در سوال بزرگترین تغییرات کلان ایران یه نکته که توجهم رو جلب کرده و فکر میکنم به تغییری در آینده منجر بشه، تغییر جایگاه افراد از شغلهای سبک کارمند دولتی به شغلهای کارآفرینانه و خصوصی هست.
این مشاغل نسبت به شغل دولتی با ریسکهای بیشتری همراه هستن، و شخصا انتظار دارم روی خلق و خوی ایرانیهای بیست سال آینده تاثیری از جنس اعتماد به نفس، جسارت و سلامت ذهنی-روانی بیشتر رو مشاهده کنم.
برای بررسی فرض اصلی این فکر این سوال رو میپرسم:
به نظر شما شغلتون روی روحیات و خصوصیات اخلاقیتون در طول زمان تاثیرگذار هست؟
اگه بله، چه جوری تاثیر گذاشته تا الان؟ مثلا چه جور خلقیاتی در اثر شغلتون در شما ایجاد یا تشدید شده؟
حتما تاثیر داره. مثلا سالهای دکترا و تحقیق برای من باعث شده که در بحث ها محتاط تر باشم و به راحتی حکم کلی ندم. فکر میکنم فکر انتقادی در من تقویت شده و نوشتنم بهتر شده.
احتمالا افرادی که کار فروش یا غیره میکنند هم تاثیر شغل رو تشخیص میدهند. ولی یک نکته مهم وجود داره: سخت بشه تاثیر شغل رو از خصوصیات ذاتی جدا کرد. مثلا من شاید زمینه های تفکر انتقادی رو داشتم و اینکه تاثیر کار و درس چقدر بوده، جواب راحتی نداره.
خیلی تاثیر گذاشته بویژه اینکه کار تحقیقی و فکری هست روی طرز فکرم اثرات مثبت و منفی زیادی گذاشته(شغل حال حاضرم کار تحقیقی روی سیستمهای پیچیده هست). نکات مثبت اینه که در هر مسئله ی بدی مطلق رو نمی بینم. خیلی وقتها درک شرایط رو برام راحتتر کرده و کنار اومدن با بقیه رو راحتتر کرده. دوتا نکته منفی پنهان: 1- خیلی اتفاقی نمیوفته که سورپرایزم کنه و از نظرم جذاب خیلی خاصی داشته باشه. 2- خیلی وقتها در تقابل با مسائل اجتماعی، به جای اینکه واکنش احساسی نشان بدم، میشینم تجزیه و تحلیل میکنم. هرچند این مسئله لذت خودش رو داره، ولی انفعال احساسی در زمان طولانی میتونه روحیه آدم رو تخریب کنه.