تا به حال مواد مخدر یا محرک مصرف کردید؟

غیر از مصرف گل آیا از طریق دیگه و سالم تجربه مشابهش میتونه وجود داشته باشه ؟

3 پسندیده

شروع مصرف گل به سالیان دور قبل از میلاد مسیح بر میگرده، البته چیزی که میگن! شاید دورتر شاید نزدیک تر.
تا به حال من نشنیدم که جایگزینی برای اون حس و حال به وجود اومده باشه. ساختارش به گونه ای هست که با مصرف گل، موادی وارد مغز شده و جایگزین ارتباطات شبکه های عصبی میشن و سرعت پردازش مغز رو چند برابر میکنن. میگن که در گذر زمان تاثیرات مخربی داره و باعث میشه مغز در حال نرمال عملکردش نسبت به قبل از مصرف کمتر باشه و سلول های ارتباطی به درستی کار نکنن :thinking:

3 پسندیده

میخوام بدونم بعضی ورزشکارا که حرکات خیلی سریع و حساب شده دارن مثل بروس لی یا تو فوتبال یکی مثل مسی یا یه عده دانشمند و دانشجوی تیزهوش که محاسبات پیچیده رو خیلی زود کشف میکنن اونا چطور اینقدر باهوشن چیزی مصرف میکنن یا خود انگیخته و فکریه این ذکاوتشون :thinking:

3 پسندیده

نمونه هایی از نویسنده ها و نقاش ها و موزیسین های خفنی رو داشتیم و داریم که مصرف میکنن.

بازدهی خوبی هم داشتن. اما خب نمیشه گفت کسی با مصرف چیزی ضریب هوشیش بیشتر میشه.

مثال میزنم.
شما یه cpu داری که قدرتش ۱۰ واحد هست.
میای با تغییر برق رسانی سرعت پردازشش رو بیشتر میکنی.
یعنی اگر با قدرت ۱۰، در یک ساعت ۱۰۰۰ واحد کار انجام میداد، بعد از تغییر ۲۰۰۰ تا انجام میده اما هنوزم توانش ۱۰ هست.

سرعتش فقط بیشتر شده و به طبع فرسایشش هم بیشتر میشه :thinking:

5 پسندیده

بله درسته من فکر میکنم هر آدم باهوشی یه برهه ای درگیر این سرعت زیاد سی پیو ذهنش شده بعضیا رفتن سراغ مواد محرک بعضیا با ممارست و بصورت معقول ادامه دادن بعضا هم بیخیال شدن

3 پسندیده

شناخت و معرفت درباره خودمون منظورم بود و منظورم از تحصیل هم علومی بود که بصورت رسمی و غیر رسمی می خونیم مستقیم یا غیر مستقیم دریافت میکنیم ، اما تحصیلی که درجهت رشد باشه ؛ اگر اصل معنای تحصیل رو دقت کرده باشی از ریشه حصل = به معنای درو کردن هست و میتونه خیلی چیزا باشه یکی از رسانه ،اینترنت ،کتاب ،حرف زدن با یه آدم دیگه و… یه چیزی دستگیرش میشه و البته در کنارش تیزبین و نکته سنج باشه و از اشتباهات جزئی هم درس بگیره و تجربیات خودش رو در جهت صحیح استفاده کنه . پس مسئله اینجاست تا چیزی بدست نیاد و صرفا خوندن و مدرک گرفتن یا رسیدن به یه سن خاص یا پذیرش مسئولیت و چالش و یا گوش دادن و همراهی با یه نفر، آدم رو تحصیل کرده نمی کنه باید چیزی برداشت کنه و مایه رشدش بشه

4 پسندیده

جواب این سوال رو اول شما بدید تا من به سوال شما جواب بدهم.
چرا فردی که از لحاظ حقوقی و اجتماعی مستقل شده است بعد از چندین سال مصرف سیگار، این اعتیاد رو از خانواده خود (پدر مادر …) مخفی نگه میدارد؟
مگر سیگار کشیدن جرم است؟

4 پسندیده

دلایل مختلفی میتونه داشته باشه.
مثلا
سیگار کشیدن برای خود فرد ناهنجاریه
از بازخورد خانواده اش مطمئن نیست
خانواده پذیرنده مسائل این چنینی نیست
ارتباط و روابط خانوادگی دچار نقص و کاستیه
و دلایل متعدد دیگه میتونه باشه :thinking:

4 پسندیده

به نظرم این سه دلیل خیلی نزدیک به جواب سوالت هست.(اگر در کنار خانواده جامعه رو هم اضافه کنی)
حالا اون سیگار هستش
چه برسه به آمفتامین، ماری جوانا، حش، ریتالین، LSD، DMT، سالویا، ماشروم، کوکائین، هروئین، کراک، مورفین، تریاک، شیره، سوخته و …

4 پسندیده

درسته اما آیا این موضوعات وجودشون صحیحه؟ باید همیشه باشن؟

1 پسندیده

بعضی هاشون درسته و بعضی هاشون نه، تا یه حدی درسته تا یه حدی نه.
ببینید مسئله ریشه در سیاست داره تا فرهنگ.
ایران کشوری هست که هیچ قانون و سیستم حمایتی مدون و قابل اجرا برای اینگونه افراد نداره.
و حتی مواد مخدر رو بر اساس گرم جرم میدونه و خیلی از مواد ها در لیست پلیس مبارزه با مواد مخدر نیست چه برسه تحت پوشش حمایت های اجتماعی قرار بگیره.

2 پسندیده

تقریبا همه مشکلات کشور ریشه ای هستن :sweat_smile: ریشه خوب توی خاک نیست
حالا به نظرتون چیکار میشه کرد برای این معضل؟
آیا تا به حال مواد مخدر یا محرک مصرف کردید؟

2 پسندیده

من فکر نکنم مصرف کرده باشم.
اول قوانین درست بشه و در کنار اون فرهنگ سازی بشه.
ببینید ۱۰ سال پیش بیماری روحی روانی خیلی بد بود ولی الان کلاس هم داره.

2 پسندیده

من چندین بار تریاک کشیدم ولی هیچ لذتی برام نداشته. بار اول از رو کنجکاوی بود ببینم چ حسی میده و دفعات بعد به خاطر خواصش. یه بار رتالین خوردم. یه بارم ترامادول. ولی هیییچ لذتی برام نداشته جز اینکه مجبورم کرده یکی یا دو روز بخوابم

4 پسندیده

باسلام

اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی است که عوارض ناشی از آن تهدیدی جدی برای جامعه بشری محسوب می‌شود و متاسفانه گسترش دامنه مصرف آن حتی قشر متفکر و تحصیل‌کرده را نیز در برگرفته است.

ابتدا لازمه راجع به مطلبی که در پیام قبلی فرمودید، توضیحی بدم خدمتتون و اونم اینکه؛ لازمه بدونیم معتاد هم خودش انتخاب نکرده که معتاد باشه. اصولا ژنتیک در این مسئله نقش داره و همینطور افرادی که شخصیت های خودشیفته ، پرخاشگر و ضد اجتماعی دارند ، مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند ؛ زیرا مصرف مواد مخدر نیازهای روانی ایشان را کاملاً برطرف می کند. از سوی دیگر افرادی با شخصیت های افسرده و اصطلاحاً افراد با شخصیت های زود رنج و احساساتی نیز کاملاً مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند. زیرا در این افراد نیز مصرف مواد مخدر نیازهای درونی و روانی را برطرف می کند.
از طرفی بیماری هم‌ یک امر دور از اختیار و انتخاب نیست. خیلی ها هستند که خودشان انتحاب می کنند که افسرده بشوند و…! برای درک عمیق تر می تونید تئوری انتحاب ویلیام گلاسر رو مطالعه بکنید. طبق نظر ایشون افراد افسرده بجای رویارویی با مشکلات میان راه آسانتری رو انتخاب می کنند تا با این روش مصونیت پیدا بکنند، مصونیت از سرزنش ها، شماتت ها و … از اون جهت که بیمار به ندرت مورد سرزنش و … قرار می گیره و بیشتر در معرض مراقبت و مهر و محبت و توجه هست، لذا افسردگی رو انتخاب می کنه که توجه و محبت و… رو بدست بیاره و از سرزنش و … در امان بماند.
به طور خلاصه می توان گفت هر شخصی می تواند مستعد اعتیاد به مواد مخدر باشد . فرد با استفاده از مواد مخدر در مرتبه اول احساس سرخوشی می کند به گونه ای که احساس می کند نیازهای روانی یا ژنتیکی او را برطرف نموده است . بدین ترتیب از نظر روانی معتاد به مواد مخدر می شود و به مرور با استفاده های مکرر از مواد به آنها وابسته می شود . در این مرحله این شخص ، بیماری است که به مواد مخدر معتاد شده است. بیمار از این جهت که قابل درمان هست و وقتی پای درمان به میان می آید، موضوع در حیطه بیماری قرار می گیرد.
با این حال طبق قانون اعتیاد جرم محسوب میشه و در واقع اومدن به جای مجرم شناختن آنان، بکارگیری از چنین رویکردی، در حقیقت می تونه کمک بزرگی باشه تا این دسته از افراد ناامید نشوند و سمت ارتکاب جرایم دیگری کشیده نشوند و در عوض به آنها روحیه می‌دهد تا به دامان جامعه بازگردند.