خیلیا می گن که فیلم فروشنده سیاه نمایی وضعیت ایرانه، یا حتی نقدای خیلی تندی بهش میکنن. نمی دونم حرف حساب می زنن یا نه ولی می دونم صداشون خیلی بلندتر از بقیه ست! به نظر من حتی از سیاه نمایی هم میشه تاثیر گرفت.
سوالم اینه که:
فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی چه ویژگیهایی (مثبت یا منفی) داره که می تونه رو فرهنگ آموزشی و تربیتی کشورمون تاثیر بذاره؟
چجور تاثیری داره؟ لطفا علاوه بر رای، استدلال یا توضیحتون رو بفرمایین؟
اثار مثبت خفنی داره و در بحث قانعتون می کنم.
آخه چی بگم من بهتون!!! جز اثر منفی هم مگه داره؟!
اصلا "فروشنده رو ندیدم که بخوام نظری بدم!
فروشنده رو ندیدم ولی بعد از اینکه دیدم میام نظرمو میگم!
دیدن داستانی از واقعیت هایی که اغلب در “ستون حوادث” سایت ها یا روزنامه می خونیم. قابل درک می کنه موقعیت ها رو و ممکنه افرادی رو ببره به سمت حل مشکل.
دنیای ادم هایی که شاید تو زندگی روزانمون خیلی باهاشون مواجه نشیم رو میشه دید و اینطور میشه بهتر دیدشون. طبقات مختلف اجتماعی درک بهتری از هم پیدا می کنن.
پیام نسبتا موفق مدیریت بحران بود که عماد تو این زمینه نتونست خوب عمل کنه .حادثه پیش میاد و رعنا طبیعتا دچار اضطراب، خشم، ترس و اندوه میشه و نیازمند حمایته. برای رعنا احساس شرم چنان زیاده ک سکوت رو سپر خودش میکنه حالا ما توقع داریم ک عماد مسئله رو هضم کنه، بپذیره و از رعنا حمایت کنه ولی عماد به مرور صبر خودش رو تو این جریان از دست میده و انگیزه انتقام واسه برگرداندن آرامش رعنا واسش پر رنگ میشه . من معتقدم که فرد آزار دیده صرفا همون قربانی نیست بلکه افراد نزدیک به قربانی که شاهد عوارض نامطلوب این حادثه روی قربانی هستند هم آزار دیده به حساب میان. اینجا عماد خودش یک آزار دیده اس ک باید پذیرا و حمایتگر باشه و قطعا گرفتن تصمیم درست اینجا سخت میشه واسش.نوع برخوردی که در مواجه با چنین اتفاقی پیش میاد میتونه مسیر رسیدن به ارامش رو واسه رعنا کوتاه تر و یا طولانی تر کنه. انتقام یه تسکین موقت هست که تصویر دلخراشی ک رعنا توی ذهنش قاب کرده رو محو نمیکنه و فقط رعنا رو اشفته تر میکنه و این شیوه ارام کردن خودش عواقب زیادی مثل کدورت و احساس تنهایی رعنا رو در پی داره و عماد اینجا به جای حمایت، همسرش رو از خودش دور میکنه
و نکته ی مهم دیگه ای که به ذهنم رسید این هست که خیلی ها بعد از دیدن فیلم قاطعانه این باور رو دارند که اقدام پیرمرد ریشه در سنت های جامعه ما داره که طبق تحقیقات باید بگم که هیچ نظریه منفردی وجود نداره که به طور قطع انگیزه تجاوز رو بیان کنه و ما هم می بینیم که این اتفاق در جوامعی که محدودیت ها و توجیه های مذهبی و سنتی در ان ها وجود نداره هم پیش میاد ولی خب میتونیم این بستر و دلیل رو بپذیریم چون سنت ها و هنجار های سنتی گاهی نسبت به زنان سخت گیر و خشن هست و رابطه سلطه جویانه مردان (مرد سالاری) با زنان میتونه علت و انگیزه تجاوز باشه و فیلم تقاضای تامل داره رو این ریشه ها و بستر ها
خوب به این بستگی داره که این کودک چقدر در جریان ساختن فیلم درگیر می شده؟ خیلی از فیلم های ژانرهای مختلف هستن که اصلا از یه کودک خردسال به عنوان بازیگر نقشی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، استفاده می کنند و زیاد با این مسائل و حواشی درگیر نمی شن!
دقیقا چه اخطاری ممکنه تو جریان فیلمبرداری تو ذهنش ایجاد بشه که تو فضای فرهنگی واقعی نمی تونه براش بوجود بیاد؟
در ضمن میشه یکم بیشتر از شرایط و حال و هوای موجود در صحنه فیلمبرداری یه فیلم سینمایی(مثل همین قیلم فروشنده) بیشتر توضیح بدین؟ مشخصا در مورد بازی یه بازیگر خردسال.
میخواستم بدونم شما به مقصر اصلی اون حادثه فکر کردید در حین دیدن و یا بعد از دیدن فیلم؟ چون ایفون رو درست جواب بدیم باعث شد حس کنم دنبال مقصر اصلی بودید
من این فیلم رو حدود چندین ماه پیش دیدم و به خوبی شما، جزییاتش رو به یاد ندارم حتی اسم شخصیت هاش رو. داستان کلی و روندش رو به یاد دارم.
فکر نمی کنم کسی بتونه مقصر دقیق همچین وقایعی رو دقیق تشخیص بده چون همچین قضیه ای واقعا با چندین جنبه فردی، اجتماعی و …بستگی داره. راستش همیشه به مقصرها فکر می کنم اما دست آخر به نتیجه شفافی نمی رسم چون واقعا پیچیده هست. اگر به این راحتی مقصری پیدا می شد تا به حال آمارش به صفر رسیده بود.
ما نمی تونیم درصد همچین اتفاقاتی رو به صفر برسونیم چون رو آدما و اتفاقاتی که بر روان و زندگی شخصی اونها میره احاطه ای نداریم اما می تونیم افرادی رو که ممکنه تحت همچین آسیب هایی قرار بگیرن رو آگاه کنیم. مثلا همین احتیاط کردن. سوار نشدن به ماشین شخصی ناشناس و آموزش کودکان در این زمینه… فیلم هایی مثل “فروشنده” یا “هیس” از این لحاظ خوب بودن. پرداختن به همچین مسائلی رو راحت تر می کنن.
اگه منظورتون از این گذشت بخششه به نظر من نشدنیه من شخصا همچین درسی رو از فیلم نگرفتم خود رعنا با اینکه قاطعانه مخالف انتقام عماد بود ولی حتی اخر فیلم دیدیم وقتی پیرمرد ازش خواست که اونو ببخشه سکوت کرد یعنی ازش نگذشت فقط مخالف انتقام بود
جو پشت صحنه که به کل جوی بزرگسالانه هست، مخصوصا در ایران. کوبریک وقتی فیلم شاینینگ که یه فیلم در ژانر وحشت هست رو میساخت جوری وانمود کرد که بچه تا 13 سالگی فکر میکرد یه فیلم کمدی هست. ولی در ایران این جو به کل بزرگسالانه هست. نه اینکه با یه جوی روبرو هستیم که به شدت مخالف عرف هست. مثل این میمونه قرص سرماخوردگی بزرگسالان رو بدی به بچه.
تو فیلم راننده تاکسی هم جودی فاستر نقش یه فاحشه خردسال رو بازی میکنه ک اسکورسیزی تو سکانس هایی که تشخیص میده مناسب سن جودی فاستر نیست از خواهرش که به سن قانونی رسیده استفاده میکنه
نسبت به نوع رفتار و برخوردی که رعنا بعد از حادثه با عماد داشت نقد دارم و هیچجوره منطقی و حتی به اندازه خیلی کم هم به منطق نزدیک نبودش ، عماد بهت زده ازین اتفاقه و نمیدونه که چطوری میتونه رعنا رو حمایت کنه و بعد ازون چطوری میتونه خودش با این موضوع کنار بیادش که به خانمش تجاوز میشه و کاری از دستش برنمیاد ، بارها به رعنا میگه که پاشو بریم شکایت کنیم و رعنا قبول نمیکنه و حتی واکنش بدتری هم نشون میده ، این باعث میشه که عماد حس تنفر و انتقامجویی بیشتری نسبت به قبل به متجاوز داشته باشه و از حمایتی که باید نسبت به رعنا داشته باشه غافل بشه و هم و غمش بشه پیداکردن اون متجاوز.
بله درسته که رعنا حادثه و اتفاق ناگواری رو پشت سر گذاشته ، اما دلیل نمیتونم هنوز هضم کنم که چرا از شکایت کردن امتناع میکرد!
این نظرات محکوم کننده به این علت هست که ما با دلایلی که پشت گزارش نکردن این حادثه وجود داره دست و پنجه نرم نمیکنیم مثل شرم ، برچسب ننگ، وحشت از باور نشدن و… و اینکه دیدگاه مرد و زن نسبت به تعرض با هم فرق داره
نه منظورم از گذشت، بخشش فرد خاطی نیست، بلکه گذشتن از خطای رخ داده و ادامه دادن زندگی هست.
مهم ترین نکته در این صحبت انتقام گرفتن یا گذشت، این هست که بتونیم اولویت رو تشخیص بدیم. واقعا برای ما به عنوان یه انسان زنده کدومش اولویت داره؟ و کدومش میتونه به زندگی خود ما کمک کنه؟
نکات دیگه ای هم در این فیلم هست که خوبه مورد توجه قرار بدیم:
انتقام کار خوبی نیست، ولی حتی خود کارگردان هم مجرم رو کشت! و به نوعی انتقام گرفت.
صحبت جرم و مجازات، مثل قضیه مرغ و تخم مرغ هست، و یکی از سوال های اساسی که میتونیم در بازطراحی سیستمها از خودمون بپرسیم این هست که اول جرم بوده و بعد مجازات اختراع شده، یا اول مجازات اختراع شده و بعد جرم ها شکل گرفتن؟
این نکته ی اخیر خیلی جای بحث داره، چه از لحاظ مذهبی و چه از لحاظ انسانی؛ و شاید در این گفتگو نگنجه.
این شرم و برچسب ننگ ریشه در عقاید و عرف جامعه داره ،مگر غیر ازینه که رعنا قربانی یک حادثه بوده، حادثه ای که برای هرشخصی میتونه اتفاق بیوفته .
درسته که دیدگاه مرد و زن فرق داره اما با مراجعه به روانشناس میشد که جلوی چنین پیامدها و اتفاقاتی رو بعد از تجاوز گرفت و بهتر با این موضوع برخورد کرد.
این که چه طوری میشه کسی که آسیب روحی دیده رو تحت حمایت عاطفی قرار داد. به جای سرکوفت زدن و سرزنش کردن، کمک کرد تا به روال عادی زندگیش برگرده.
این که لزوما اون چیزی که فرهنگ و تربیت ما میگه، درست ترین و بهترین راه نیست و میشه راه حل های بهتری برای مشکلاتمون پیدا کنیم.
این که اتفاقات ممکنه در هر قشر و شرایطی پیش بیاد، مهم اینه که روش مدیریت خودمون و احساساتمون را یاد بگیریم. نمیشه جلوی اتفاقات رو گرفت ولی میشه با کنترل شرایط، اوضاع رو بهتر کرد.
بعد از بازگو کردن و اطلاع رسانی به پلیس شخصی که قربانی هست وارد روند جدیدی میشه، روندی که میتونه سال ها طول بکشه و به دادگاه کشیده بشه و پیرو اون افراد زیادی درگیر این روند شن و خود قربانی مجبور شه به طور مداوم اون حادثه رو بازگو کنه در حالی که یاداوری همچین حادثه ای مثل نمک رو زخم پاشیدن هستش خب به خاطر همین روند کش دار قربانی ها ترجیح میدن تو سکوت با خودشون کنار بیان. دلایل سکوت زنان بعد از این حادثه تقریبا در همه ی جای دنیا یکسانه منم با در میون گذاشتن این موضوع با پزشک مربوطه موافقم ولی حرفم این هستش که هیچ بایدی نمیتونه چنین اشخاصی رو مجبور کنه که حادثه ای که واسشون پیش اومده رو بازگو کنند. و در اخر بگم که به نظر من این یک حادثه بوده و حادثه برای هر شخصی میتونه اتفاق بیوفته نگاه سطحی هستش و این مشکل انقدر عمیق و پیچیده هست که نسل ها و فرهنگ های زیادی رو در بر گرفته