چرا افرادی که مصرف کننده مواد مخدر یا محرک هستند سعی در پنهان کردن این موضوع از بقیه دارند؟ اگر میدونن اشتباهه پس چرا مصرف میکنن و اگر به نظرشون اشتباه نیست چرا مخفی میکنن؟
اعتیاد دلیلی برای مصرف هست اما دنبال دلایل اجتماعی هستم تا دلایل فردی
سوال خیلی بعیده به داده منجر بشه، چون همانجوری که توضیح دادید کسی که مصرف میکنه، نمیاد اظهار کنه. چون کمی در زمینه جامعهشناسی و روانشناسی مطالعه داشتم، نظرم رو در مورد قسمت اصلی سئوال میگم.
استدلالی که به کار میبرید خوب نیست. یک فرد کاری رو لزوما به دلیل درست بودن انجام نمیده، بلکه عموما به دلیل لذت بردن از کار خاصی اون رو انجام میده. بنابراین درست یا اشتباه بودن اجتماعی ربطی به انجام کار نداره الزاما.
در مواردی نه چندان کم، اتفاقا اخلاق و قانون کارهائی رو منع میکنه که فردِ نوعی (typical) در جامعه از اون لذت میبره ولی برای سلامت فرد و جامعه مضره ( بر اساس معیار عمومی). به همین دلیل، نه تنها در مورد مواد مخدر، بلکه در مواردی بسیار گسترده، افراد کارهائی رو انجام میدن که لذتبخشه ولی مخفی میکنن چون از نظر اجتماعی مقبول نیست.
اگر قرار باشه اینجا هم مثل جامعه بازخورد بگیریم که چه فایده ای داره به نظرم پادپرس میتونه بستری باشه که هرکسی بتونه راحت حرف بزنه و در مورد مسائل بصورت جزئی تری بحث بشه پس واقعا فکر نمیکنم منطقی باشه یه پادپرسی لذتش از محرک یا مخدر و یا اعتیادش رو بخواد پنهان کنه هرچند که شاید واقعا هم کسی سابقه اش رو نداشته باشه.
اگه اینجا هم نتونیم راجع بهش بحث کنیم که دیگه هیچی
من تا به حال استفاده نکردم
حق با شماست، شاید اینجا بستری باشه برای صحبت کردن از تجربه ها، ولی به عقیده بنده اگه کسی بیاد و از تجربه لذت مواد مخدر و یا محرک ها صحبت کنه، یه جورایی اشاعه ی مسائل ناهنجار میشه.
شما فکر کنید ما در جمعمون نوجوان و یا کلی جوان داریم، ممکنه این تجربه های لذت بخش مشوقی بشه و اونها رو تحریک به امتحان کردن کنه.
در پایان باید ذکر کنم که بنده هم استفاده نکردم و تجربه ی خاصی هم ندارم.
یعنی میخواهیم با مخفی کردن یا بررسی نکردن همچنین مسائلی، رسیدن به آگاهی برای نوجوانان و جوانانمون رو بر عهده تجربه شخصیشون بزاریم؟ آیا راه سالمی به نظر میرسه حالا؟
اگر شما مصرف نکرده باشید یا به گفته خودتان معتاد نباشید چطور می شود که به این گفته ها استناد کرد؟
پرسش من برای مصرف کردن یا نکردن بی دلیل نبوده و نیست☺️
از طرفی معتاد واژه ای است که برای مصرف کننده های مخدر به کار میبرند اما مصرف کننده های محرک چطور؟ نه بدبختند نه شکست خورده نه غم آلود و مصرف نمیکنند که فراموش کنند
تابه حال ندیده ام که قانون با مصرف کننده کاری داشته باشد و فقط با پخش کننده ها و در واقع کسانی که از این مسیر به سود میرسند کار دارند. من این جامعه را به خوبی می شناسم و تحقیقات زیادی کرده ام. متاسفانه هردفعه که در پادپرس سوالی مطرح میکنم جواب های مناسبی دریافت نمیکنم و انقدر باید سر و کله بزنیم تا به جوابم برسم و گویا رویه اش این است و ما هم که چاره ای نداریم دنبال جواب میگردیم و پیدایش می کنیم
من عموما از این افراد می ترسم در کنارشان احساس ناامنی می کنم. انگار که میخواهند مرا بکشند…
هیچ انسانی نمیخواهد معتاد باشند، اما هیچ کس دیگری را معتاد نمی کند. آنها خودشان انتخاب کرده اند که معتاد باشند، که مصرف کنند، آنها نخواسته اند با مشکلات روبرو شوند. تنها خواسته اند فرار کنند.
من نمی توانم درکشان کنم
من با بررسی و بحث این مباحث مخالف نیستم. اتفاقا باید این مسائل از تمامی ابعاد بررسی بشن و همین طور راه های روشن سازی نسل نوجوان و جوانمون رو هم باید بررسی کنیم.
شما فرموده بودید چرا نباید از لذت مصرفش صحبت بشه، بنده هم در جواب این گفته ی شما اون پاسخو دادم وگرنه چرا اتفاقا مشکل باید ریشه یابی و ارزیابی بشه.
من احساس میکنم شما به این افراد به چشم مجرم نگاه میکنید؛ به همین خاطر ازشون ترس دارید. ولی باید واقعا اونها رو بیمار بدونیم و سعی کنیم به درمانشون کمک کنیم. هرچند که تا خودشون اراده نکنند و نخوان واقعا کمک کردن بهشون خیلی سخته.
قضاوت کردنشون کار خیلی سختیه، نمیشه گفت که نخواستن با مشکلات رو به رو بشن، واقعا نمیدونیم توی چه راهی قرار گرفتن و علت گرفتار شدنشون چی بوده.
همینطور معتقدم نمیشه انگشت اتهام رو فقط به سوی اونها گرفت. چرا که گاهی شرایط خانوده، دوستان و خیلی مشکلات دیگه بستر رو برای این افراد فراهم میکنه که به این منجلاب کشیده بشن. گاهی یه بی توجهی از جانب اطرافیان توی بحرانی ترین دورانها نوجوانو به بی راهه میکشه. گاهی ماهمه مقصریم.
مجرم کیست؟ بیمار کیست؟
چرا معتادین در دسته بیماران قرار میگیرند؟
نمونه ای از جرم هایی که به سبب اعتیاد رخ داده اند. موارد مشابه این داستان کم نیستند. چه قدر شنیده ام که فردی به خاطر توهم استفاده از مواد فرزند، پدر یا مادرش را کشته است. به خاطر آن دزدی کرده است و یا کارهای دیگر… چرا باید آنها را بیمار بدانیم؟
درست است که همه ی معتادها قاتل نیستند، اما قطعا همه ی آنها مجرم اند.
جمله کامل این بود. کاملش را می گذاشتید. نگرش منفی جامعه… بیشتر جامعه ما.
مجرم کسی ست که مرتکب جرم میشه. حالا باید مشخص کنیم جرم چیست؟
اینکه جرم چیه خب زوایای مختلفی داره ولی درکلی هر آنچه که نظم و صلح و آرامش جامعه رو بهم بزنه جرم محسوب میشه که البته قانون هم برای اون مجازاتی درنظر گرفته. مثل عمل دزدی و یا قتل. اینها جرم هستند و فاعل مجرم.
صد در صد من هم اگه بدونم کنار یه قاتل و یا دزد نشستم احساس ناامنی میکنم.
اما یه معتاد بیشترین آزارو به خودش میرسونه.
بحث اینکه آیا ما میتونیم اعتیاد رو جرم بدونیم یا نه مفصله. اما نمیتونیم معتاد رو مجرم بدونیم. هر فرد معتادی، مجرم نیست اما یه مجرم میتونه معتاد باشه.
و اینکه علت اصلی اعتیاد ریشه در بیماری های روان شناختی داره و طبق آماری که من اطلاع دارم سه چهارم معتادین از این نوع بیماری ها رنج میبرن.
فرد معتاد در ابتدا به خودش صدمه و آزار میرسونه. خیلی از اونها راه خارج شدن از این منجلاب رو بلد نیستن و باید کمک بهشون کرد که درمان بشن.
اصلاح شد. متشکرم …
من از @Fatemeh-law دعوت می کنم به این بحث بپیوندد.فکر می کنم در این مورد توضیحات خوبی داشته باشه
شازده کوچولو را یادتان هست
به سیاره ای رفت که که میخواره ای آنجا بود:
- تو اینجا چه می کنی؟
- می نوشم
- چرا می نوشی؟
- تا فراموش کنم
- چه چیز را فراموش کنی
- فراموش کنم که شرمنده ام
- شرمنده از چه؟
- شرمنده از میخوارگی!
در دیگر جوامع به معتاد چگونه نگاه می کنند؟
فکر نمی کنید از باب نبود مدرک و سند معتاد را مجرم نمی دانند. فرض کنیم فردی را در حال مصرف مواد دستگیر کنند، مجرم محسوب نمی شود؟
گویا معتاد هم مجرم است، هم بیمار!
آیا اگر عملی نتیجه اش زندان باشد، جرم محسوب می شود؟ یا اگر خلاف قانون باشد؟