تقسیم کار ِ درست: چه کسی چه مسئله‌ای رو حل کنه؟

خب مسئله‌های زیادی وجود دارن و از اون طرف آدم های زیادی با توانایی های متفاوت و مکمل. یک مسئله‌ای که باهاش روبرو هستم اینه که چه مسئله‌ای رو چه کسی باید حل کنه؟

منظورم از «حل» در اینجا اینه که: وقت و انرژی قابل ملاحظه براش صرف کنه و بسته به نوع مسئله، به صورت فردی یا تیمی اقدام‌های عملی انجام بده تا وضعیت رو یک قدم از چیزی که هست بهتر کنه.

چرا چنین مسئله‌ای برام مطرحه؟

دلیل اینکه من با این مسئله روبرو هستم، و معتقدم همه‌ی شما هم باهاش روبرو هستین!، اینه که در بسیاری از مسئله‌های اطرافم پاسخم اینه:

«آخ، چه قدر مسئله‌ی مهمیه، ولی خب مسئله‌ی من نیست. خوبه که دیگران بهش رسیدگی کنن.»

بنابراین یه تفکیک ضمنی قائل هستم بین مسئله‌هایی که مال ِ منه و من باید بهش بپردازم (مثلا در مواجهه باهاش رسیدگی عملی انجام می‌دم، منابع وب رو جستجو می‌کنم یا سراغ مسئول یا متخصصی میرم یا …) و مسئله‌هایی که به نظرم مال ِ دیگرانه و اونا باید حل کنن و من صرفا یک شنونده یا حداکثر نظر دهنده هستم.

چیزی که داره به طور ضمنی و غیر صریح توی ذهن و رفتارم اتفاق می‌افته ممکنه دچار انواع خطاها باشه؛ ممکنه بخشیش نتیجه‌ی یک منطق ِ درست ِ تقسیم کار باشه (= کارها و مسئله‌ها زیاده و عمر و انرژی هر آدم محدود) اما بخشیش هم ممکنه نتیجه‌ی این منطق نباشه!

سوال اصلی

در واقع می خوام بدونم در یک تقسیم ِ کار درست بین اعضای یک جامعه، … .

بقیه‌ی سوال رو نمی‌دونم چجوری باید بنویسم!
شما می‌دونین بقیه‌اش چی میشه؟!

5 پسندیده

جالب بود،
راستش میخواستم بقیشو اینطوری ادامه بدم؛ “…نیروی انسانی لازم را چگونه باید تربیت یا پیدا کرد و با در نظر گرفتن چه پارامتر هایی باید فرد مناسب را از میان افراد موجود برای حل یک مساله بخصوص انتخاب کرد؟”

اولش فکر کردم برای شروع نقطه خوبیه اما چون موضوع گفتگو کلان هست و انگار به کل جامعه تعمیم داده شده، جمله ای که گفتم برای تکمیل این پرسش کمی سطحی بنظر میرسه.

2 پسندیده

تجربه شخصی

یه مدل ساده برای این تقسیم کار در یه تیم هست که زیادی ساده‌سازی شده س و انتخاب‌ها رو صفر و یک در نظر گرفته. ما تو تیم پادپُرس برای پیش بردن کارهای تیم خودمون ازش استفاده میکنیم.

در عین حال تو گروه‌های بزرگ، ممکنه به چالش‌هایی بخوره، مخصوصا اگه افراد شناخت کافی از مسئله و یا توانایی‌های خودشون نداشته باشن.


سه سوال میشه مطرح کرد برای پیدا کردن مسئله و مسئله‌پردازش:

۱. بررسی اختیارات و منابع: آیا این مسئله در حوزه اختیارات من هست؟ و دسترسی‌های لازم رو برا انجامش دارم؟
۲. بررسی تخصص: با توجه به مهارت‌ها، دانش و تجربه‌م، آیا من میتونم در حل این مسئله تاثیر بذارم؟
۳. بررسی علاقه: آیا برام مهمه و دوست دارم که در حل این مسئله‌ شریک باشم؟

فرض کن یه جدول سه بعدی داریم که ستون افقی افراد هستن و ستون عمودی مسئله‌ها؛ و چهار رنگ هم اختصاص دادیم به خونه‌های جدول؛ سیاه: نه، قرمز: اختیارات-بله، آبی: تخصص-بله، زرد: علاقه-بله. و انتخاب هر کسی رو جلوی خونه‌ی هر مسئله رنگ میکنیم.

این طوری اگه کسی جوابش به سوال «اختیارات در حوزه یه مسئله» بله بود، مربعش قرمز میشه، و یا اگه در حوزه‌ی یه مسئله جوابش هم از نظر «اختیارات» و هم از نظر «تخصص»، بله بود، رنگش میشه بنفش! و … .

بعد میتونیم این جدول رو بر اساس منابع و تخصص، اختیارات، و علاقه بچینیم و به یه تقسیم کار اولیه برسیم.

در چنین تقسیم کاری، اولویت برای حل یه مسئله با افرادی هست که مربع‌هاشون سفید شده (پاسخشون به هر سه سوال بله هست)، و باقی افراد به ترتیب رنگ مربعشون به عنوان یار ذخیره و پشتیبان برای حل اون مسئله در نظر گرفته میشن.

حالا فرض کنین یه جایی وجود داشت که افراد علاقه مند به حل مسئله؛ بتونن به سرعت با مسائلی که روبرو میشن مشخص کنن چی کاره‌ن، مسائل هم در ضمن درش به مرور زمان لیست شن و … .

چه روز آفتابی بشه چنین روزی! :sunny:

2 پسندیده