یه مشاور کسب و کار داشتیم که یه اصطلاح کاری موثر بهمون یاد دادن: گفتن وقتی میرین با یه کسب و کاری و یا فردی همکاری شروع کنین، هیچ وقت نگین فلان خدمتمون مجانیه فعلا! بلکه حرفه ای تر هست که عنوان کنین که هزینه ی این خدمتمون، این قدر هست و برای شما تخفیف صددرصد قائل میشیم در این همکاری.
در واقع به این صورت به فرد مقابل دو تا نکته رو مطرح کردین: ۱- الان دریافت این خدمت برای شما هزینه ای نداره ۲- دریافت این خدمت در آینده برای شما این قدر هزینه داره.
یادگیری این اصطلاح ساده ی کاری، که مطمئنم کلماتش رو همه مون بلدیم ولی تا اون موقع ترکیب این کلمات به ذهنمون نرسیده بود؛ خیلی خوش و موثر بود! طوری ک آرزو کنم:
کاش مجموعه ای از اصطلاحات و عبارت های ساده و موثر در یه مخزنی در دسترس بود!
###طرح مشکل
یکی از مشکلات سر راه نوشتن، مخصوصا در نوشته های تخصصی، کمبود کلمه هست که اتفاقا جرقه ی بحث اولیه اش در این موضوع پیشتر عنوان شده بود: چطور می تونم دایره لغت فارسی خودم رو اندازه بگیرم؟
برا سنجش ارزش این مشکل دو سوال ساده داشتم از افراد، که اگه علاقه داشتین ممنون میشم با طول و تفسیر توصیف کنین:
#پرسش
- تو ده روز گذشته چند بار موقع گفتمان یا نوشتن، کلمه/اصطلاح لازم داشتین و کم آوردین؟
- تو این موقعیت ها، معمولا رهیافتتون چیه و چی کار میکنین برا فرار از مشکل یا حلش؟
#تجربه شخصی
تقریبا در هر روز یا هر دو روز، یه موقعیت حساس هست که درش آرزو میکنم کاش الان میدونستم این چیزا که تو ذهنمه رو در قالب چه کلمات و جمله هایی در بهینه ترین حالت به طرف مقابلم منتقل کنم.