خب همه یک سری هدف های کوچیک و بزرگ و شخصی داریم که دوست داریم بهشون برسیم
اما به هدف کلی زندگیتون فکر کردید؟ به این که آخر زندگیتون بگید به اون عروجی که دوست داشتم رسیدم.
و همینطور تعریفتون از کمال چیه؟ چه چیزی با این کلمه تو ذهنتون تداعی میشه؟
صرفا منتظر پاسخ نیستم.میخوام یه تلنگر بخوریم. یه جرقه تو ذهنمون ایجاد شه. و اگر ب جواب رسیدید به اشتراک بذارید
من این سوال و خیلی دوست دارم. چون بشدت جذابه
هدف انسان رسیدن به کمال خودش هست.
انسان مثل یک دونه درخت می مونه. ماهیت اون درخت به اون زیبایی درون دانه هست ولی باید زمین و آب مناسب به همراه کلی چیز دیگه کنار هم قرار بگیره تا اون دونه بشه یک درخت کامل.
حالا امروزه عوامل خیلی زیادی هست که نمی ذاره انسان به اون حد کمال برسه از تعلیم و تربیت بگیر تا آموزش و پرورش و اجتماع.
ولی اون چیزی که بیشترین مانع رو روبه روی انسان امروزی میذاره مدرنیته است.
حالا با این همه مشکل چطور انسان می تونه بفهمه هدف نهاییش چیه و به چه سمتی باید بره؟
اصلا چطور میشه فهمید ما در مسیر کمال هستیم یا نه؟
بحث خیلی بزرگیه من فقط کلیاتش و میگم.
انسان ها درون خودشون یک انسان بزرگ دارند که اون می تونه این راه و مشخص کنه مثل یک راهنما.
ولی این انسان بزرگ وقتی می تونه فعالیت کنه ما به حرف هاش گوش بدیم.
این انسان بزرگ کیه؟ کجاست؟ چطوری به ما پیامی می رسونه؟ چقدر بزرگه؟
این انسان بزرگ در ناخوداگاه ما زندگی می کنه و در خواب خودش و نشون میده.
شاید دیده باشی که بعضی افراد آینده خودشون و تو خواب می بینند و بهش هم میرسند. این آینده نگری کار این انسان بزرگه و باید درک کنی که وسعت دیدش چقدر می تونه زیاد باشه که می تونه آینده خودمون رو بهمون بگه.
یک مثال واقعی:
یک دختری بود که به اصطلاح امروزی خیلی روشنفکر و تحصیل کرده بود و بیشتر به سمت رفتار های مردانه گرایش داشت. مثلا به زبان ساده مثل مرد ها کار می کرد و زیاد علاقه ای به این دید سنتی نداشت که زن باید غذا بپزه و از بچه ها مراقبت کنه. برای همین به بچه دار شدن علاقه ای نداشت و سر همین قضیه با خودش جنگ داشت چون از یه طرف علاقه ای نداشت و از طرف دیگه از بیرون بهش فشار می اوردند برای بچه دار شدن.
این خانوم یک شب یک خوابی می بینه به این صورت:
خواب می بینه درون یک صف قرار داره که انتها صف به وسیله یک گیوتین سر هر زنی که نوبتش بشه رو قطع می کنند.با این حال تو صف می مونه و حاضر میشه بره زیر گیوتین.
اگر به خوابش دقت کنی. این انسان بزرگ داره میگه که برای ادامه بهتر زندگی باید تمام تفکراتت رو فدا کنی و همه رو بریزی دور.
جالبه بدونید این خانوم با توجه به هوشی که داشت این قضیه رو قبول کرد و کار و انجام داد و بچه دار شد و زندگی خیلی بهتری هم نصیبش شد.
این مثال نشون میده که باید به خواب توجه کرد و به حرفش گوش کرد. چون بعضی وقت ها خواب ها میگن همین راه و ادامه بده بعضی وقت ها آینده رو میگن، بعضی وقت ها پیشنهادی دارند.
به نظرم برای اینکه بفهمیم در مسیر کمال هستیم یا نه یا باید چکار کنیم باید به خواب هامون توجه کنیم. چون انسان به صورت خودکار در مسیر کمال هست.
خیلی از پاسخت خوشم اومد
اما از تو جوابت یه سوال جدای دیگه برام پیش اومد
دقت کردی یه مدت خیلی خواب میبینی و یه مدت هیچی نمیبینی؟ و یه مدت خوابای با معنی میبینی و یه مدت خوابای بی سر و ته که واقعا اتفاقات مهمی درشون نیست؟
سوالم اینه
کلا چی خواب دیدن رو تشدید میکنه؟
شاید بهتر باشه به صورت یه سوال جداگونه بنویسیمش و نظر همه رو بپرسیم
آره اینطوری خیلی بهتره چون خواب بحث جالب و پیچیده ای داره