تجربه زندگی مجردی (زندگی جدا از خانواده بدون ازدواج) رو داشتی؟ چطور بوده؟ خوب یا بد؟
دنبالهی موضوع به نظرتون از چه سنی باید جدا از پدر و مادر زندگی کرد؟ چرا؟
تجربه زندگی مجردی (زندگی جدا از خانواده بدون ازدواج) رو داشتی؟ چطور بوده؟ خوب یا بد؟
دنبالهی موضوع به نظرتون از چه سنی باید جدا از پدر و مادر زندگی کرد؟ چرا؟
من اولین بار در سن سیزده_چهارده سالگی تجربه کردم.زمانیکه برای ورود به دبیرستان اومدم تهران ونزدیک تجریش ثبت نام کردم.یه خونه اوین گرفته بودن واسه داداشم که دانشجوی پزشکی شهید بهشتی بود و من هم اونجا بودم.البته داداش جینیور بود و معمولاً بیمارستان بودند.بعد از اونم تا آخردانشگاه و سربازی بیشتر مجردی زندگی کردم و به نظرم تجربه های خوبی برام رقم زده.شاید بهتر باشه از 16-17 سالگی این تجربه بشه.
الان تقریبا دو سال که جدا از خانواده زندگی میکنم (غیر از دوران خوابگاه که سه سال بود)
برای من عالی بوده
جدا شدن از چارچوب خانواده باعث شده مستقل تصمیم بگیرم و بفهمم چی رو واقعا خودم میخوام
چه راهی رو واقعا دلم میخواد انتخاب کنم
برای خیلی از شرایط سخت آماده ام کرده
میدونم که خودمم و خودم
قرار نیس تا آخر عمر پول تو جیبی بگیرم
مهارت های اجتماعی رو خودم یاد گرفتم
کی کسی رو دعوت کنی
چجوری دعوت کنی
مهارت همخونه ای داشتن و راضی بودن طرفین
در کل عالی بوده
استقلال كاملااا تحسين برانگيز هست، من تجربه مجردي زندگي كردن رو نداشتم بجز سالهاي خوابگاهم كه چندان نزديك ب خونه مجردي نيست، اما لطفا حتما قبلش اماده اين كار باشيد، افرادي ك به نحوي از خانواده بريدن يا با احساس تنهايي نتونستن كنار بيان به افرادي تكيه كردن كه اگر هنوز سلامت رواني داشتن نزديكشون هم نميشدن، يا وقتي از خانواده بريدن در خانواده دوستشون دنبال خانواده براي خودشون ميگردن و يجورايي توجه و محبت رو ميطلبن ك واقعا ناراحت كننده س.