مردم عادی باید چه هزینه ای رو متقبل بشوند تا ایران یه کشور جهان اولی بشه؟

تو سوال قبلیم

پرسیدم که به نظرتون ایران چطور باشه کشور ایده ال شماخواهد شد. الان میخوام سوال رو بسط بدم و بپرسم واقعا ماها چقدر هزینه خواسته‌هامون رو می‌دونیم و حاضر بپردازیم؟

این سوال خیلی مهمیه که بعضی وقتها من تو بحثهام با آدمهای مختلف بر می‌خورم. عمده ایرانیان اعم از دوست و آشنا به وسعت جغرافیایی ایران و کشور گشایی‌های نادر، کوروش و آدم‌های دیگه افتخار می‌کنند، ولی در حال حاضر، حاضر نیستند که هزینه جنگ تو سوریه و لبنان رو بدن. یا مثلا همه آدم‌هایی که می‌شناسم به اینکه باید ایران یک کشور خیلی پیشرفته باشه اما حاضر به پرداخت هزینه اون (کار بیشتر و سختر) نیستند. به نظرتون این موضوع از کجا نشات میگیره و ماها برای رسیدن به کشور ایده‌آل‌مون تو زمینه‌های مختلف باید چه هزینه‌هایی رو بدیم؟
میخوام ازتون ایده الهاتون برای یک کشور رو بگید و هزینه‌ای هم که خودتون بابتش باید پرداخت کنید رو ذکر کنید؟

4 پسندیده

فکر می‌کنم ما همین الانشم داریم هزینه ‌میدیم :expressionless:
وگرنه این حجم از بلا و گرفتاری فقط واسه مردمیه که نسل بعدیشون در رفاهن

رویای ابر قدرت بودن

زمانی که در مدرسه بودیم، همیشه به ما درباره تمدن ایران قدیم و دوران درخشان هخامنشی و یا قرن پنجم بعد از اسلام می‌گفتند. این‌گونه در ذهن من و بسیاری از هم سن و سالانم هک شده بود که ما لیاقت بودن در جاهای خیلی بالاتری را داریم.

جالب این که هرگز درباره دوران ذلت‌بار صفوی و قاجار بحثی به میان نمی‌آمد. شاید به خاطر این که این تصویر زیبا و قدرتمند را به هم می‌ریخت.

%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85

تصویری از خیابان مولوی تهران در اواخر دوران قاجار: این تصویری از مهم‌ترین خیابان پایتخت ایران است. تصور کنید در سایر شهرها و روستاها شرایط به چه گونه‌ای بوده است.

یکی از چیزهایی که باید حتما تغییر کند این نگرش ساده‌انگارانه است که ما زمانی ابر قدرت بوده‌ایم، پس باید الان هم ابر قدرت باشیم.

رشد ناموزون سطح توقع

اخیرا خانواده‌های زیادی را در ایران دیده‌ام که فرزندشان را مدارس غیرانتفاعی می‌فرستند و برای کودک‌شان پیانو که گران‌ترین ساز موجود است را می‌خرند. اگر با چنین خانواده‌هایی هم کلام شده باشید، همیشه از وضع بد اقتصادی می‌نالند و تصور می‌کنند که از دنیا جا مانده‌اند. نام چنین پدیده‌ای را رشد ناموزون سطح توقع می‌گذارم.

اگر از تعداد زیادی از جوانان ایرانی بپرسی که ثروتمند بودن یعنی چه احتمالا داشتن یک خانه ویلایی بزرگ و یک خودروی پورشه یا لامبورگینی را معیارهای یک زندگی ثروتمند می‌داند. چنین تصویری به نظرم عموما از فیلم‌های غربی نشات می‌گیرد که در آن‌ها همه چیز را ایده‌آل به تصویر می‌کشند.

تو خودت تجربه زندگی در آلمان را داری و احتمالا با همکارانت در ارتباط و رفت و آمد هستی. کدامیک از همکارانت خودروی پورشه یا بی‌ام‌و سوار می‌شود؟ چند نفر از همکارانت خانه ویلایی ۲۰۰ متری (نه اصلا ۱۰۰ متری) دارد؟ چند نفر از همکارانت پول خرید یک پیانو را دارند؟

تنبلی ساختار یافته

همه ما زمانی تنبل بوده‌ایم و یا تنبلی را از نزدیک دیده‌ایم. آیا چین می‌توانست با روندی که ما در پیش گرفته‌ایم به اقتصاد آمریکا برسد؟ بدون شک سخت‌کوشی و کار بی‌وقفه بوده که چین را به چیزی که امروز می‌شناسیم رسانده است.

آیا حاضریم با بازدهی بالا و با وجدان کاری بالا کار کنیم؟ این هزینه سنگینی است که بعید می‌دانم تعداد زیادی از ایرانی‌ها (از جمله خودم) حاضر به پذیرفتنش باشند.

4 پسندیده

فقط باید پشتوانه ی کشور از طریق مالیات پایدار باشه.