شما شبیه کدوم درخت هستید؟ چرا؟

تو دنیای نماد ها هر درختی نماد یه چیزی هست . مثلا درخت زیتون نماد صلح هست . یا فرضا درخت انگور نماد شادی هست . بید نماد تواضع و …
شما شبیه کدوم درخت (ها) هستید ؟ چرا ؟

من خودم رو مثل درخت انجیر میدونم . درختی که میوه های خوشمزه و شیرین داره و وقتی زخمی میشه خودش رو سریع ترمیم میکنه …

10 پسندیده

به من چندباری گفتند ناصر تو خیرت به کسی نمیرسه خنثی خنثی هستی ، واسه همین فکر کنم مثل درخت سرو می مونم.
سرو در نمادشناسی ادبیات پارسی نماد اعتدال و ایستادگی و سرافرازی است.(ویکی)

9 پسندیده

فروتن نيستم ولي شبيه بيد خميده و شكسته هستم، از دور طراوت دارم و يه سايه كه در اختيار همه ميزارم ولي تهش همونيم كه زندگي خمم كرده و نميزاره خودمم ميوه بدم و استوار باشم

10 پسندیده

من شبیه شفلرا هستم دلیلشم چون خیلی این نوع درخت رو دوستدارم همین

8 پسندیده

ای بابا . ناراحت شدم :frowning_face: .
بیشتر ناراحتیم بخاطر این هست که اکثر دوستام که باهاشون صحبت میکنم توصیف های مشابهی از حال خودشون دارن .
از بیرون خیلی شاد و با طراوت و از درون ناراحت و خمیده .

یکی از دوستای خیلی خوبم که طراح لباس زنانه و مدل هست دقیقا چند وقتی هست که حال خودش رو شکسته توصیف میکنه و میشه این حال بد رو از صحبت هاش فهمید .

سوال : چطوری میشه به دوستی که دچار یه ناراحتی ادامه دار هست کمک کرد ؟ یا حداقل به سمتی بردش که خودش بگه چه چیزی کمکش میکنه ؟

6 پسندیده

دوستاي من عادت كردن تو مشكلاتشون به من تكيه كنن
از مشكل روحي گرفته تا اخرين مسئله اين روزهام جريان جنايي و پليسي
به فكرشونم نميرسه كه روح منم مثل يه دفتر سفيده و مشكلات متعددشون باعث ميشه يه خط رو روح من بيوفته…
هميشه تكيه گاهشون منم

6 پسندیده

از این موضوع خوشحالی؟

خودت که اینو میدونی چرا میذاری این اتفاق بیفته؟ بهش فکر کردی؟

5 پسندیده

قطعا خوشحال نيستم
يه زماني احساس بزرگي ميكردم با كمك به اون ها.
الان نه، ولي ديگه ديره، اون ها فكر ميكنن با يه سخره طرف هستن كه چيزي تكونش نميده…
الان ديره واسه اينكه بهشون بفهموني تو هم آدمي
اون ها تكيه هاشون رو دادن

5 پسندیده

از کجا مطمئنید که خودش میدونه چی کمکش میکنه؟ اگر ما بدونیم چی حالمونو خوب میکنه یا چجوری از شر یه درد ادامه دار خلاص شیم، چرا انقدر مشکلاتمون عمیق میشه؟

بهشون پیشنهاد بدین اگر نیاز به شنونده دارن بهشون گوش میدین. اگر کمک خاصی لازم دارن در حد توان براشون انجام میدین و اگر هیچکدوم اینا نیست تشویقش کنید با یک متخصص حرف بزنه.

5 پسندیده

برای فهمیده شدن از جانب اونا دیره. برای تغییر روش خودت هم دیره؟
بیا نظر بقیه رو بدونیم.
خیلی وقتا نمیشه محیطو تغییر داد. مثل کسی که تو یه خونواده ایه که هرروز با گیر دادناشون یا حرفا و سخت گیریاشون ازارش میدن. نه میشه محیطشو عوض کنه نه تلاشش برای تغییر اونا نتیجه ای داره. چکار کنه؟ ادامه بده و هرروز مثل یه سوهان بخشی از روح و اعصابش تراشیده شه؟ این اولین و اخرین گزینه ست؟
ادم هایی که رفتار مناسبی با ما ندارن و ارتباط با اونها گاها مارو ازار میده رو چکار کنیم اگر بخوایم اون رابطه رو هم نگه داریم؟

4 پسندیده

اینکه خودمون رو به شکل درخت ببینیم به حد کافی زیبا و هوشمندانه است
اینکه یک نفر خود را مانند درخت سودمند و تکیه گاه و مثمر ببیند خیلی جالب
من خودم رو مثل چنار میبینم و سرزندگی چنار برایم قابل ستایش است
و ریشه های قوی این درخت رو با ایستادگی خودم در برابر سختی ها مقایسه میکنم

4 پسندیده

زیاد نباید بهش فکر کرد نباید عمقی بهش فکر کرد خسته کننده برای ذهن باشه
فکر مدوام آدمو خسته میکنه حالا فکر کردن به هر چیزی میتونه باشه حتی از ساده ترین چیز ها

2 پسندیده

همه ی ما با انسانهای متفاوت زیادی روبرو هستیم که اختلاف سلیقه هم داریم و تعارض و …هم هست
این طبیعی هست و اختلاف همیشه بوده و تا ابد هم هست
اما نمیشه همه رو تغییر داد و نیازی به اینکار هم نیست
باید تفاوت‌ها رو پذیرفت و ازشون رد شد
باید یاد بگیریم مسئله ها به قدر اهمیتی که برای ما دارند بزرگ هستند و با بی تفاوت بودن نسبت به خیلی از مشکلات اونها رو کمرنگ میکنیم

3 پسندیده

خیلی عالیه بود این جوابتون .
این که شما این توانمندی رو دارید که با جمعی که تاحالا ندیدینشون مشکلتون رو به اشتراک بزارید نشون میده که میتونید راحت همین موضوع رو با دوستانتون هم مطرح کنید و این یعنی این که شما ابزار مناسب برای حل مشکلو تو جعبه ابزارتون دارید .

تجربه :
من بخاطر موفقیت های کاری که داشتم اوضاع مالیم نسبت به سایر دوستام نسبتا خوب هست . بخاطر همین دوستام عموما فقط بخاطر 2 تا موضوع میان سراغ من . یکی این که ازم پول قرض بگیرن و یکی هم این که تو کارشون ازم مشورت یا کمکی بخوان . و ته داستان بعضی وقتا که نیاز دارم دوستم کنارم باشه برای درد دل یا تفریح ناخودآگاه دوستام منو میپیچونن :grin::grin:

من ماه پیش این موضوع رو با مشاورم مطرح کردم و ازش پرسیدم که چرا این اتفاق برای من میوفته تو روابطی که دارم . چه روابط دوستی چه خانواده و مشاورم جواب جالبی به من داد که خیلی کمک کرد به من برای تجدید نظر تو دوستی هایی که دارم .

ایشون به من گفت که تو خودت بخاطر این که تایید دوستان و حس پدر خوانده بودن رو داشته باشی همیشه تو روابط دنبال دهنده بودن هستی و طرف دوم تو رابطه با تو فکر میکنه تو همونجوری که هست شادی و نیازی نیست خواسته ای از تورو برآورده کنه یعنی عملا تو رابطه بلد نیستی که درخواست کنی یا شنیده بشی و این موضوع اصلا ربطی به توان مالی یا تجربه تو نداره . این بیشتر به این مربوطه که تو خودت رو همیشه یه آدم دهنده و یه تکیه گاه معرفی میکنی

7 پسندیده

پیشنهادی برای تغییر رویه دادن؟ شما دهنده اید و این همیشه دهنده بودن، یه جاهایی تعادل رو بهم میزنه. چجوری تعادل رو برگردونیم به روابطمون؟

4 پسندیده

دقيقا همينه، يه دوست هزيزم بهم ميگفت تو احساس ميكني با برطرف كردن نياز ديگران، خودت روحي ارضا ميشي
شايد راست ميگه
درست مثل حرف شما پدرخوانده
مثال:
بعد از يك ماه كش مكش و دعوا و تهديد به اسيد پاشي و پليس و دادگاه بازي، امروز تونستم حق دوستم رو بگيرم و حالش رو خوب كنم، درست وقتي داشت از خوشحالي الانش ميگفت، دوست ديگم داشت از دزدي كه ازش شده واسم تعريف ميكرد و ميخواست كه برم دنبال اين جريان، همزمان نفر سوم ميگفت خيلي بهت نياز دارم تا مشكلات گذشتم رو حل كنم…
همه اين ها وقتي بود كه دلم ميخواست با يكيشون درد دل كنم و بگم حالم خرابه، دلم نميومد فشار روحي روي خودم رو به كسي تحميل كنم، ميگفتم گناه دارن

2 پسندیده

تو هر شخصی ممکنه طرحواره متفاوتی باعث این رفتار بشه و نمیشه یه نسخه عمومی پیچید برای همشون و راستش تخصص من نیست که نظر بدم ولی به صورت تجربی میدونم که مشاوره و روان درمانی خیلی خیلی کمک میکنه اولا به کشف این مسائل و دوما به حلشون .

خوشحالم که آشنا بود براتون تجربه من .
به یه موضوع خیلی جالب هم اشاره کنم تو پاسخ شما . عزیز رو به اشتباه هزیز نوشتید و طبق تجربه من اینا بازی های ذهن ناخودآگاه ماست . و این بازی که الان ذهن شما انجام داده یعنی تایید حرف خودت . این که دوستتون شاید اونقدرا هم براتون عزیز نیست ( چون عزیز رو اشتباه نوشتید ) . بیشتر برای حس خوب خودتون این کارو انجام دادین .

نمیدونم تجربه جلسه های مشاوره با یه روانکاو رو داشتید یا نه . یه روانکاو دقیقا همین نکات ریزی که الان من به یکیشون اشاره کردم رو در نظر میگیره و کمک میکنه بتونید به رفتارا آگاه بشید و حلشون کنید . از جمله همین مشکلی که الان بهش برخوردین

4 پسندیده

واقعا عذر می خوام ، ولی شاید نوع تعریفی که از این عمل می کنم شاید شمارو به سمتی سوق بده که دیگه درد و دل این و اون و گوش نکنید.
افراد زیادی میان سمت ما تا خودشون و تخلیه روانی کنند ، و بعضی از ماها مکان خوبی برای اینکار هستیم. یعنی هر کسی میاد و هر آشغالی که داره پرت میکنه سمت ما و چیزی نمیگذره که ما پر از آشغال میشیم.
یا ما میشیم توالت عمومی دیگران ، یعنی دیگران فقط میان خودشون و تخلیه می کنند و میرن.
من می تونم درک کنم که چرا اینکار انجام میشه ولی با توجه به تعاریف بالا …

2 پسندیده

خودم رو شبیه درخت نمی‌بینم. هر چند درخت الوک رو واقعا دوست دارم.
ولی خودم رو شبیه خارِ گَوَن می‌بینم. شاید چون با داشتن زبان گزنده از علاقه‌های خودم دفاع می‌کنم. همون طور که همه گیاهان توسط دهن بزها و گوسفنها خورده شدن ولی گیاه گَوَن به خاطر داشتنِ خار همچنان مونده.

شاید گاهی هم چند درخت وحشی اَلوک کنارم سبز بشه.

1 پسندیده