادی داشته باشیم. پیش فرضم اینه که توی زندگی اجتماعی که هر کس به نوعی ،مستقیم یا غیر مستقیم، به دیگران خدمت میکنه، دوست محسوب میشه. توی این سطح به تعداد موهای سرم دوست دارم. :grin:
ولی دوست جانی و به قول خودم یار غار فقط دو تا دارم. توی این سطح، یار جانی کسی هست که باهاش نقاب نداری. حال خوب و بدت رو خریداره. به این معنا من دو تا از بهترین هاشو دارم.

6 پسندیده

چرا فکر میکنیم حتما باید کم باشه شاید به فرض ده نفر بودن که این شرایط رو در آینده پیدا کردن باز هم به همون دوتا بسنده میکنید؟

4 پسندیده

به سختگیری معروفی :grin: ولی به نظر من میشه دوستای بیشتری هم پیدا کرد و «رفاقت» و سود رساندن به دیگران و سود گرفتن میتونه با همه افرادی که اشتراکات هست انجام بشه

4 پسندیده

به نظرم میشه بهشون اضافه کرد. من یکی از این دوستان رو فقط شیش ساله که پیدا کردم. یکی دیگه از اونها هم جزء کسانی بود که سالها از دوستان معمولیم بود ولی توی یه شرایطی بهم خیلی نزدیک شدیم ، و اون موقع بود که گوهر وجودش رو شناختم.
مساله اینه که خیلی وقتها بخاطر ویژگی های شخصیتی منحصر به فردی که هر کس داره، تا یه حدی بیشتر نمیشه بهش نزدیک شد. یعنی ممکنه من دوست معمولی خیلی خوبی برای بقیه باشم ولی وقتی از یه حدی بیشتر بهم نزدیک میشن، دافعه هایی داشته باشم. برای همین معدود افرادی هستند که با وجود اون دافعه ها، با هم صمیمی میشن.
تجربه ای که خودم دارم از زمان خوابگاه، چند تا دوست خیلی خوب دارم که هیچوقت نتونستیم از یه حدی بیشتر بهم نزدیک بشیم، چون توی یه زمینه هایی خیلی باهم فرق داریم، با اینحال خیلی دوسشون دارم و باهاشون در ارتباطم.
میدونید در واقع اگه ما اصرار داشتیم که دوستهای صمیمی بشیم حتما موجب آزار همدیگه میشدیم،ولی وقتی بدونیم هر کسی چقدر میتونه به ما نزدیک باشه میشه روابط و دوستیهای دلپذیرتری داشت.
مثلا وقتی حالم خیلی خرابه، هیچوقت با اونا قرار نمیزارم، با اینکه اونها هم دوست مشترک من و دوست صمیمیم هستند. به یار غار میگم فقط میخوام تو باشی.

7 پسندیده

انسان در زندگی از نظر روانی بیشترین ارتباط و تاثیر رو از ۵ نفر نزدیکش میگیره. من واقعا به بیشتر از ۵ تا دوست نیاز نخواهم داشت. البته قرار نیست همیشه ۵ نفر نزدیکم دوستام باشن.
پدر مادر همسر و فرزند هم میتونن باشن.

دوست بودن فقط روابط خوب و خوشحالی نیست. مسئولیت داره و وظایفی بر دوش آدمه. وقتی ببینم از پسش بر نمیام وارد هیچ رابطه ای نمیشم.
هرکسی نسبت به گلی که میکاره مسئوله :blush:

6 پسندیده

من در بارش مطالعه نداشتم اینکه میگی 5 تا دوست کافیه ولی اینکه دوست داری به دوستات توجه کنی و وظیفه شناس باشی و متقابلا اونا هم همینطور باشن قابل تحسینه

1 پسندیده

۵ تا دوست نه.
هر انسانی بیشترین تاثیر روانی رو از ۵ نفرِ نزدیکِ زندگیش میگیره. حالا میتونه دوست باشه یا خانواده باشه یا مشاور باشه یا هرکس دیگه :thinking:

1 پسندیده

انسان از این 7 میلیارد آدم
7 تا دوست داشته باشه کافیه و زندگی رو برده
1 دوست برای همیشه که عاشقش بشه
6 تا دوست صمیمی و غیر صمیمی

دوست صمیمی هم به کسی میگن که وقتی میری کنارش خودت باشی و به حرف هایی که میزنی فکر نکنی ،تازه وقتی حرفت و زدی بری و حرفت و اصلاح کنی. همونطور که فاطمه گفت نباید کنارش نقاب داشته باشی
یه مشخصه دیگه دوست اینه که نگرانش باشی و اون هم نگرانت باشه همونطور که جلال گفت

حالا مثلا ما با 10000 نفر هم عقیده هستیم . این که دلیل دوستی و ازدواج خیلی چیزهای دیگه نمیشه. دوست یعنی یه حالت خاصی نسبت به من داره که فقط با من تعریف میشه

4 پسندیده

حالا یه سوال منی که منزوی ام حتی اکثرا با خانواده خودمم زیاد حرف نمی زنم از کدوم 5 نفر تاثیر میگیرم

1 پسندیده

شما چند سالته؟ هر سنی و هر دوره ای قواعد خودش رو داره. حرف من نسبیه و اینطور نیست که حتما ۵ نفر باید باشه :grin:
من نزدیک ترین دوستم رو دوم دبیرستان پیدا کردم و ۳ سال بعدش فهمیدم که نزدیک ترین دوستمه و چقدر هدف هامون مشترکه. با خانواده ام شاید یکی دو ساله که گفت‌وگو میکنم. سن و سال و دوره ی سنی که در اون هستیم روی روابط خیلی تاثیرگذاره.

3 پسندیده

چی باعث میشه مثلا با اون یکی دوست شی با یکی دیگه که شاید خیلی شبیه اون باشه و در شرایط تقریبا برابری قرار دارن دوست نشی شاید مثلا بگی یه بار قرض داد به من یا عقایدش شبیه بود ولی این کار رو مثلا با همکار یا هم کلاسی دیگه ت انجام ندادی که ببینی نتیجشو … میشه گفت یه چیز جبریه مثل اینکه بگن خوشبو ترین گل این گلزار رو بچین به من بیار و تو همه گلا رو نمیبینی و اولین گلی که این ویژگی ها رو داشت میچینی و میاری …

3 پسندیده

یه جمله هست.

وقتی میتونی یه گلستان رو بو کنی چرا باید یه گل رو بو کنی؟
به نظرت این جمله توی بحث ارتباط و رابطه درسته؟

اگر به نظرت درسته که انتخابت همینه اگر هم درست نیست این انتخاب یک گل برای بو کردنه که اون گل رو برات عزیز میکنه.

2 پسندیده

مثلا از دماغ اون یکی بیشتر خوشم اومده با اون دوست میشم.
پسر این حرفا چیه خب با اونم دوست میشم.
بعدشم دوست پیدا کردن که خیلی سخت و پیچیده نیست که.

اتفاقا من با افرادی دوست صمیمی هستم که عقایدی دقیقا مخالف من دارند.اینطوری پیشرفت حاصل میشه. جنگ هم حاصل میشه بدون تلفات البته

4 پسندیده

بحثتون چقدر بالا گرفته :blush:
وسط حل مساله ی ترمودینامیک آماری یاد یه شعر از مولانا افتادم،فهمیدم که فایل این سوال هنوز توی ذهنم بازه

:blush:1

10 پسندیده

چه باحال گفتی ولی با قسمت اخرش که میگی دوستان رو با عقاید مخالف انتخاب میکنی رو هضم نمیکنم هرچند باعث پیشرفت ما میشن ولی دوستای خوبی نمیشن مگر اینکه تعبیرت شباهت ها و اشتراکات زیاد در کنار اختلاف نظرهای معمول باشه مثلا هفتاد درصد شبیه باشید و سی درصد متفاوت مگرنه با یکی که بیست درصد بیشتر اشتراک نداری چطور میتونی دوست خوبی شی بخصوص تو موضوعات مهم برای زندگی کردن

4 پسندیده

اره حق داری من بد توضیح دادم
ببین تو با دوستت باید در کلیات مشترک باشی. یعنی چیز های خیلی بزرگ ولی در جزئیات می تونید متفاوت باشید
حالا بعضی ها شخصیت چالشی دارند و این تفاوت در جزئیات بهشون یک انرژی خوبی میده برای بحث کردن و صحبت و از این تفاوت ها لذت می برند.

6 پسندیده

اگه گلستان رو دوستان خوبی بدونیم که دارای اشتراکات مهمی با من باشند بلی من با همه شون دوست میشم برای من دوستی بیشتر به جنبه فکری و عاطفی بر میگرده و با کسایی که صرفا از طریق مادی در ارتباطم و یا شاید بیشتر از هم فکرم حرف بزنم دوست نمی گم .

1 پسندیده

یعنی من الان دارم میفهمم که دانشجوها چطور درس میخوندن که امتحانهایی که میگرفتم به اون شکل میشد :grin: ترمودینامیک آماری، مولانا، دوست :thinking: البته چندکاره بودن ذهن خانمها اینجاها خودش رو نشون میده.

من با این موافقم بخصوص برای دوست به معنی عمیق و رابطه پایدار. خیلی هم برام عجیب نیست، چون رابطه پایدار و عمیق انرژی و زمان میخواد و انرژی و زمانی که داریم محدوده، به همین خاطر تعداد معدودی دوست صمیمی برای هر کسی میتونه وجود داشته باشه.

البته هستند کسانی که این انرژی رو برای تعداد معدودی نمیزارن، اتفاقا در کل این افراد به طور عمیقی تنها هستن چون رابطه‌های کم‌عمق و ناپایدار زیادی دارن ولی رابطه پایداری برای خودشون به وجود نیاوردن.

5 پسندیده