فرهنگ کارکردن در نوجوانی رو چه‌طور جا بندازیم؟

من خودم تجربه‌های کوچکی از کار کردن توی نوجوانی‌ام دارم، البته خیلی کم‌ بودند و کوتاه. پدرم و هم نسل‌هاش البته خیلی بیش‌تر از من. امّا توی نسل جدید اصلاً همچین چیزی وجود نداره، حداقل تا جایی که من دیدم. اکثر خانواده‌ها کسر شأن خودشون می‌دونن. تصور من اینه که اگر من کار کرده‌بودم، الآن وضعیت خیلی به‌تری داشتم، به‌نظرتون چه‌طور این مسئله رو برای خانواده‌ها جا بندازیم؟

9 پسندیده

اگه کار کردن به قصد درامدزایی باشه ممکنه بعضی خانواده ها کسر شان بدونن و یا با قوانین زندگی نوجوون جور نباشه، ولی اگه موقعیت مناسبی وجود داشته باشه که به قصد به دست اوردن مهارت باشه بعید میدونم خانواده ای بدش بیاد.

مشکلی که جلوی راه دومی می‌بینم اینه که کارفرما چه گناهی کرده؟ از این لحاظ که خوب فرد در سن نوجوانی ممکنه تعهد خاصی نداشته باشه. حالا فرض کنیم به کار نیاز هم نداشته باشه (فقط برای افزایش مهارت اومده باشه سر کار) دیگه ممکنه قوانین کار رو رعایت هم نکنه.

پرسش

  1. چه کارهایی رو میشه به قشر جوون و نوجوون سپرد و مطمئن بود در کسب و کار ادم خللی پیش نمیاد؟
  2. چه مهارت‌هایی رو میشه در خلال کار کردن در دوران جوانی و نوجوانی کسب کرد؟
  3. چه تیپ کارها و یا کارفرماهایی حاضر میشن ریسک کنن و نوجوان ها رو سر کار بپذیرن؟

مثلا برای پرسش اولی، پاسخ سنتی که به ذهنم میرسه تجربه‌ی کار مکانیکی برای پسرهاست. هم با روحیاتشون میخونه (اکثر پسرهایی که میشناسم از ساختن و یا مهندسی خوششون میاد!) و هم یه مهارتی کسب میکنن که پس فردا ماشین دار شدن بیشتر ازش سر درمیارن.

3 پسندیده

من توی اخرین کتابم به این قضیه اشاره کردم و راهکار هایی هم ارائه داده ام.
کتاب: راهتو انتخاب کن که میتونی از طریق نرم افزار طاقچه مطالعه اش کنین.

3 پسندیده

من در عنفوان 12 - 13 سالگی اصرار میکردم که برم مکانیکی کار کنم. متاسفانه اصرارم به بادی بند بود و زیاد پافشاری نکردم. مهمترین عامل هم در این تصمیم مادرم بودن که کاملاً بهشون حق میدم. میترسید که مورد آزار و اذیت قرار بگیرم. :face_with_raised_eyebrow::-1:
شاید یکی از مهمترین عوامل در کارکردن نوجوونا مادر و پدر باشن. پس باید جوری این موضوع رو مطرح کرد که دغدغه شون واقعاً دیده بشه. مثلاً تو همین مورد مادر بنده، در اون سن و سال مادر جان اصرار داشتن که ما خط خوبی داشته باشیم و فرستادنمون کلاس خطاطی. یعنی جهنمی بود برام. البته در دفاع از این کار باید بگم که الان خطم از افتضاح کمی بهتره :joy: احتمالاً بعضی از دوستان که دست خطم می رسه بهشون متوجه بشن چی میگم. تهران- طرشت-… :grin::wink:

در کنار این غُرهایی که زدم دو تا موضوع به نظرم در کار کردن نوجوونا می تونه موثر باشه:

  1. مدارس به جای کلاسهای فوق برنامه بیان کار دانش آموزی (مشابه کار دانشجویی) طرح ریزی کنن. شاید بگین خونواده ها موافقت نمیکنن. ولی لازم به ذکره که همون مدرسه ای که والدین رو مجبور به هزینه کردن میکنه، از پس این کار هم برمیاد.

  2. موردی که من در فیلمهای خارجی به خصوص آمریکایی دیدم: فروختن آب پرتقال توسط بچه ها واسه کسب درآمد. درحالی که اگه فیلمهای ایرانی رو دنبال کنیم تنها بچه هایی میرن سر کار که یا بچه یتیم هستن، پسر بزرگن و باید خرجی رو در بیارن، پدرشون معتاده و … . نمی‌دونم این فیلمها هستن که از اجتماع تم داستانی میگیرن یا برعکس.

7 پسندیده