تحلیلی بر یک نقد دسته جمعی سینمایی

برای اونایی که اهل سینما هستن و از اتفاقات روز سینمای ایران و جهان باخبرن، مهمه که حال سینمای ایران بهبود پیدا کنه. بعضی‌ها به تبع رویاهای سینماطوری که دارن، این برنامه رو موکول کردن به وقتی که قراره فیلم سینماییشون رو بسازن یا غوغا کردن موقع بازیگری‌شون. بقیه ذهن منتقد و تیزبینی دارن و بعد از هر فیلمی که تو سینما میبینن نقدهایی بر فیلم ها و سازنده ها میزنن تا ایشان را از زاویه دید مقابل نیز آشنا کنن.

ولی آیا کمکی از دست ما هم برمی‌آید؟ و آیا ما میتونیم یه قدم حتی کوچیک و یه تاثیر ساده در این مورد داشته باشیم؟ اگه بله، چه جوری؟!

در این مقاله‌ی مروری کوتاه، میخوایم به شما راهکار ساده‌ای رو توصیف کنیم که به ذهن ما رسیده، و حداقل ده نفر همراهش شدن.

حتی اگر اهل سینما و فیلم هم نباشیم، امکان اینکه اسم فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی به گوشمون خورده باشه خیلی زیاده؛ اخبار و مسائل حاشیه ای، مثل اکران فیلم فروشنده در اسرائیل و واکنش‌های داخلی به این اتفاق، رو زیاد شنیدیم و شاید حتی نقدی هم از یه منتقد معتبر راجع به این فیلم خونده باشیم. یکی از مهمترین اتفاقاتی که سال 95 تو سینمای ایران افتاد جوایز مهمی بود که این فیلم واسمون به ارمغان آورد؛ جوایز جشنواره کن برای فیلمنامه و بازیگری و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی. همچنین این فیلم از دید کاربران “سلام سینما” در سال ۹۵ لقب بهترین فیلم سال رو از آن خودش کرد و بازیگر نقش اصلی مرد فیلم هم از دید همین کاربران به عنوان چهره سال ۹۵ معرفی شد.

ولی آیا تابحال شده که از شخص شما به عنوان مخاطب احتمالی سینما خواسته شده باشه پیامی که از این فیلم گرفتین رو در اختیار سایرین و حتی منتقدین قرار بدین و از این پیام شخصی دفاع کنین؟
برای ما مهم بود که مخاطب‌های دور از پرده رو به بهتر کردن اوضاع سینما دعوت کنیم و یک بار هم که شده از تجربه¬ی مخاطب راجع به یه فیلم پرده برداریم. برای همین یک بحث سینمایی رو با سوال زیر آغاز کردیم تا بدونیم پشت صحنه ی ذهن‌های بیننده ی این فیلم پرفروش چه گذشته:

فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی چه ویژگی‌هایی (مثبت یا منفی) داره که می تونه رو فرهنگ آموزشی و تربیتی کشورمون تاثیر بذاره؟

دعوتتون می کنیم به شنیدن ذهنیت های این ده نفر.

شیما برداشتش از فیلم که با زندگی واقعی خیلی مرتبط دونسته بود رو مطرح کرد:

این که چه طوری میشه کسی که آسیب روحی دیده رو تحت حمایت عاطفی قرار داد. به جای سرکوفت زدن و سرزنش کردن، کمک کرد تا به روال عادی زندگیش برگرده و این که اتفاقات ممکنه در هر قشر و شرایطی پیش بیاد، مهم اینه که روش مدیریت خودمون و احساساتمون را یاد بگیریم. نمیشه جلوی اتفاقات رو گرفت ولی میشه با کنترل شرایط، اوضاع رو بهتر کرد.

نجمه هم حسش رو که از فیلم گرفته بود رو به همراه یه نصیحت برامون نقل کرد و در ادامه از حسش دفاع کرد:

“آیفون رو درست جواب بدیم” احتیاط شرط عقله.

نظرات مثبت و منفی راجع به این فیلم تا اونجا پیش می ره که “لاله” که خودشو آدم اهل فیلمی نمی دونه رو مجاب به دیدن فیلم و در نتیجه دادن نظرش می کنه:

لاله:

"الان فیلم رو دیدم و کلیت نظرم راجع به فیلم:

عماد و رعنا لحظاتی خوب تونستن جلوی تعمیم بحران به باقی زندگی شون رو بگیرن؛ ولی در نهایت برنده اتفاق نبودن. پررنگ ترین پیام فیلم برام این بود که وقتی انتقام میگیرم برنده نیستم!"

در ادامه “سعید” با زیر سوال بردن فضای فیلم سعی کرد هم اطلاعات خودش رو راجع به عرصه سینما نشون بده و هم بقیه مخاطبین رو کم کم با نظرای کوبنده خودش مواجه کنه:

“همه چیز وهمه نقص فیلم فروشنده ب کنار.من با اون بازیگر نقش فاحشه مشکل دارم ک بچشو با خودش ب تمرین ها میاورد.مگه نمیدونه چ ضربه ایی ب بچه وارد میشه”

و در نهایت نقد خودش رو نسبت به این فیلم و کارگردان مطرحش رو با یک نظر و نقد جسورانه تموم میکنه و این فیلم رو خالی از هر گونه پیام اثربخش میدونه:

فیلم فروشنده هیچ چیز برای گفتن نداشت و اگر هم داشت در نشست خبری بعد از فیلم و حرف های آقای فرهادی و خانم علیدوستی گفته شد. ب چه امید،فیلمی را نگاه کنیم که ثمره غیرت و حیا را گاو شدگی میداند؟ ب چه امید فیلمی را نگاه کنیم که در آن یک مرد (شما بخوانید محافظ) که به حریم شخصی آن تجاوز میشود باز میخواهد سکوت کند و همه چیز را فراموش کند (شما بخوانید فروشنده) البته در آخر واکنشی مبنی بر انتقام که از سر اجبار است نه از سر غیرت انجام می‌شود که بلافاصله از طرف فیلمباز تقبیح می‌شود.

‌ آقای فیلم ساز! فرق بین بخشش و فراموشی فرق بین خوب و بد است. فراموشی مثل همان عمل بلعی است که بر لقمه حرام (ماکارونی) انجام می‌شود و یک لیوان هم آب از روی آن می‌خورد.

آقای فیلمساز! چرا در فیلمی که مختص به روابط شخصی و جنسی انسان هاست،سخن از ویرانی شهر میکنید و در جواب بزرگترین سوال فیلم فقط ب جمله “وسوسه شدم” بسنده میکنید؟

مگر بیف (پسر شخصیت اصلی در نمایشنامه مرگ فروشنده) بر سر همین غیرت نبود که معبدی به نام پدر را که برای خود ساخته بود را در هم ریخت؟

اگر متن نمایشنامه برای شما مهم بود چرا در حساس ترین صحنه آن که صحنه رویارویی پسر با خیانت پدر است و اشک از چشمان مردم سرازیر میکند،لودگی و بی مزگی را چاشنی کار خود کرده اید؟

‌ سخن آخر، آقای فیلم ساز! لطفا سینمای رسوایی را با سینمای تعلیقی اشتباه نگیرید.

جوزف، هم “فروشنده” رو یه فیلم سطحی می دونه. طوری که اون رو با داستان های کودکانه حاوی پیام های سطحی مقایسه می کنه:

پیام اخلاقی فیلم در حد پیام داستان بزبز قندی(شنگول و منگول) بود، در رو به رو غریبه باز نکنیم.

البته تعداد مخاطبینی که فیلم فروشنده رو حاوی پیام های خوب آموزشی می دونستن هم کم نبود و علاوه بر نجمه و شیما، فرنوش و امید هم با نظرات خودشون سعی کردن تاثیر این فیلم رو بیشتر نمایان کنن.

امید:

“از دید من، فیلم فروشنده گفته های بسیار مثبتی داره،فقط کمی دقت لازمه برای متوجه شدن آنها.”

فرنوش هم ، برای اینکه نظرات بقیه رو بیشتر درک کنه سعی میکرد خود این افراد رو مخاطب سوالاش و نظراش قرار بده:

“میخواستم بدونم شما به مقصر اصلی اون حادثه فکر کردید در حین دیدن و یا بعد از دیدن فیلم؟ چون ایفون رو درست جواب بدیم باعث شد حس کنم دنبال مقصر اصلی بودید.”

" اگه منظورتون از این گذشت بخششه به نظر من نشدنیه من شخصا همچین درسی رو از فیلم نگرفتم "

و در نهایت واسه جمع بندی بحث¬ها متن زیر رو مطرح می¬کنه:

با وجود ایراداتی که به فیلم فروشنده وارد هست و ذهن مخاطب هاش رو درگیر کرده، من در مجموع فیلم رو فیلم مثبتی در زمینه تاثیر گذاری آموزشی تربیتی میدونم و بعد از دیدن فیلم و نقطه نظرهای دیگران سوالاتی واسم پیش اومد که سعی کردم سطحی ازشون نگذرم :

● بعد از رخ دادن حادثه در چنین شرایطی که باید اصل تناسب جرم و مجازات در نظر گرفته می شد و اون ها به پلیس مراجعه میکردند ، می بینیم که رعنا (قربانی) سکوت رو ترجیح میده و چرایی این اقدام جای تامل و بحث داره.
● عماد که همسر قربانی هست و به این حادثه نزدیک، آشفته و پریشونه و قراره یک تصمیم بگیره . ایا تشخیص اولویت و اینکه چطوری با این مسئله رو به رو بشه کار آسونی هست؟ خب مسلما ساده نیست ولی چرا عماد انتقام رو انتخاب میکنه؟
● چرا یک فرد با وجود کهولت سن و وضعیت نامناسب جسمی به روابط جنسی خارج از چارچوب زناشویی فکر میکنه؟
● آیا باید دنبال مقصر اولیه و یا مقصر کلی گشت؟

● ایا فیلم تم بخشش داشت؟

شاید تامل روی این پرسش ها باعث شه به واقعیت های زیادی نزدیک شیم حتی اگر فیلم قصد سیاه نمایی داشته باشه و با مخاطبش صادق نباشه"

نظراتی که در دل این طرح موضوع به اشتراک گذاشته شدن، همه از دل مخاطبای سینما در اومده؛ کسانی که سینما رو به صورت کاملا حرفه‌ای دنبال می¬کنن و یا کسانی که شاید اصلا یک فیلم رو معادل یه اثر هنری ندونن. و نقطه مشترک این افراد اینه که «همه تجربه¬ی خودشون از زندگی کردن و برداشتشون از “فیلم فروشنده” رو در کنارهم بیان کردن».

پایان نامه:

این اتفاق البته هنوز در ابتدای مسیرش هست، مسیری که منتظر نظر دیگر مخاطبان سینما ست؛ نه ده تا، بلکه صد و هزار تا! تنها اون موقع هست که می‌تونیم ادعا کنیم که «داریم با هم حال سینما رو خوب میکنیم». و تنها همون موقع هست که میتونیم انتظار داشته باشیم فیلم‌های اسکارگرفته ی ایرانی، تاثیر بیشتری دارن.
ما هم در حال برنامه ریزی برای جذابتر شدن این برنامه هستیم، شاید یه جایزه سینمایی و یا حتی صرف یه لیوان چایی به همراه شهاب حسینی و ترانه علیدوستی تو یکی از کافه های تهران به عنوان چاشنی شروع بد نباشه!

شما به عنوان یکی از مخاطبای سینما هنوز هم می تونی حال سینما رو خوب کنی! کافیه نقطه نظرتو در موضوع زیر بذاری: چه جوری میشه از فیلم «فروشنده» استفاده ی آموزشی-تربیتی کرد؟ بذاری.

7 پسندیده