اما به قسمت دوم سوال پاسخ ندادین
نظر خودم:
هیچ وقت به سوال فکر نکرده بودم،اما بیماری که خیلی سخته؛تصادفم وحشتناکه؛مرگ طبیعی تو این سه گزینه مناسب تره بنظرم ؛مردن تو خواب هم شاید خوب باشه
اما اینکه کجا بمیرم من ترجیح میدم تو یک مکان مقدس بمیرم ؛و اگر بخوام از این سه گزینه انتخاب کنم تو جنگل که خوب احتمالا قاتلم باید خرسی ،گرگی چیزی باشه که باز وحشتناکه.خانه ی سالمندان که خیلی آزاردهنده اس و مترو شاید گزینه ی بهتری باشه…
حق باشماست.باعرض پوزش درجوابم باید عرض کنم دلم میخواد توی یک جای شلوغ مثلا یک بزرگراه یاخیابان بمیرم چون اصولا ادمااونجابیشترن وراحت میتونن به بیمارستان برسوننم وعمل پیوند انجام بشه!
من دست مرگ رو باز میزارم که از گزینه های بیشتری استفاده کنه. : wink: فقط شرایط حاشیه ای خوب باشه.
دوست دارم تو خونه خودم باشم بزرگترا باشن ولی بچه ی کوچیکی اونجا نباشه. به مرگ طبیعی و با وقار.
تو دفاع از سرزمینم هم بمیرم خیلی خوبه.
اگرم قراره تصادف باشه لطفا بعدش ضایع نیفتاده باشم رو زمین و از پیشنهاد اهدای عضو هم بسیار استقبال میکنم.
من دوست ندارم تا زمانی که نتونستم با اختیار روحم را از بدنم جدا کنم بمیرم.البته برای مرگ هم باید آماده بود .حضرت مولانا میفرماید :تولیله القبری برو تا لیله القدری شوی ولی هنوز نتونستم اینکارو بکنم
واقعیتش من هیچ برنامهای واسه مردن ندارم ترجیحم اینه که تا جایی که ممکنه بیشتر عمر کنم تا چیزای بیشتری هم ببینم. ولی خوب چکارش میشه کرد که ترجیح من کمترین تاثیر رو در این مقوله داره.
ته یه کوچه بن بست.
ساعت ۲:18 دقیقه صبح
وقتی که آخرین پک رو به پیپ میزنم و آهنگی که با هندزفری دارم گوش میکنم تموم میشه.
زیر بارش برف میوفتم و میمیرم
مرگ خودمه دوست دارم اصن
خب آدم با ی پیپ و آهنگ و هندزفری اونم ساعت 2:18 دقیقه صبح در یک هوای برفی منطقا باید قدم بزنه!
این ژست به ته یک کوچه ی بن بست نمیخوره!
ی نکته دیگ اینکه وسط یک جاده ی برفی افتادن و مردن خیلی حس بهتریه تا توی یک کوچه!
به نظر من در نوع مردن ات تجدیدنظر کن ( ان شالله همیشه زنده و سالم و شاد باشی )