لذت در غذا یا اخلاق؟

هنگامی که دارید از غذای خوش‌طبع و خوش‌ظاهری مثل گوشت گاو و گوساله و گوسفند و مرغ و … لذت می برید آیا اصلا به شرایط اخلاقی ممکن و رنج (محتمل) حیوان مورد نظر فکر می‌کنید؟ اگر می کنید چه اصول اخلاقی‌ای به شما اجازه می‌دهد که غذاهای گوشتی را بخورید و لذت ببرید؟ اگر هم فکر نمی کنید چه چیزی باعث می‌شود در درونتان حس کنید که بی‌خیالی به این ماجرا اشکالی ندارد؟

5 پسندیده

من یه سوال از شما دارم.
اخلاق اختراع انسانه چرا نسبت به طبیعت این و بسط میدید؟ جنگل و حیوان و طبیعت مگر اخلاق دارند؟ شما فقط می تونید اخلاق و با بشر شریک بشید.
اگر در طبیعت چیزی به اسم اخلاق بود الان شیر یه آهو رو تیکه پاره نمی کرد.

بعضی چیز ها رو ما ساختیم و فکر میکنیم یک قانون ثابت هست و باید برای همه چیز رعایت بشه. تو طبیعت قانونی که وجود داره کشتن هست اخلاق جایی نداره انسان ها باید اخلاق در مورد خودشون اجرا کنند.
عدالت هم مثل اخلاق هست.

1 پسندیده

من اخلاق رو به طبیعت بسط ندادم. اینکه اخلاق اختراع هست یا نه بحثی جداست ولی حالا با فرض اینکه اخلاق رو ساخته انسان هم در نظر بگیریم پس انسان‌ها باید رعایتش بکنن و با شیر و پلنگ کاری نداریم و باید تعریف دقیق‌تری ازش ارايه بدیم و اینکه خیلی از انسان‌ها آزار حیوانات رو کار غیراخلاقی می دونن

1 پسندیده

دقیقا حرف من همینه. ما کاری به حیوانات نداریم. ما اخلاق و باید در مورد خودمون اجرا کنیم.

خب قبلا خیلی از انسان ها برده داری و کاری خوبی می دونستند تاریخ پره از این خیلی از انسان ها که یه کاری می کردند و بعدا بر خلافش انجام دادند ، این دلیل نمیشه. هر کسی به صورتی زندگی می کنه و این دلیل نمیشه که اون چیز درسته یا غلطه باشه.
یکسری چیز ها ساخته شدند که رفتار انسان با انسان و بهتر کنند مثل قانون ، اخلاق ، عدالت اینا که واقعا وجود نداره ما می سازیم تا بتونیم در کنار هم زندگی کنیم.
حرف شما مثل این می مونه که ما بیایم بگیم سلام کردن کار خوبیه و حالا هر حیوانی و دیدیم بیام بهش سلام کنیم.
طبیعت که سلام و اخلاق و نمی فهمه این ابزار ماست.

به نظرم قطعات بدن یک حیوان تحت هیچ شرایطی خوش ظاهر نیستند. موقع خوردن گوشت من به اخلاق فکر نمی‌کنم اما به رنجی که حیوانات کشده‌اند فکر می‌کنم. مثلا هر وقت خون‌مردگی یا شکستگی استخوان را در ران مرغ می‌بینم کاملا می‌توانم درک کنم که مرغ بیچاره در لحظات آخر زندگی‌اش تحت چه شرایطی بوده است.

اگر بخواهم خلاصه کنم من هیچ وقت از خوردن گوشت لذت نمی‌برم. البته دلایلش اخلاقی نیست.

خواندن موضوع گیاه خواری راهی برای کمک به گرسنگان را توصیه می‌کنم.

1 پسندیده

گوشت‌های توی خورش و اینا یا گوشت چرخ‌کرده خیلی بود و نبودشون برام فرقی نداره، ولی مزه‌ی گوشت خالی رو خیلی دوست دارم. لذتی که از خوردن گوشت میبرم اجازه نمیده از سبد غذاییم حذفش کنم؛ ولی وقتی آمارایی رو میبینم که مصرف گوشت چقدر داره روی حجم کربن و گازهای گلخونه‌ای تو دنیا تاثیر میذاره (برای تولید 100 گرم گوشت گوساله، 105 کیلوگرم گاز گلخونه‌ای و حدود 3 کیلوگرم کربن تولید میشه)، مصرف گوشتمو کمتر کردم. فکر میکنم هرچقدر بیشتر کربن تولید کنیم زودتر به انقراضمون نزدیک شدیم و خب فکر میکنم اصل اول زندگیم بقای خودم و نوع بشر باشه!: )) عادت مصرف گوشت با پیشرفت تکنولوژی تغییر کرده (که لزومن از روش‌های پایدار نیست و معمولن با مصرف حداکثری منابعه)؛ مثلن اینکه از سال 1961 تا 2014 میانگین مصرف گوشت در دنیا به ازای هر فرد 20 کیلوگرم افزایش پیدا کرده!!! یکم محاسبه میتونید کنید و ببینید چقدر گاز گلخونه‌ای و کربن داره برای تغییر این عادت غذایی تولید میشه.

از نظر اخلاقی و اینکه اون حیوون هم احساس داره و اینا خب بهش فکر میکنم. به نظرم باید یسری کمپین باشن که گزارش تهیه کنن از وضعیت دامداری‌ها و به بقیه‌ی مردم اطلاع بدن و مردم هم از تولید کننده‌ای که رفتار خوبی با حیوونا نداره خرید نکنن و در کنارش بخان قوانین حمایت از حیوانات ایجاد بشه که تو ایران نداریم عملن.

این که اخلاقی نیست کشتن حیوونا (برای رفع نیاز تغذیه‌ای) رو نمیتونم قبول کنم، چون منم بلخره یجور حیوون گوشت‌خوارم (!: ی) که داره تو بخشی از این طبیعت زندگی میکنه. مثه این میمونه که بخایم شیرها رو مجبور کنیم گیاهخوار بشن. از اون طرف کمپین‌های گیاهخواری رو درک میکنم به عنوان حرکت اعتراضی (نخریدن گوشتی که با آزار حیوون تهیه شده) و رژیمای گیاهخواری برای حفظ سلامتی رو هم میفهمم. به نظرم این آزار ندادن حیوونا به عنوان ارزش اخلاقی از آزار ندادن هم‌نوعا (بقیه آدما) میاد. یجورایی سعی داره خشونت رو به حداقل برسونه، نه فقط بین انسان‌ها، حتا بین انسان و محیطش (حالت اکستریم).

یه دغدغه‌ای که همیشه داشتم این بوده که فکر میکنم در حالتی حق دارم گوشت بخورم که خودم توانایی کشتن و آماده کردن اون حیوون رو داشته باشم!(نمیدونم چرا این نتیجه رو گرفتم.) ولی فکر نکنم واقعن بتونم این کار رو انجام بدم (گرفتن جون یه موجود دیگه). توی دانشگاهم نتونستم قورباغه نخاعی کنم، پس بعید میدونم بتونم گوسفند یا گاو با اون چشای قشنگ‌شونو بکشم! ولی فکر کنم اگه از بچگی روم کار کرده بودن میتونستم!: ))) مطمئن نیستم رابطه‌ای بین خشونت یه آدم نسبت به هم‌نوعاش و توانایی اون آدم تو شکار و سلاخی حیوونا وجود داشته باشه.

2 پسندیده

اخلاق؟
گوشت خواری بی رویه و گیاه خواری افراطی هر دو مضر هستند.
چرا به اندازه نخوریم؟
اگه به فیزیولوژی بدنتون نگاه کنید شما نیاز های بنیادینی دارید که با گوشت خیلی راحت برطرف میشه و برخی شون با گیاه خواری اصلا تامین نمیشه.
اخلاق نمیگه گوشت نخور، میگه به اندازه و به صرفه بخور.
این نگاه که من گیاه خوارم چون اخلاق نمیذاره از نظر من جالب نیست. به تبلیغات رسانه ای زیاد توجه نکنید من تا حالا جایی ندیدم که بگن گیاه خواری مضر هست. ولی واقعا مضر هست چطوری که گوشت خواری بی رویه هم مضر هست.
اخلاق بحثش جدای از یک رژیم غذایی پیش پا افتاده هستش.
شما به اندازه نیازتون بدون طمع از هر چیزی استفاده کنید اخلاق این رو میگه

3 پسندیده

چرخه زیست طبیعت همین است. به قول معروف قانون جنگل. ما انسانها نیز از همین جنگل آمده‌ایم ولیکن شهرنشینی و روزمرگی‌ها باعث شده ایام شکار ماموت و خرس و گوزن برای بقا را فراموش کنیم. به هرحال اگر این شکارها نبود ، اگر حیوانات را به گوشت روی آتش تبدیل نمیکردیم الان نبودیم.

از طرفی مسائل پزشکی هم گواهی میدهد که همه مواد مغزی لازم برای بدن در یک سری خاص از محصولات خوراکی نیست. بایستی از سبد متنوعی از محصولات استفاده کرد که این خود دلیل مقتن بر صحت این چرخه شکار و بقاست که در بین جانداران جاری و ساری است.

1 پسندیده